#داستان_امدادی
روزگار خجسته
زینب یاری
فرزانه مصیبی
هفته پیش خواندیم که خجسته با تعقیب دخترش سر از کار او درمی آورد و دردی بر دردهایش اضافه می شود... دیدن پریسا در قامت یک فروشنده مترو برای او خیلی سخت و سنگین تمام می شود و او حس می کند نتوانسته در غیاب شوهرش از پس زندگی بربیاید اما یک تلفن تغییر و تحولاتی در مسیر زندگی اش ایجاد می کند...
و اینک دعوتتان میکنیم قسمت پایانی این داستان زیبا را در کانال زن روز بخوانید.
@zane_ruz