🌺یک شب که داشتیم به هم پیامک میدادیم، بین پیام دادن ها خوابم برد، در عالم رویا دیدم جنازه ای روی تابوتی قرار دارد و روی این جنازه را پارچه مشکی گذاشته اند، فقط لب های این جنازه مشخص بود، پیش خودم می گفتم این لبها چقدر آشناست. 🌺چند نفر از تشییع کنندگان جنازه را گرفتند که تشییع کنند ولی به جای لااله الا الله، یا امیرالمومنین می گفتند و ناگهان آن جنازه هم با صدای بلند فریاد زد: یاعلی، یاعلی . آنقدر بلند و محکم میگفت یا علی که من با وحشت از خواب پریدم. 🌺دست و پایم از شدت ترس میلرزید و در اصطلاح گم کرده بودم، گوشی را گرفتم که به آقا کمیل زنگ بزنم دیدم ساعت چهار و نیم صبح است و گوشی آقا کمیل هم خاموش بود. 🌺بعدها وقتی برای همکارهای آقا کمیل خواب آن شب را تعریف کردم تعجب کردند و گفتند آقای جعفرخان اسم عملیات را گذاشته بود یا علی بن ابیطالب (ع) و شهید کمیل هم مدام همین ذکر را روز قبل از شهادت می گفتند. ✍به روایت همسربزرگوارشهید #شهید_کمیل‌_صفری‌تبار🌷 نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh