📌اسب‌ مُرده 🔹سرخ‌پوستان آمريکا یک ضرب‌المثل قدیمی دارند با اين مضمون که: *"وقتی ديديد اسب‌تان مرده، پياده شويد."* شاید گمان کنید که اين ضرب‌المثل بيان بدیهيات است. با اين وجود، کافيست کمی به نحوه مدیریت خودمان یا شرکت‌ها و سازمان‌ها و بنگاههای اقتصادی اطراف خود نگاه کنیم. 🔸متاسفانه اسب بسیاری از شرکت‌ها و سازمان‌ها مرده است! به عبارتی این شرکت ها و سازمانها یا عملا" ورشکسته هستند و یا به ارائه محصولات و خدماتی مشغولند که دورهُ آنها گذشته و مشتريان از آنها استقبال نمی‌کنند. اما در کمال شگفتی بيشتر آنها به‌جای پياده شدن از اسب مرده، کارهای عجيب ديگری می‌کنند. 🔵به عنوان مثال: 🔸تازیانه جدیدتری می‌خرند و آن را محکم تر بر اسب مرده می نوازند! 🔹اسب‌سواران را عوض می‌کنند! 🔸کميته‌ای برای بررسی نحوهُ بهبود عملکرد اسب مرده تعیین می‌کنند! 🔹به ديگر کشورها ماموریت می‌روند تا ببینند چرا اسب آنها عملکرد بهتری دارد! 🔸استانداردها را پایین می‌آورند تا اسب مرده را هم شامل شود و اسب مرده را در طبقه جدیدی به نام "زنده بی‌تحرک" دسته‌بندی می‌کنند! 🔹پيمانکاران برون‌سازمانی می‌گيرند تا بلکه بتوانند اسب مرده را برانند و در نهایت هزینه این کار را از بودجه شرکت یا سازمان پرداخت می کنند! 🔸چند اسب مرده را هم‌زمان به کار می‌گيرند تا بلکه حرکت و تحولی ایجاد شود! 🔹بودجه و آموزش بيشتری برای بهبود عملکرد اسب مرده اختصاص می‌دهند! 🔸با کمک آمار اعلام می‌کنند که چون اسب مرده غذا نمی‌خورد، هزينه‌ها کاهش یافته، پس اگر صبر و تحمل کنیم، در آینده، سود افزايش خواهد یافت! 🔹عملکرد اسب مرده را عادی و عملکرد اسب‌های ديگر را خارق العاده تصور می کنند پس دلیلی بر انحلال یا تغییر بنیادین نمی بینند! 🔸علیرغم فقدان کارایی، بهره وری و سود، حقوق هیات مدیره اسب های مرده را افزایش می دهند تا انگیزه مدیران را حفظ کنند! 🔹و در یک کلام، هزینه اسب مرده را دهها برابر می کنند چون بدیهیات را نمی بینند یا نمی پذیرند یا فکر می کنند وضعیت موجود را حفظ کرده اند! 🔸در اقتصاد رفتاری تحت عنوان خطای هزینه هدر رفته یا خطای هزینه از دست رفته Sunk cost fallacy به گوشه ای از موضوعات اینچنینی پرداخته می شود. و یادآوری می‌کنم ضرب المثل زیبای خودمان را فراموش نکنیم که می گوید: *"جلو ضرر را هر موقع بگیریم سود کرده ایم. ✍️ویدا واحدی @zarrhbin🕊