آشنا آشنا:
اين سه صلوات، مبارزه است!
اين سه صلوات، مبارزه است! در دوران پيش از پيروزي انقلاب، بنده در ايرانشهر تبعيد بودم. در يكي از شهرهاي هم جوار، چند نفر آشنا داشتيم كه يكي از آنها راننده بود، يكي شغل آزاد داشت و بالاخره، اهل فرهنگ و معرفت، به معناي خاص كلمه نبودند. به حسب ظاهر، به آنها عامي اطلاق ميشد. با اين حال جزو خواص بودند. آنها مرتّب براي ديدن ما به ايرانشهر ميآمدند و از قضاياي مذاكرات خود با روحاني شهرشان ميگفتند. روحاني شهرشان هم آدم خوبي بود؛ منتها جزو عوام بود.
ملاحظه ميكنيد! راننده ي كمپرسي جزو خواص، ولي روحاني و پيش نماز محترم جزو عوام! مثلاً آن روحاني ميگفت: «چرا وقتي اسم پيغمبر ميآيد يك صلوات ميفرستيد، ولي اسم «آقا» كه ميآيد، سه صلوات ميفرستيد؟! » نمي فهميد. راننده به او جواب ميداد: روزي كه ديگر مبارزه اي نداشته باشيم؛ اسلام بر همه جا فائق شود؛ انقلاب پيروز شود؛ ما نه تنها سه صلوات، كه يك صلوات هم نمي فرستيم! امروز اين سه صلوات، مبارزه است! راننده ميفهميد، روحاني نمي فهميد!
اين را مثال زدم تا بدانيد خواص كه ميگوييم، معنايش صاحب لباسِ خاصي نيست. ممكن است مرد باشد، ممكن است زن باشد. ممكن است تحصيل كرده باشد، ممكن است تحصيل نكرده باشد. ممكن است ثروتمند باشد، ممكن است فقير باشد. ممكن است انساني باشد كه در دستگاههاي دولتي خدمت ميكند، ممكن است جزو مخالفين دستگاههاي دولتيِ طاغوت باشد.
بيانات در جمع فرماندهان لشكر ۲۷ محمد رسول الله (ص) - ۱۳۷۵/۳/۲۰
https://eitaa.com/zandahlm1357