ح مىكند) ولى دنيا را به منزلۀ پلى قرار ده كه بر نهرى كشيده شده؛ از آن پل بگذر و آن را رها كن و هرگز به سوى آن باز نگرد...». ١
نكته
نه حرص در دنيا و نه تنبلى
به يقين منظور امام عليه السلام از آنچه در اين كلام نورانى آمده اين نيست كه تلاش و سعى براى سامان بخشيدن به حدّ لازم براى زندگى دنيا كار نادرستى است، زيرا از آن در روايات اسلامى به عبادت و گاه به فريضه ياد شده است و يكى از مثالهايى كه براى كسب واجب مىزنند تلاش براى تأمين نيازمندىهاى همسر و فرزندان است.
شاهد گفتار بالا آن است كه در حديث معروف و معتبرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم:
«الْكَادُّ عَلَى عِيَالِهِ كَالْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ كسى كه براى تأمين زندگى عيال خود زحمت كشد مانند مجاهد در راه خداست». ١
در حديث معتبر ديگرى از امام على بن موسىالرضا عليهما السلام نكتۀ بالاتر از اين آمده است:
«الَّذِي يَطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ مَا يَكُفُّ بِهِ عِيَالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ
آنكس كه تلاش مىكند از فضل پروردگار مالى به دست آورد كه احتياج همسر و فرزندان را برطرف سازد پاداش او از مجاهد در راه خدا بالاتر است». ٢
آنچه مورد نكوهش امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه است دو چيز است: يكى حرص زدن و بيش از نياز جمعآورى كردن بهگونهاى كه انسان را بهكلى در دنيا غرق كند و از آخرت غافل سازد، و ديگرى، نخوردن و اندوختن، به نام تأمين آيندۀ فرزندان كه در واقع، آن هم نوعى سوءظن به لطف خداست، زيرا خداوند آيندۀ آنها را نيز اگر اهل سعى و تلاش باشند تأمين مىكند. ضرورتى ندارد كه فرزندان، براى هميشه وابسته به پدران و مادران باشند و به صورت انگلى زندگى كنند. تجربه نشان داده در بسيارى از موارد فرزندان ثروتمندان كه ارث كلانى به دست آنها مىرسد نهتنها قدر ثروت بىرنج را نمىدانند، بلكه افرادى عاطل و باطل خواهند بود. به عكس، بسيارى از فرزندان افراد فقير را سراغ داريم كه با جدّ و جهد و كوشش از صفر شروع كردند و به زندگى آبرومند و مستقل رسيدند.
امثال اين حديث نيز فراوان است با اينكه مجاهدان در راه خدا از نظر قرآن و اسلام آن همه مقام و فضيلت دارند، اما چنين افرادى را كه مىخواهند آبرومند زندگى كنند و سربار اين و آن نباشند اين همه مدح و تمجيد كردهاند.
نيز دربارۀ كسانى كه حرص بر دنيا آنها را از آخرت غافل مىسازد در روايات معصومان عليهم السلام اشارات مهمى آمده است؛ از جمله در حديثى از اميرمؤمنان عليه السلام مىخوانيم كه وارد بازار بصره شد در حالى كه همه حريصانه مشغول خريد و فروش بودند و از ياد خدا غافل. امام عليه السلام آنها را صدا زد و فرمود:
«يَا عَبِيدَ الدُّنْيَا وَعُمَّالَ أَهْلِهَا إِذَا كُنْتُمْ بِالنَّهَارِ تَحْلِفُونَ وَبِاللَّيْلِ فِي فُرُشِكُمْ تَنَامُونَ وَفِي خِلالِ ذَلِكَ عَنِ الْآخِرَةِ تَغْفُلُونَ فَمَتَى تُجَهِّزُونَ الزَّادَ وَتُفَكِّرُونَ فِي الْمَعَادِ؛ هنگامى كه شما در روز (براى به چنگ آوردن ثروت بيشتر) پيوسته سوگند ياد مىكنيد و شب در بستر خود مىخوابيد و در ميان اين دو از آخرت غافليد پس كى مىخواهيد زاد و توشۀ قيامت را فراهم سازيد و دربارۀ معاد بينديشيد؟».
در اين ميان مردى عرض كرد: اى اميرمؤمنان! ما چارهاى جز طلب معاش نداريم. اگر نكنيم چه كنيم؟
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
«إِنَّ طَلَبَ الْمَعَاشِ مِنْ حِلِّهِ لا يَشْغَلُ عَنْ عَمَلِ الْآخِرَةِ؛ طلب معاش از طريق حلال هرگز انسان را از آخرت غافل نمىسازد».
سپس امام عليه السلام بعد از بيان نكات ديگر در پايان حديث به اين آيات استشهاد فرمود: «فَأَمّا مَنْ طَغى* وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا* فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى» ؛اما كسى كه طغيان كند و زندگى دنيا را مقدم بشمرد مأواى او دوزخ است».