من يك خاطره اي از شوراي عالي دفاع دارم كه آن را نقل مي‌كنم، يعني به طوري كه يادم مي‌آيد، آن روزها در يكي از جلسات شوراي عالي دفاع يك چيزي مطرح شد كه براي من خيلي تعجب آور بود و شوراي عالي دفاع در آن وقت، تشكيل مي‌شد از نخست وزير و وزير دفاع كه از دوستان قديمي نخست وزير بود و رئيس ستاد وقت، دو نفر نظامي به عنوان مشاور رئيس دولت و من. اما چگونه بود كه من در آن جلسه شركت مي‌كردم. اين را درست به ياد ندارم كه به چه بهانه و به چه صورتي من در آن جلسه شركت مي‌كردم، چون بنا نبود كه در آن جلسات به ما خيلي ميدان بدهند و بعدها مرحوم شهيد چمران هم در آن جلسات شركت مي‌كرد. لكن من قبل از شهيد چمران در آن جلسات عضو بودم و آن طور كه يادم مي‌آيد، دو نفر نظامي را آقاي مهندس بازرگان انتخاب كرده بود كه يكي سپهبد «آذربرزين »، معاون نيروي هوايي زمان شاه بود، يكي هم يك سرلشكري از نيروي زميني، به نام سرلشكر «خزاعي » بود كه تصور مي‌كنم اين دو نفر جزو ارتشيهاي وابسته به دستگاه شاه و خيلي نزديك به آنها بودند، و اينها جزو شوراي عالي دفاع آن روز بودند، با رئيس ستاد و احتمالا فرمانده ي نيروي هوايي آن روز - كه بعدا دستگير و به زندان افتاد - و ديگران هم بودند. يك روز در جلسه ي شوراي عالي دفاع، وقتي منشي جلسه دستور جلسه را مي‌خواند، اين طور گفت و شرح داد كه دفتر مستشاري امريكا در ايران، چهار اسم براي دفتر نظامي خودشان در ايران پيشنهاد كرده اند و گفته اند قبلا دفتر نظامي ما كه به نام مستشاري نظامي ناميده مي‌شد و حالا آن دستگاه مستشاري با آن طول و عرض نيست، يكي از اين چهار نام را براي آن دفتر پيشنهاد مي‌كنيم. و بنده در آن جا ناگهان با كمال تعجب متوجه شدم كه امريكاييها هنوز در ارتش حضور دارند، در حالي كه ما خيال مي‌كرديم امريكاييها بكلي ازاله شدند و از ارتش بيرون رفتند، در صورتي كه در آن جلسه معلوم شد آمريكاييها حضور دارند. لذا من با تعجب سؤال كردم، چه اسمي و چه دفتري و چه مركزي؟ مگر امريكاييها در نيروي هوايي و در ارتش هنوز دفتر دارند؟ گفتند بله، يك چنين دفتري هست. و لذا من گفتم، چون از وجود چنين مركز و دفتري خبر ندارم، بنابر اين، اين بحث نبايد مطرح شود، لذا اول براي ما اين سؤالها را پاسخ دهيد كه اين دفتر، كي تشكيل شده، اعضايش چند نفرند؟ و چه كسي اجازه ي تشكيل آن را داده؟ و چند تا سؤال اين چنيني كردم كه حالا جزييات سؤالها را به خاطر ندارم، اما به هرحال، گفتم، اول پاسخ اين سؤالات را براي ما بياوريد تا بعد پيرامون آن بحث كنيم. البته در آن جلسه، هيچ كس جرات نكرد با اين سؤالات من مخالفت كند و چون مساله مربوط به امريكاييها و خطرناك بود، مي‌ترسيدند اگر مخالفت كنند، براي خودشان بد باشد. https://eitaa.com/zandahlm1357