امام: « آنها قومى بودند كه خداوند بر آنها غضب كرد و به صورت (ميمون و خوك) مسخ نمود، و پس از سه روز مردند و نسلى از آنها بجاى نماند. آنچه در دنيا از ميمون و خوك... و وجود دارد كه نام مسخ شده بر آنها نهاده اند، مانند ساير حيوانات حرام گوشت هستند. » مامون: « اى ابوالحسن! خداوند مرا بعد از تو زنده نگذارد، سوگند به خدا علم صحيح، تنها در نزد تو در نزد خاندان شما است، و علوم پدرانت به نزد تو منتهى شده است، خداوند از اسلام و مسلمانان، جزاى نيكى به تو عنايت كند. » حسن بن جهم كه يكى از حاضران در مجلس بود، مى گويد: « در پايان مجلس، امام رضا عليه السلام برخاست و به خانه اش رفت و من به دنبالش رفتم و در خانه اش به او عرض كردم: « اى پسر رسول خدا! شكر و سپاس خدا را كه شايستگى شما بروز كرد، و مامون احترم شايانى از شما نمود و گفتار شما را پذيرفت. » امام فرمود: « اى پسر جهم! احترامهاى مامون شما را فريب ندهد او بزودى با زهر مرا مى كشد و اين سخن بين من و تو محرمانه باشد اين عهدى است از رسول خدا به من تا زنده‌ام آن را به هيچ كس نگو. » حسن به جهم مى گويد: اين موضوع را به هيچ كس نگفتم، تا آن موقع كه آن حضرت را در طوس، مسموم كردند.... » اين يك نمونه از بيانات امام رضا عليه السلام در مجلس علما و بزرگان بود، كه نقش بسزايى در استحكام [۱۰] مبانى فرهنگى شيعى داشت. (۱) امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357