ایضا دلائل بر ایمان أبی طالب
آیا اهل بیت پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که بفرمودۀ آن حضرت عدیل القرآنند و اجماع آنها برای مسلمین حجة است و اکابر علماء خودتان اتفاق بر علم و زهد و ورع و تقوای آنها دارند نگفته اند جناب ابو طالب اهل ایمان بود؟ و مؤمن از دنیا رفته است؟.
آیا اصبغ بن نباته که محل وثوق علماء و رجال شما بوده از مولا و مقتدای مؤمنین علی علیه السّلام روایت ننموده که آن حضرت فرمود و اللّه ما عبد ابی و لا جدّی عبد المطلب و لا هاشم و لا عبد مناف صنما قطّ [۱] .
یعنی خدای واحد را پرستش نمودند و رو بکعبه عبادت نمودند و متمسّک بدین حنیف ابراهیم خلیل اللّه بودند.
آیا سزاوار است شما قول علی و اهل بیت طاهره را بگذارید و بدنبال اقوال مغیره ملعون و امویها و خوارج و نواصب و دشمنان سر سخت امیر المؤمنین علیه السّلام بروید و اشعار و کلمات صریحه جناب ابو طالب را تأویلات بارده بنمائید.
از جمله دلائل بر تأیید مولانا امیر المؤمنین علیه السّلام که فرمود جناب ابو طالب همیشه موحّد و مؤمن بذات غیب الغیوب حضرت احدیت بوده خطبه عقدام المؤمنین خدیجۀ طاهره علیها السّلام است برای رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که سبط ابن جوزی در آخر باب ۱۱ ص ۱۷۰ تذکرة خواص الامة نقل نموده که وقتی مجلس عقد آراسته شد جناب ابو طالب خطبه عقد خواند بعباراتی که تمام آنها دلالت کامله بر موحّد بودن و اعتقاد بوحدانیّت حضرت باری تعالی دارد مطلع خطبه اینست که فرمود الحمد للّه الذی جعلنا من ذریّة ابراهیم و زرع اسماعیل و ضئضئ معدّ و عنصر مضر و جعلنا حضنة بیته و سوّاس حرمه و جعل لنا بیتا محجوجا و حرما آمنا و جعلنا الحکّام علی الناس (الی آخر الخطبة) [۲] .
و شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب ۱۴ ینابیع المودّة اول ص ۷۳ (چاپ اسلامبول) از موفق بن احمد خوارزمی از محمّد بن کعب نقل نموده که رای ابو طالب النبی صلّی الله علیه و آله و سلم یتفل فی فم علی ای یدخل لعاب فمه فی فم علی
----------
[۱]: ۱) بخدا قسم پدرم ابو طالب و جدم عبد المطلب و هاشم و عبد مناف هرگز سجده به بت ننمودند و بت پرستی نکردند.
[۲]: ۲) حمد خدائی را که قرار داد ما را از ذریۀ ابراهیم و نتیجۀ اسماعیل و اصل معد و عنصر مضر و قرار داد ما را نگاهبانان خانه خودش-و مالک الرقاب حرمش-و قرار داد برای ما خانه ای که مقصود (اهل عالم است که برای حج بآنجا شتابند) و حرمی که محل امن و امان است برای مردم-و قرار داد ما را حکام بر مردم.
فقال ما هذا یا ابن اخی فقال ایمان و حکمة فقال ابو طالب لعلیّ یا بنیّ انصر ابن عمک و وازره [۱] .
آیا این بیانات دلیل بر ایمان جناب ابو طالب نیست علاوه بر آنکه پیغمبر را زجر و منع نکرد و از پسر دوازده سالۀ خود علی علیه السّلام هم جلوگیری نکرد بلکه بآن بزرگوار امر میکند که یاری نماید پسر عمش رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را.
----------
[۱]: ۱) ابو طالب دید پیغمبر آب دهان خود را در دهان علی ریخت سؤال کرد برادر زاده این چه بود«یعنی چرا چنین کردی»فرمود«این آب دهان»تمامش ایمان و حکمت بود پس جناب ابو طالب بعلی علیه السّلام امر کرد پسرم یاری کن پسر عمت را و وزیر او باش.
#شبهای پیشاور....
https://eitaa.com/zandahlm1357