#آخرین_سفر😍
آقا مصطفی❤️ وقتی که مرخصی میگرفتند و به شهرستان میامدند اونقدر به کارشون علاقه داشتند😍 که به محض اینکه از یگانشون(صابرین) باهاشون تماس میگرفتند که باید برگردی بلافاصله شال و کلاه میکردند و خودشون رو می رسوندن به یگان ؛ یادمه بعد از چند روز کار سخت 😁به مرخصی اومدن و تازه 2 روز از مرخصی شون گذشته بود ، گفتم دوتایی بریم مسافرت ❤️رفتیم ولی تازه یک روز از سفرمون نگذشته بود که از یگان زنگ زدند📲که باید سریع برگردی ! منم خیلی ناراحت شدم 😔ولی ایشون با حرفهاشون آرومم کردند و از سفر برگشتیم تا فردای اون روز برگردند تهران البته اون سفر،سفر آخر ما شد و2 ماه بعدش هم آقا کمیل شهید شدند😭
10