نتیجه تربیت و زندگی در دامن کفر فرزندانمان را به کدام دیار می فرستیم و مانوس با کدام فرهنگ می کنیم؟ پرورش يزيد در مهد مسيحيت چون يزيد متولد شد، او را به يک زن مسيحي که از طايفه‏ي بني‏کلب همان عشيره‏ي وحشي بياباني مادرش ميسون بودند سپردند، آنها که به کلي از اسلام بي‏خبر و به فحشاء و فجايع عادت کرده بودند، يزيد را به تربيت و رشد مسيحيت بياباني تربيت کردند، و او را از بغض و دشمني اسلام تقويت کردند، خويهاي زشت، کردار ناپسند، سگ‏بازي، شراب خواري، مي‏گساري، قماربازي، خشونت، شقاوت، خودمختاري، عادات زشت و خصال ناپسند آئين تربيت يزيد بود. و مسيحيان که از اسلام خوشدل نبودند، دل اين کودک را پر از کينه و بغض اسلام نمودند. وصيتهاي پدرش درباره‏ي اهالي مکه و مدينه و اشعار خودش که مولود روح خبيث او بوده نمونه‏ي بارزي از صفات و سجاياي اين مولود عجيب است. يزيد مانند پدرش با دشمنان اسلام آميزش نزديک داشت، و همنشين جام و باده و قمار و عيش و عشرت آنها بوده، و براي نابود ساختن مسلمين و اسلام از هيچ کاري دريغ نداشت. يزيد مانند پدرش که از روميان حمايت مي‏کرد و به ضرر اسلام قيام مي‏کرد، در سياست خارجي خيانت بزرگي به اسلام نمود. موقعي که قشون اسلام جزيره‏ي قبرس را محاصره کرده بودند و نزديک بود تصرف کند، يزيد از يونانيها پول گرفت و فرمان داد لشکريان اسلام مراجعت کنند. معاويه و يزيد در شهر مدينه کاري کردند که در تاريخ نظير نداشت، اصمعي مي‏گويد: پس از فاجعه‏ي قتل عام اهل مدينه که در کوچه‏ها و خانه‏هاي شهر مدينه خون جاري بود و به ناموس مردم و زنان و دختران اهل مدينه آشکارا تجاوز و خيانت کردند، به مدينه آمدم جز از دسته‏هاي جوانان و زنان هرزه‏ي شامي کسي را در مدينه نديدم. 12 هزار دختر باکره از صحابه‏ي پيغمبر «صلي الله عليه و آله و سلم» و بزرگان مسلمين را فرمان بي‏ناموسي داد و اموال آنها را بر اوباش شامي مباح ساخت. بني‏اميه مخصوصا معاويه و يزيد در تمام کشورهاي اسلامي برضد قرآن و فضيلت و انسانيت مي‏کوشيدند و رذايل اخلاقي را به جاي فضايل آدميت اجرا مي‏کردند، ظلم و بيدادگري جاي خود را به عدالت و انصاف داده، مصونيت فردي براي کسي نبود، محيط مسلمانان تاريک و متزلزل گرديد، امنيت وجود نداشت. مکر، دورغ، شهوت‏راني، فحشا حکومت استبدادي، جاي عدالت اجتماعي حکوت علي «عليه السلام» را گرفت. حزب بني‏اميه به مقاصد ديرين خود رسيدند و به تمام شئون زندگي مسلمين دست تعدي و تجاوز دراز کردند. اين مقدمات با آوارگي بزرگان اصحاب و مسلمين، سبب شد که يک شخصيت بزرگي مانند حسين بن علي «عليه‏السلام» قيام کند. اگر او قيام نمي‏کرد و قيام خونين نداشت، کي تاريخ مي‏توانست اين جنايات را ثبت کند و حقيقت را روشن سازد. تمام اين فجايع را حسين بن علي «عليه‏السلام» در سفر خود تا کربلا، و خواهرش در بازگشت از کربلا تا مدينه، بر مردم دنياي آن عصر روشن کرد و به گوش جهانيان رسانيد. گفتيم بني‏ثقيف طايفه‏اي از اعراب متمول حجاز بودند که در سفر شام از غلامان رومي مي‏خريدند. پدر اميه از غلام زاده‏هاي رومي بود که عبدمناف از بني‏ثقيف خريد و پسر خود خواند، تبني و پسرخواندگي به شهادت قرآن در عرب سيره‏ي معمولي بود ولي در اثر تربيت نژادي رومي و استعداد يک فاميل بزرگي در عرب تشکيل دادند و ننگ عرب و اسلام بودند. در اسلام هم مخصوصا زمان امام حسن، روميان که در شام قرنها سابقه‏ي حکومت داشتند خواستند به دست معاويه ممالکي را که مسلمين گرفته بودند مسترد دارند. و نقشه‏ي اين کار را به وسيله‏ي حزب اموي زمان خلافت عثمان ريختند تا بالاخره پس از اميرالمؤمنين، به دست معاويه، اسلام را از فتوحات و پيشروي و از خط سير خود منحرف ساختند.