مأمون از چه شرافتى برخوردار بود كه بگوييم كشتن امام با خلق وخوى وى ناسازگار بود. آيا كشتن آن همه افراد مگر منافاتى با مهر و محبتش داشت كه پيوسته نسبت به آنان ابراز مى داشت. بنابراين، مهرورزيش نسبت به امام نيز هيچ گونه منافاتى با قتلش نمى توانست داشته باشد. اما اين كه علويان رابزرگ مى داشت علت را خود در نامه اى كه به عباسيان نوشته، چنين بيان مى دارد كه اين بزرگ داشت جزئى از سياست وى به شمار مى رود. لذا پس از درگذشت امام (ع) ديگر لباس سبز راكه ويژه علويان بودنپوشيد، هفت تن از برادران امام را به قتل رسانيد و به فرمانروايان خود در هر نقطه اى دستور داد كه به دستگيرى علويان بپردازند. اما سخن احمد امين كه نوشته علويان بر ضدّ مأمون بسيار قيام كرده بودند، ادّعايى است كه هرگز صحّت ندارد. زيرا در تاريخ حتى نام يك قيام پس از درگذشت امام رضا (ع) ثبت نشده به جز قيام « عبدالرحمن بن احمد » در يمن كه انگيزه اش را همه مورّخان ظلم كارگزارن خليفه نوشته اند، و همچنين شورش برادران امام (ع) كه به خونخواهى وى برخاسته بودند. https://eitaa.com/zandahlm1357