🕌 در کربلا چه گذشت
🏴 شب عاشورا به یکی از اصحاب امام حسین علیه السلام، به نام محمد بن بشیر حضرمی خبر دادند که پسرت در مرزِ ری اسیر شده است.
🔹 وی گفت: به خدا واگذار می کنم؛ دوست نداشتم اسیر بشود و من پس از او باقی بمانم.
🔸 امام حسین علیه السلام سخن او را شنیدند و به او گفتند: خدا تو را مورد رحمت قرار دهد، تو از بیعت من آزاد هستی، برو و برای آزادی فرزندت اقدام کن.
◀️ محمد بن بشیر گفت: درندگان بیابان مرا بخورند اگر شما را رها کنم.
🔘 سپس حضرت لباس هایی از برد یمانی به او دادند و فرمودند: این لباس ها را به فرزند دیگرت بده تا برای آزادی برادرش از این ها استفاده کند.
🤲 در آن شب سید الشهداء علیه السلام و یارانش تا به صبح به عبادت پرداختند، برخی در حال رکوع و برخی در حال سجده، عده ای ایستاده و عده ای نشسته.
📓 لهوف، ص93.
@zendegi_khoob