👌جمــلاتے نـــاب.... 👈در یکـی از فروشگاههـا،بجای اینکـه روی در فروشـگاه بنـویسنـد: بخاطـر ادای نمازتعـطیل اسـت. 👌نوشته بودند: مابـرای ادای نمـاز ازشمـا سبقـت گرفته ایم، پس شمـاهـم به ما ملحـق بشویـد. "زیبایـی اندیشه ای مثبـت در بیـان حـق" _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈وقتـی دختـرکوچولویـش از دنیـا رفـت!! در حالیکـه اشکـ در چشمانـش بـود با لبخنـد گفـت:به امیـد آن روزی که مـن در بهشـت را بزنـم و تو در را بـروی مـن بـاز بکنی! 👌"اینگونـه بر مصیبتهـا شکیبایـی پیشـه شـود" _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈قبل ازاینکه غیبت برادرمسلمانت بکنی! چشمانـت را لحظاتی ببنـد، و تصور کن تو داری یک تکه گوشت سرخ و خام دردهانت میجوی و بین دندانهایت باخونش جویده میشود! "گر این تصور مورد پسندت هست پس چشمانـت را باز کن و به غیبـت خودت ادامه بده." _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈از زیباترین خاطرات کودکی!! این اسـت، که تو درگوشه ای ازخانه خوابت میبـرد، اما درحالی از خواب پامی شـدی که تو در تختخوابت بـود. 🙏🙏"پروردگارا پدر و مادرم را مورد رحمت خودت قرار بده همانگونه که آنها مرا بزرگ وپرورده کردند" _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈توی بیمارستان!! درسمـت راست بیمارستان مـردی خوشحال درحالیکه گواهی تولد فرزنـدش راتحویل میگیـرد و در سمـت چپ دیگری غمگیـن،گواهی فـوت پدرش را! ⚡️"صحنه ای که مختصـر بـودن این زندگی را به نمـایش میگـذارد." _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ 👈مرد جوانی میگوید: هرگاه دختـر جوانی با آرایش و عطـروزینتش ازکنارم میگذردنفس هایم رادرسینـه حبس میکنـم؛ تا بوی عطرش به مشامم نرسـد و بخاطر آن زناکار نوشته نشود. و ↶【به ما بپیوندید 】↷ ___ @zendegiyemahdavi 🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃