🌸
#حاج_احمد_متوسلیان 💎
🔸️
✔
💎 عملیات بیت المقدس بدون آمادگی نیروها شروع شد. یادم هست داشتم از در انرژی اتمی بیرون می آمدم و از هیچ چیز هم اطلاعی نداشتم. نه نیروها اسلحه گرفته بودند و نه امکانات کافی وجود داشت. ساعت پنج بعد از ظهر بود. شاید هم حوالی ساعت شش.
#حاج_احمد را دیدم که به داخل مقر می آید. ماشین را نگه داشت و سلام و علیک کردیم.
گفت: "امشب عملیات است." گفتم: "حاجی..." گفت: "حرف ندارد. شب عملیات است و بروید سریع آماده شوید."
فرصت نداد که حرف بزنم. از همان جا رفتم و مشغول آماده کردن نیروها شدم. هر چقدر که توانستیم امکانات جور کردیم، ولی با همه این ها فرصت آنقدر اندک بود که نتوانستیم خیلی از وسایل و تجهیزات مورد نیازمان را تهیه کنیم. بچه های تخریب برای قطع کردن سیم تله و باز کردن معابر، سیم چین احتیاج داشتند که ما فرصت تهیه آن را نداشتیم.
رفتم سراغ
#حاج_احمد .
گفتم: "حاجی ما تعدادی اسلحه می خواهیم، اسلحه کم داریم."
در گردان های عملیاتی هم خیلی از نیروها اسلحه نداشتند. آر پی جی و تیربار که دیگر جای خودش!
#حاج_احمد گفت: "ما هیچ سلاحی نداریم. هرکس اسلحه می خواهد از دشمن بگیرد."
هر کس که برای اسلحه می آمد،
#حاج_احمد همین را می گفت و طرف مقابل هم با شنیدن آن بر می گشت و دیگر چیزی نمی گفت. خیلی از نیروها شب عملیات دست خالی وارد شدند و وقتی خط اول دشمن شکست، اسلحه گرفتند و مجهز شدند.
⬅️ ادامه دارد...
📚 برگرفته از کتاب جذاب و خواندنی
#نبرد_درالوک، خاطرات جذاب و نگفته سردار جعفر جهروتی زاده ⚘
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
🆔
@yousof_e_moghavemat