زندگی مهدوی
💠 نهال ولایت در نهاد خانواده: #استادپناهیان تربیت فرزند⁦⁦ ⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦2️⃣⁩⁦3️⃣⁩ 🔸آخه پدرمادرِ من
💠 نهال ولایت در نهاد خانواده: تربیت فرزند⁦⁦ ⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦⁦2️⃣⁩⁦4️⃣⁩ 🔵 ولایتمداری پیچیده است، تمرین میخواد، تمرین هاش هم سخته.😑 🔻بذارید یه داستان دیگه هم بگم. 🔴 اون روزی که درِ خانه‌ی🏠 امیر المؤمنین رو آتش زدن🔥، با طناب آمدن امیر المؤمنین رو بردن، آن اتفاق هایی افتاد که نباید میافتاد⚡، یاران امیر المؤمنین اونجا سه چهار نفر بیشتر نبودن، یکی از یاران امیر المؤمنین، شمشیر⁦⚔️⁩ کشید، رفت بیرون. 🔻آقا بهش نگفته بودن شمشیر بکش، آقا اجازه نداده بودن، یاران با ادب هم همه سکوت کرده بودن، اونی که شمشیر کشید و دفاع کرد،(بی اجازه!)، اسمش چی بود؟ 🔴 هرچند دفاع کرده، اما ولایتمداری حساب و کتاب داره، ⛔ نمیشه همینجوری سر خود!⚡ 🔹اونی که بی اجازه دفاع کرد، اسمش چی بود؟ 🔸زبیر 🔻دیدین آخرش خراب شد؟؟ 💠 یه روزی هم شمشیر کشید و با خود امیر المؤمنین جنگید! ولایتمداری کار سختیه! قبول؟ 🔶 یه نفر دیگه از یاران حضرت اینقدر خوبه✨، اسمش رو نمیبرم میترسم مقام بلندش پیش شما یه ذره خدشه پیدا کنه. 🔻برگشت تو دلش گفت: آخه آقا چرا اینقدر تحمل میکنه؟ آقا اسم اعظم بلده، اشاره کنه همه اینها نابود شدن!🤔 (ناراحت بود، جگرش داشت آتش🔥 می‌گرفت.) 🔷 آقا امیر المؤمنین بعدها کنار کشیدنش و فرمودن: آدم به امامش هیچ وقت شک نمیکنه! «چرا؟» نمیگه📛 🔻تو روایت هست که یه نفر فقط اونجا تو امتحانش بیست گرفت💎 🔸یکی رفوزه شد، یکی تذکر گرفت، یه نفر فقط قبول شد. کی؟ 🔹مقداد 🔸مقداد حالش چجور بود؟؟ 🔹 روایات داره مقداد، چشم 👀 به چشمان امیر المؤمنین دوخت، دست به قبضه ی شمشیر گرفت، گفت هر وقت آقا اشاره کرد شمشیر بکش، میکشم، نگفت، نمی کشم✨ 🔴 آقا رو داشتن می‌کشیدن و می‌بردن، مقداد جلو جلو می‌آمد، کاری به کار هیچکس نداشت، فقط به چشم آقا نگاه می‌کرد، آقا بهش اشاره نکردن، او هم دست به قبضه نبرد. 🔻اینها مهم نیست! 🔷 در روایت داره: مقداد تو دلش هم به آقا «چرا؟» نگفت!💎💎💎 🔻بحران پیش میاد! شما باید تمرین کنی! 🔵 درسته امام زمان فداشون بشم مهربانند، ولی اوامر سخته!😣 🔵 درسته به کسی زور نمی گن نعوذ باللّه! ولی اوضاع پیچیده است و باید تمرین کرده باشید. 🔶 مگه نمیگی بابام بد اخلاقه؟ خب با بد اخلاقی بابات تمرین کن✨ عین نیروهای نظامی! ⁦❇️⁩ بسیجی ها رو زمان جنگ از سیم خاردار رد میکردن، میدووندن، اذیت میکردن.😖 🔸طرف می‌تونه اعتراض کنه: آقا چرا اینطوری نگاه می‌کنی؟ میگی بدو، اذیت میکنی؟؟؟ 🔹این اذیت‌ها لازمه که بتونی تو جنگ بدوی. 🔴 نمی شد بگی: آقا من که اومدم جونم رو بدم! چرا اذیت میکنی؟🤔 🔸میگه ببین این اذیتهای من لازمه که تو توی جنگ بتونی خوب بِدَوی💎✨ 🔻یه چیزی شبیه این مسئله است. ✨پدرومادرت محلّ تمرین تو هستن برای رشد✨ 🔻به پدرمادرت میگی چشم، چشم گفتن به امام زمان رو یاد بگیری.💎 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @zendegi_mahdavi