غرق خاک و خون مابین جنجال زخمی و لب تشنه افتاد بی حال هیشکی جز زینب به فکرِ اون نیست آقامون تنها مونده توو گودال بی کَسِه ، واسه ی خیمه ها دلواپسه می‌زنه یه ضربه به پیکرش هرکسی بالا سرش می‌رسه دست و پا ، می‌زنه رو خاکِ این قتلگاه زیر دست و پای شمرِ لعین خیمه رو می‌کُنه گاهی نگاه عزیز زینب ، (تشنه لب)۳ اشکِ چشمِ آسمون در اومد انقد که زینب به قاتل رو زد صدای ناله ی زهرا پیچید وقتی که پنجه شو به گیسو زد دل شکست ، وقتی با پا روی سینه نشست خواهرش لطمه زنان سر رسید نیزه راهِ نفسش رو که بست تیغ می‌زد ، خواهرش بالای تل جیغ می‌زد خنجر شکسته رو از قفا  با همه زورِش بی دریغ می‌زد عزیز زینب ، (تشنه لب)۳ از بین اون قتلگاهِ پُر خون هیشکی دستِ خالی نرفت بیرون تازه شروع شده قتل و غارت  زینب مونده با دو چشم گریون تر شده ، چشم یک خواهرِ مُضطر شده گل زهرا تهِ گودالِ خون زیر دست و پا چه پرپر شده  خون شده ، آسمونم دیگه گریون شده همراه سرِ رو نی خواهرش راهیِ دشت و بیابون شده عزیز زینب ، (تشنه لب)۳ ✍ .............................................. 🎙 آموزش تخصصی مداحی🎙 http://eitaa.com/zakerin1401 ..............................................