🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
بیا تا سری در سر خم کنیم
من و تو ، تو و من همه گم کنیم
بیایید تا جمله مستان شویم
به مجموع هستی پریشان شویم
چو مستان به هم مهربانی کنیم
دمی بی ریا زندگانی کنیم
بگرییم یک دم چو باران به هم
که اینک فتادیم یاران به هم
جهان منزل راحت اندیش نیست
ازل تا ابد یک نفس بیش نیست
فلک بین چه با جان ما میکند
چه ها کرده است و چه ها میکند
#رضی_الدین_آرتیمانی
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من بدر میرود
چو فرهادم آتش به سر میرود
همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو میدویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استادهام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت
همه شب در این گفت و گو بود شمع
به دیدار او وقت اصحاب، جمع
نرفته ز شب همچنان بهرهای
که ناگه بکشتش پری چهرهای
همی گفت و میرفت دودش به سر
همین بود پایان عشق، ای پسر
#سعدی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔
@zandahlm1357