😔 مصائب حسینی
عصر عاشورا، پیاده نظام لشکر عمربن سعد بر باقی مانده یاران امام حسین علیه السلام حمله کردند و جز سه یا چهار نفر، بقیه را به شهادت رساندند.
🔹 در این هنگام، حضرت لباس بی ارزشی را طلب کردند، تا پس از شهادتشان کسی آن را به غارت نبرد؛ ولی به این لباس هم رحم نکردند.
☑️ سپس حضرت بر دشمن حمله کرد و آنها را از خویش دور می کرد، و چند یار باقی مانده از حضرت حمایت میکردند؛ تا این که آنها هم شهید شدند و حسین علیه السلامتنها شد، درحالی که سر و بدن حضرت پر از زخم و جراحت بود. با این حال، امام با شمشیرش با دشمن میجنگید.
😢 وقتی شمر دلاوری حضرت را دید، سواره نظام را فراخواند و آنان را در جلوی پیاده نظام قرار داد، به تیراندازان دستور داد تا به حضرت را تیراندازی کنند، پس آنان حضرت را هدف تیرهای خویش کردند و بدن مبارک حضرت را تیرباران کردند.
◽️ در این لحظه بود که حضرت زینب از خیمه بیرون آمد، با صدای بلند به عمر بن سعد گفت: عمر! آیا حسین این گونه کشته می شود و تو نگاه میکنی؟ عمر در جواب خانم چیزی نگفت.
حضرت زینب دوباره صدا زد: آیا در میان شما یک نفر مسلمان نیست؟ پس هیچ کس جواب او را نداد.
📓 الارشاد، ج۲، ص۱۱۱.