.......:
هم باید ساکت بود و هم به گونه ای خاص به پرسشهای سوالات زیاد درون پاسخ گفت. نمی توانی بپرسی. اما چرا ستون نشسته؟ چرا حرکت نمی کند؟ جلو چه خبر است؟ عراقیها کجایند؟ تا کجا باید برویم؟ اما هر بار انفجار چند خمپاره سرگردان در اطراف، همه افکار را به هم میریزد و تاریکی و سکوت، انسان را به خود میخواند. منورها هم ول کن نیستند. پشت سر هم. یکی نورانی تر از دیگری. در همین چند لحظه اکثر نیروها روی زمین دراز میکشند. چشمها سنگین شده. چند لحظه چشمها را روی هم میگذارند و میخوابند. شاید بعضیها فکر کنند ای کاش میتوانستیم حالا بخوابیم و صبح عملیات کنیم! اما یک لگد از نفر جلویی یعنی بلند شو و دنبال من بیا. تو هم نفر عقب را بیدار میکنی. ستون به راه میافتد. باز هم میدان مین، معبر، مینهای گوناگون، آماده ی انفجار. به پاهای تو نگاه میکنند. آرزوی یک اشتباه دارند. بعضی از آنها را با سیم تله به بند کشیده اند. هر فشاری باعث جرقه و اشتعال و سپس انفجار مین میشود. دیدن آنها هم با دلهره است. نباید زیاد به آنها
خیره شد. شاید منفجر شدند! پس به نفر جلویی نگاه کن. یک سنگر کمین روبه روی حرکت ستون گردان قرار گرفته و به محض مشاهده ی نیروها، شروع به تیراندازی میکند. همه دراز میکشند. خیلی سریع و تند. تیر تراش دوشکا زمین را میشکافد. خاک به آسمان میپراند. گاهی هم در سر و شانه بچهها فرو میرود. حتما دردناک است.
تمام ستون به روی زمین دراز کشیده اند. یک نفر باید دوشکا را بزند. دو آرپی جی زن به روی زانو مینشینند و شلیک میکنند. اما امان از بی دقتی. نزدیک به پنج دقیقه است که شلیک میکند. بی امان و سرکش. همه ی تیرها رسام. بعضی قرمز و نورانی. بعضی هایش هم ساده و بدون رنگ. چند نفر از نیروها شهید و مجروح شده اند. باز هم تیراندازی میکند. دیگر سکوت معنا ندارد. استتار معنای خود را از دست داده. بعضیها فریاد میزنند.
- آرپی جی زن بلند شو، بزن.
- آرپی جی زن بلند شو، معطل نکن.
یک آرپی جی زن دیگر بلند میشود و سپس شلیک. فاصله ی زمانی بین شلیک آرپی جی و انهدام سنگر دوشکا خیلی کم است. همان چند دهم ثانیه است. عجب صدای دلنشینی. بقیه را از زمین گیر بودن نجات میدهد. ستون در حالت هروله به راه میافتد. نیروها میدوند. از وسط میدان مین. از کنار سنگر منهدم شده عراقی و دو جنازه ی متلاشی. دود و آتش تمام سنگر را گرفته. گونیهای خاک پاره شده و تعدادی بر زمین ریخته. چند قدم جلوتر.
- بخوابید، سنگر بگیرید.
- آرپی جی زن...
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357