✨﷽✨
✍حضرت امام صادق عليهالسلام فرمودند:
رسول خدا «صلى الله عليه وآله» شبی در خانۀ همسرشان امّسلمه بودند. امّسلمه شبانگاه متوجه شد كه پيامبر (ص) در بستر نيستند و لذا برخاست و در اطراف خانه به جستجوى حضرت پرداخت، ناگاه ديد كه پيامبر در گوشهاى از اتاق ايستادهاند و دستهايشان را به طرف آسمان برداشته و گريهکنان به خداوند عرضه میدارند:
خداوندا! خوبىهايى را كه ارزانیام داشتهاى هرگز از من باز مگير، خداوندا! هرگز مرا گرفتار دشمن و حسود قرار مده، خداوندا! مرا در آن بدی که از آن نجاتم دادی بازنگردان، بار خدايا! هرگز مرا به اندازۀ چشم برهمزدنى به خودم وا مگذار!»
امّسلمه برگشت و شروع به گريستن كرد تا جايى كه از شنيدن صداى گريه او، رسول خدا (ص) برگشتند و به او فرمودند: اى امّسلمه! چرا گريه مىكنى؟
عرض كرد: پدر و مادرم فدايتان باد اى رسول خدا! چرا گريه نكنم، در حالیکه شما را -با آن مقامى كه نزد خداوند دارید- اينگونه میبینم؟
پيامبر (ص) فرمودند: اى امّسلمه! چه چيز مرا در امان مىدارد؟ خداوند، يونسِ پیامبر را يك چشم برهم زدن به خودش وا گذاشت و در نتيجه، آن شد كه شد!
📚بحار الأنوار ج16، ص: 217
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e