.......: امْراً مُفْتَرَضاً، وَ شَجَّ بِهَا الْأَرْحامَ وَ الْزَمَهَا الْأَنامَ، فَقالَ تَبارَكَ اسْمُهُ وَ تَعالَى جَدُّهُ: وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً وَ كانَ رَبُّكَ قَدِيراً... ثُمَّ انِّى اشْهِدُكُمْ انِّى قَدْ زَوَّجْتُ فاطِمَةَ مِنْ عَلِىٍّ عَلى ارْبَعْمِأَةِ مِثْقالِ فِضَّةٍ... حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه به خاطر نعمتهايش شايسته حمد است، و به خاطر قدرتش در خور عبوديّت، و به خاطر سلطه و حاكميّتش سزاوار اطاعت، خدائى كه عذابش موجب وحشت، و پاداشهايش مايه رغبت، و حكمش در آسمان و زمين نافذ است، خدائى كه خلق را با قدرتش آفريد، و آنها را با احكامش از هم جدا نمود، با دينش آنان را عِزّت بخشيد، و با پيامبرش محمّد گرامى داشت. سپس خداوند پيمان زناشوئى را همرديف خويشاوندى نسبى قرار داد و تاروپود آن دو را درهم آميخت، و بر بندگان واجب شمرد، و در همين زمينه خداوند متعال مى فرمايد: او كسى است كه انسان را از آب آفريد و (گسترش نسل) او را از طريق نسب و زناشوئى قرار داد و پروردگار تو توانا است... سپس من، شما (يارانم) را گواه مى گيرم كه دخترم فاطمه را با مهريّه اى برابر ۴۰۰ مثقال نقره به همسرى على درآوردم. [۱] در اين خطبه نيز ضمن برشمردن نكات دقيق و ظريفى از معارف توحيدى و اوصاف جمال و جلال و افعال خدا كه پايه اصلى اعتماد خانواده را تشكيل مى دهد، و اشاره به آفرينش عجيب انسان از آب (نطفه) و گسترش نسل او از طريق نسب و زناشوئى مى كند، به اهمّيّت مسأله ازدواج پرداخته و آن را به عنوان وسيله اى براى بقاى نوع بشر فرض و واجب مى شمرد، سپس به اجراى عقد بزرگ بانوى اسلام براى بزرگمرد جهان انسانيّت مى پردازد. و بالاخره در خطبه فصيح و بليغ خود اميرمؤمنان على عليه السلام چنين مى خوانيم: كه پيامبر صلى الله عليه و آله به او فرمود براى خودت خطبه بخوان، على عليه السلام عرضه داشت: الْحَمْدُلِلَّهِ الَّذِى قَرُبَ مِنْ حامِدِيِهِ وَ دَنا مِنْ سائِلِيهِ، وَ وَعَدَ الْجَنَّةَ مَنْ يَتَّقِيْهِ، وَ انْذَرَ بِالنّارِ مَنْ يَعْصِيْهِ، نَحْمِدُهُ عَلى قَدِيمِ احْسانِهِ وَ ايادِيْهِ، حَمْدَ مَنْ يَعْلَمُ انَّهُ خالِقَهُ وَ بارِيْهِ، وَ مُمِيْتَهُ وَ مُحْيِيْهِ، وَ مُسائِلَهُ عَنْ مُساوِيْهِ، وَ نَسْتَعِينُهُ وَ نَسْتَهْدِيهِ، وَ نُؤْمِنُ بِهِ وَ نَسْتَكْفِيِه، نَشْهَدُ انْ لا الهَ الّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ شَهادَةً تَبْلُغُهُ وَ تُرْضِيْهِ، وَ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُوْلُهُ صَلوةً تُزْلِفُهُ وَ تُحْظِيهِ، وَ تَرْفَعُهُ وَ تَصْطَفِيهِ، وَ النِّكاحُ مِمّا امَرَ اللَّهُ بِهِ وَ يُرْضِيهِ، وَ اجْتِماعُنا مِمّا قَدَّرَهُ اللَّهُ وَ اذِنَ فِيْهِ، وَ هذا رَسُولُ اللَّهِ زَوَّجَنِى ابْنَتَهُ فاطِمَةَ عَلَى خَمْسَ مِأَةَ دِرْهمٍ وَ قَدْ رَضِيتُ فَاسْأَلُوهُ وَ اشْهَدُوا [۱] ---------- [۱]: بحارالانوار، جلد ۴۲، صفحه ۱۱۹- تعبير به ۴۰۰ مثقال نقره كه در اين روايت آمده شاذ است و ممكن است از اشتباه روات باشد وگرنه معروف ۵۰۰ درهم است و اين غير از مهر نقدى است كه از پول زره پرداخته شد. [۱]: بحارالانوار، ج ۴۳، صفحه ۱۱۲. ستايش ويژه خداوندى است كه نسبت به ستايش كنندگانش نزديك و به درخواست كنندگانش قريب است، به پرهيزگاران بهشت و به گهنكاران دوزخ، وعده داده است. من او را بر احسان قديم و انواع نعمت هايش حمد مى گويم، حمد كسى كه او را خالق و آفريدگار خود مى داند، و ميراننده و زنده كننده خود مى شناسد، و يقين دارد او را در برابر اعمال بدش موأخذه مى كند. من از او يارى مى طلبم و هدايت مى جويم و به او ايمان مى آورم و از او كفايت امورم را مى خواهم. و شهادت مى دهيم هيچ معبودى جز خداوند يكتا نيست، يگانه است و شريك ندارد، شهادتى كه به ساحت قدسش مى رسد، و او را راضى مى كند، و نيز گواهى مى دهيم كه محمّد بنده و فرستاده او است، و به او درود مى فرستيم كه وى را به خدا نزديكتر و از لطفش بهره مندتر، و مقامش را والاتر و برگزيده تر سازد. (امّا بعد) ازدواج از امورى است كه خدا به آن امر كرده، و مايه خوشنودى او است، و ازدواج ما از امورى است كه خدا آن را مقدّر فرموده، و اجازه داده، اين رسول خدا است كه دخترش فاطمه را به مهريّه اى به مقدار پانصد درهم به همسرى من درآورده است و من به اين امر راضى شده‌ام از او (اين مطلب را) جويا شويد و (بر آن) گواهى دهيد. #✍آیت الله مکارم شیرازی https://eitaa.com/zandahlm1357