#رسـم_خـوبان زماني كه حبيب الله #نوجوان بود يك شب ساعت⏰ دو و نيم به خانه برگشته بود. وقتي از اين مساله آگاه شدم، با ايشان #صحبت كردم و گفتم: شب🌒 دير به خانه نرو. مادر ناراحت ميشود. گفت: از مسيري كه مي آمدم، شخصي 👤را ديدم كه مريض و كنار جاده نشسته بود. چون دير وقت بود و مي دانست #ماشين نمي آيد از من درخواست كرد كه اگر ميتوانم او را به روستا🏘 برسانم. من هم با خودم گفتم: نيمه ي شب است. خدا را خوش نمي آيد، اين شخص را اينجا رها كنم و بروم. او را سوار #موتور كردم و به روستا رساندم و برگشتم. گفتم: اگر خداي نا كرده برايت اتفاقي مي افتاد😰، مي خواستي چه كار كني؟ گفت: خدا اگر بخواهد جان من را بگيرد💯 به اين مسائل توجهي نميكند. هر وقت #اجلم برسد از اين دنيا 🌏خواهم رفت. ✍ به روایت برادر شهید 📎تصویر دیگری از شهید در دسترس نیست #شهید_حبیب‌الله_غلامپور🌷 #سالروز_شهادت نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh