#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
#اللهم_العن_اباسفیان_و_معاویة_و_یزید_بن_معاویة
نتیجه تربیت و زندگی در دامن کفر
فرزندانمان را به کدام دیار می فرستیم و مانوس با کدام فرهنگ می کنیم؟
پرورش يزيد در مهد مسيحيت
چون يزيد متولد شد، او را به يک زن مسيحي که از طايفهي بنيکلب همان عشيرهي وحشي بياباني مادرش ميسون بودند سپردند، آنها که به کلي از اسلام بيخبر و به فحشاء و فجايع عادت کرده بودند، يزيد را به تربيت و رشد مسيحيت بياباني تربيت کردند، و او را از بغض و دشمني اسلام تقويت کردند، خويهاي زشت، کردار ناپسند، سگبازي، شراب خواري، ميگساري، قماربازي، خشونت، شقاوت، خودمختاري، عادات زشت و خصال ناپسند آئين تربيت يزيد بود. و مسيحيان که از اسلام خوشدل نبودند، دل اين کودک را پر از کينه و بغض اسلام نمودند.
وصيتهاي پدرش دربارهي اهالي مکه و مدينه و اشعار خودش که مولود روح خبيث او بوده نمونهي بارزي از صفات و سجاياي اين مولود عجيب است. يزيد مانند پدرش با دشمنان اسلام آميزش نزديک داشت، و همنشين جام و باده و قمار و عيش و عشرت آنها بوده، و براي نابود ساختن مسلمين و اسلام از هيچ کاري دريغ نداشت.
يزيد مانند پدرش که از روميان حمايت ميکرد و به ضرر اسلام قيام ميکرد، در سياست خارجي خيانت بزرگي به اسلام نمود. موقعي که قشون اسلام جزيرهي قبرس را محاصره کرده بودند و نزديک بود تصرف کند، يزيد از يونانيها پول گرفت و فرمان داد لشکريان اسلام مراجعت کنند.
معاويه و يزيد در شهر مدينه کاري کردند که در تاريخ نظير نداشت، اصمعي ميگويد: پس از فاجعهي قتل عام اهل مدينه که در کوچهها و خانههاي شهر مدينه خون جاري بود و به ناموس مردم و زنان و دختران اهل مدينه آشکارا تجاوز و خيانت کردند، به مدينه آمدم جز از دستههاي جوانان و زنان هرزهي شامي کسي را در مدينه نديدم. 12 هزار دختر باکره از صحابهي پيغمبر «صلي الله عليه و آله و سلم» و بزرگان مسلمين را فرمان بيناموسي داد و اموال آنها را بر اوباش شامي مباح ساخت.
بنياميه مخصوصا معاويه و يزيد در تمام کشورهاي اسلامي برضد قرآن و فضيلت و انسانيت ميکوشيدند و رذايل اخلاقي را به جاي فضايل آدميت اجرا ميکردند، ظلم و بيدادگري جاي خود را به عدالت و انصاف داده، مصونيت فردي براي کسي نبود، محيط مسلمانان تاريک و متزلزل گرديد، امنيت وجود نداشت. مکر، دورغ، شهوتراني، فحشا حکومت استبدادي، جاي عدالت اجتماعي حکوت علي «عليه السلام» را گرفت. حزب بنياميه به مقاصد ديرين خود رسيدند و به تمام شئون زندگي مسلمين دست تعدي و تجاوز دراز کردند. اين مقدمات با آوارگي بزرگان اصحاب و مسلمين، سبب شد که يک شخصيت بزرگي مانند حسين بن علي «عليهالسلام» قيام کند. اگر او قيام نميکرد و قيام خونين نداشت، کي تاريخ ميتوانست اين جنايات را ثبت کند و حقيقت را روشن سازد. تمام اين فجايع را حسين بن علي «عليهالسلام» در سفر خود تا کربلا، و خواهرش در بازگشت از کربلا تا مدينه، بر مردم دنياي آن عصر روشن کرد و به گوش جهانيان رسانيد.
گفتيم بنيثقيف طايفهاي از اعراب متمول حجاز بودند که در سفر شام از غلامان رومي ميخريدند. پدر اميه از غلام زادههاي رومي بود که عبدمناف از بنيثقيف خريد و پسر خود خواند، تبني و پسرخواندگي به شهادت قرآن در عرب سيرهي معمولي بود ولي در اثر تربيت نژادي رومي و استعداد يک فاميل بزرگي در عرب تشکيل دادند و ننگ عرب و اسلام بودند.
در اسلام هم مخصوصا زمان امام حسن، روميان که در شام قرنها سابقهي حکومت داشتند خواستند به دست معاويه ممالکي را که مسلمين گرفته بودند مسترد دارند. و نقشهي اين کار را به وسيلهي حزب اموي زمان خلافت عثمان ريختند تا بالاخره پس از اميرالمؤمنين، به دست معاويه، اسلام را از فتوحات و پيشروي و از خط سير خود منحرف ساختند.