یک آیه در روز
964) 📖 و إِنِ امْرَأَةٌ خافَتْ مِنْ بَعْلِها نُشُوزاً أَوْ إِعْراضاً فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُص
. 7️⃣ «فَلا جُناحَ عَلَيْهِما أَنْ يُصْلِحا بَيْنَهُما صُلْحاً» مگر اصلاح همواره بهتر از نزاع و جدایی نیست؟ پس چرا به جای اینکه با تعبیری که مشوق اصلاح کردن باشد، از تعبیر «لا جناح علیهما: گناهی بر آنان نیست» استفاده کرد؛ که گویی فقط رخصت و جواز اصلاح می‌دهد؟ 🍃الف. به نظر می‌رسد که این اصلاح دو بعد داشته باشد: یکی همان بُعد مثبت که شایسته تشویق است؛ و آن همان مطلبی است که در ادامه آیه فرمود «وَ الصُّلْحُ خَيْرٌ»؛ اما بعد دیگرش این است که مبادا کوتاه آمدن از حق خود مصداق ظلم‌پذیری و یک گناه باشد. (می‌دانیم که اسلام همان گونه که با ظلم کردن مخالف است، با انظلام (ظلم‌پذیری و تن به ظلم دادن) نیز مخالف است؛ ر.ک: سیری در سیره نبوی (مطهری)، ص97). غالبا وقتی بین دو نفر نزاعی رخ می‌دهد، همین نزاع نشان می‌دهد که دست کم از منظر طرفین، شخص مقابل در ارتباطش با وی حق را رعایت نکرده است؛ و وقتی افراد بخواهند برای آشتی اقدام کنند، باید [دست کم یکی از آنها] از آنچه حق خود می‌دانسته‌اند چشم‌پوشی نمایند. این چشم‌پوشی از آنچه حق خود می‌داند، ممکن است این شائبه را در ذهن رقم بزند که نکند با این چشم‌پوشی من به ظلم تن داده‌ام و خلاف وظیفه‌ام عمل کرده‌ام. شاید برای رفع این توهم است که در این آیه ابتدا می‌فرماید «گناهی بر آن دو نیست که با صلح و آشتی‌ای بین خودشان اصلاح کنند» و وقتی این شائبه برطرف شد بر وجه مثبت این صلح تاکید کرده، می‌فرماید: «و الصلح خیرٌ» به تعبیر دیگر، چه‌بسا می‌خواهد بفرماید: «گذشت از حقّى براى رسيدن به مصلحت بالاتر وحفظ خانواده، مانعى ندارد و بهتر از پافشارى براى گرفتن حقّ است.» (تفسير نور، ج‏2، ص176) 🍃ب. با آوردن این تعبیر می‌خواهد نشان دهد «بهره‏ى همسر از همسر، حقّى قابل گذشت است؛ حكمى نيست كه قابل تغيير نباشد.» (تفسير نور، ج‏2، ص176) 🍃ج. ... @yekaye