شهید #سید_احمد_پلارک
شهیدی که مزارش بوی عطر میدهد چگونه شهید شد؟
راوی #حسین_جهاندیده
رزمنده گردان عمار لشگر27
#عملیات_کربلای_8شلمچه
وقتی به خط رسیدیم،شرایط بدی حاکم بود.شهید سلیمانی معاون لشکر،آرپیجی شلیک میکرد.نیروهای بعثی به #رزمندگان_گردان_حمزه در کانال تیرخلاص میزدند.
ناگهان سیداحمدبلند شد،در حالی که دست بر پهلوی زخمیش داشت،گفت: یک عمر سینه زدیم و گریه کردیم.حالا وقت عمل است.
محسن امیدی داخل کانال پرید و بچههای دستهاش هم پشت سرش وارد کانال شدند.حیدر احمدی همان جا تیر به پیشانیش خورد و شهید شد.سید احمد پیش از این که وارد کانال شود خطاب به من و مسعود ترابی گفت:من در این کانال شهید میشوم.به یاد توصیه سید محمود افتادم و سریع پشت سرش وارد کانال شدم.
نیروها با رشادت به هدف خود رسیدند. سید احمد خطاب به من گفت:چند سنگر انتهای کانال را پاکسازی کن.زمانی که در حال پاکسازی سنگرها بودم،سید احمد در خط پیشروی کرده بود.فاصله نیروها بابعثیها کمتر از 20 متر بود. #دشمن_سر_سید_احمد را نشانه رفته بود.وقتی بالای سرش رسیدم،هنوز چشمهایش باز بود.ابراهیم برادری و حسین تفاقی شهادتین وی را میخواندند
@khodaya_Shahidam_kon