یک لاقبای پابرهنه
💠 سابقه کشتار در تاریخ وعن الشعبى عن عبد الله بن عمر انه كان بماء له فبلغه ان الحسين (ع) قد توجه الى العراق فجاء إليه واشار عليه بالطاعة والانقياد وحذره من مشاققة اهل العناد فقال يا عبد الله اما علمت ان من هوان الدنيا على الله ان راس يحيى بن زكريا (ع) اهدى الى بغى من بغايا بني اسرائيل اما تعلم ان بني اسرائيل كانوا يقتلون ما بين طلوع الفجر الى طلوع الشمس سبعين نبيا ثم يبيعون ويشترون كان لم يصنعوا شيئا فلم يعجل الله عليهم بل اخذهم بعد ذلك اخذ عزيز مقتدر ذى انتقام ثم قال له اتق الله يا أبا عبد الرحمن ولا تدعن نصرتي. وقتی عبداللَّه بن عمر فهمید (ع) قصد رفتن به سمت کوفه را دارد، به نزد آن ‌حضرت (ع) آمد تا حضرت‌شان را به اطاعت و فرمان‌برداری از رژیم اموی سفارش کند. امام (ع) در جواب وی فرمود: ‌ای پسر عمر! آیا نمی‌دانی که نشانه پستی دنیا در نزد خدا آن است که سر بریده حضرت یحیی (ع) به انسان آلوده و زشت‌کرداری از هدیه شد؟! آیا نمی‌دانی که بنی‌اسرائیل تا جایی پیش رفتند که بامدادان میان طلوع فجر تا طلوع خورشید را به شهادت رساندند و سپس (بدون احساس زشتی و فاجعه این جنایت هولناک) به خرید و فروش پرداختند؛ چنان‌که گویی هیچ فاجعه‌ای به وجود نیاورده‌اند؟!» (مثير الأحزان، جلد 1، ص 41) 📚📚📚
499 مشاهده