محمد حسین حیدری | من: بی‌تردید پیروز این انتخابات آقای خامنه‌ای بود. هیچ شخصیت دیگری‌ در‌ کشور به اندازه‌ی ایشان برای این انتخابات تبلیغ نکرد. وقتی آقای خامنه‌ای یک سال و اندی قبل محورهای انتخاباتی را به متن سخنرانی‌‌هایش تزریق می‌کرد، کمتر کسی احتمال چنین نتایجی را می‌داد. مخصوصا که ماجرای مهسا انرژی زیادی از جمهوری اسلامی گرفته بود و آقای خامنه‌ای برای این کار وقت کمی در اختیار داشت. با این وجود، جمهوری اسلامی ایران توانست زیر تمام ذره‌بین‌ها کار انتخابات را از آب درآوَرَد. چیزی که در عمل اتفاق افتاد، خلافِ انتظار اکثریت بود. به همین‌ خاطر فضای بهت و حیرت غلبه دارد. باید اذعان کرد، چیزی که مخالفان آقای خامنه‌ای می‌خواستند، در هیچ سطحی محقق نشد و جمهوری اسلامی ایران نشان داد که چقدر ریشه‌دار و مزمن است. از آن‌جا که فضای ایران در قبال نظام جمهوری‌‌ اسلامی به شدت دوقطبی‌ست، پذیرش واقعیت در هر برهه‌ای برای یک طرف دشوار می‌شود. امروز هم نوبت مخالفان آقای خامنه‌ای‌ست که روز دشواری‌ را سپری کنند. این بار لازم بود که اکثریت ادب شود و توهماتش را درباره‌ی اقتدارِ جمهوری‌اسلامی تعدیل کند. این‌که جمهوری اسلامی در اقلیت باشد اهمیتی ندارد. مهم این است که کیفیتِ بودنِ آن اقلیت، بر کیفیتِ بودنِ آن اکثریت غلبه دارد. سماجت بر دمکراسی، کار احمقانه‌ای‌ست. بازی مسخره‌ی اقلیت و اکثریت را باید تمام شده دانست. سیدعلی خامنه‌ای همچنان معتبرترین سیاستمدار ایرانی‌ و قدرت‌مندترین حاکم خاورمیانه است. 🌐 @mojakhar چرا آقای احمدی‌نژاد رای داد؟ رای دادن آقای احمدی‌نژاد یکی از شگفتی‌های مهم این انتخابات است. طبیعتا با عنایت به کَریِرِ سیاسی ایشان، مشارکت در این انتخابات دور از انتظار و غافل‌گیرکننده بود. احتمال تاثیر پذیریِ آقای احمدی‌نژاد از خبر فیکی که درباره‌ی رای دادن سید محمد خاتمی منتشر شد، چیزی نیست که بتوان درباره‌ی آن اظهارنظر کرد. با این حال باید خاطرنشان کرد که شماری از خبرنگاران اصولگرا از ساعتی قبل مطمئن بودند که آقای احمدی‌نژاد در انتخابات شرکت خواهد کرد. آقای احمدی‌نژاد پس از رد صلاحیت در سال ۱۴۰۰، صحنه‌ی انتخابات را به وزن‌کشی سیاسی با جمهوری اسلامی تغییر داد و در آن به پیروزی رسید. نتایج انتخابات ریاست جمهوری از هر جهت برای ایشان مطلوب بود. اولا اکثریت مردم مشارکت نکردند و ایشان وزن سیاسی خودش را به رخ جمهوری اسلامی و ناظران بین‌المللی کشید. ثانیا کیفیت مشارکت بسیار معنادار از آب درآمد و آراء باطله به رقیب اصلی رئیس‌جمهور‌ منتخب تبدیل شد. ثالثا دولتی تشکیل شد که بر خلاف دولت حسن روحانی عنادی با وی نداشت. برای تحلیل رایِ غافل‌گیرکننده‌یِ آقای احمدی‌نژاد در سال ۱۴۰۲ طبعا با پیچیدگی‌های مواجه هستیم. لحاظ کردن نظر مردم و جهت‌گیری عمومی آن‌ها در تصمیمات سیاسی، بخشی از تنظیماتِ کارخانه‌ایِ آقای احمدی‌نژاد است. در دهه‌ی هشتاد و نود از محمود احمدی‌نژاد هیچ موضعی نمی‌توان پیدا کرد که بر خلاف جهت‌گیری‌های مردم باشد؛ حتی اگر این جهت‌گیری‌ها اشتباه و احمقانه باشد. بر این اساس می‌توان گفت مهم‌ترین چیزی که محمود احمدی‌نژاد را در ساعات پایانی شب پای صندوق رای آورد، مشارکت بیش از انتظار مردم ایران بود. نکته‌ی دیگر این‌که آقای احمدی‌نژاد در سال ۱۴۰۰ با وجود تابوشکنی در انتخابات، نه تنها با هیچ تنبیهی رو‌به‌رو نشد، بلکه مجددا به عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام درآمد. انتصاب مجدد آقای احمدی‌نژاد و ارسال سیگنال مثبت به او در همان مقطع ، تعجب و بعضا دلخوری برخی از نیروهای سیاسی رادیکال را هم در پی داشت. اکنون مشارکت در انتخابات مجلس می‌توان مجلس می‌تواند، به عنوان پس دادن آن سیگنال مثبت از جانب آقای احمدی‌نژاد تلقی شود. 🌐 @mojakhar ذره بین🇮🇷@zarrehbin🇮🇷