2. روزه؛ چنانكه پيامبران الهى به شكرانه نعمتهاى خداوند، روزه مىگرفتند. «5» 3. خدمت به مردم. قرآن مىفرمايد: اگر بىسوادى از باسوادى درخواست نوشتن كرد، سر باز نزند و به شكرانه سواد، نامهى او را بنويسد. «وَ لا يَأْبَ كاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَما عَلَّمَهُ اللَّهُ» «6» در«1» نمل 19 ( «اورعنى» يعنى به من الهام و عشق و علاقه نسبت به شكر هايت مرحمت فرما)446
اينجا نامه نوشتن كه خدمت به مردم است، نوعى شكر نعمت سواد دانسته شده است.
4. قناعت. پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «كن قنعا تكن اشكر الناس» «1» قانع باش تا شاكرترين مردم باشى.
5. يتيم نوازى. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: به شكرانهى اينكه يتيم بودى و ما به تو مأوا داديم، پس يتيم را از خود مران. «فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ» «2»
6. كمك به محرومان و نيازمندان. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: به شكرانهى اينكه نيازمند بودى و ما تو را غنى كرديم، فقيرى را كه به سراغت آمده از خود مران. «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» «3»
7. تشكّر از مردم. خداوند به پيامبرش مىفرمايد: براى تشكّر و تشويق زكات دهندگان، بر آنان درود بفرست، زيرا درود تو، آرامبخش آنان است. «وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ» «4»
تشكّر از مردم تشكر از خداوند است، همان گونه كه در روايت آمده است: كسى كه از مخلوق تشكّر نكند، از خداوند شكرگزارى نكرده است. «من لم يشكر المنعم من المخلوقين لم يشكر الله» «5»
تلخىها هم تشكّر مىخواهد
قرآن مىفرمايد: «عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» «6» چه بسيار چيزهايى كه شما دوست نداريد، ولى در حقيقت به نفع شماست و چهبسيار چيزهايى كه شما دوست داريد، ولى به ضرر شماست.
اگر بدانيم؛ ديگران مشكلات بيشترى دارند.
اگر بدانيم؛ مشكلات، توجّه ما را به خداوند بيشتر مىكند.
اگر بدانيم؛ مشكلات، غرور ما را مىشكند و سنگدلى ما را برطرف مىكند.