روایت هایی خانوادگی از روحانی طناز حاج محسن قرائتی
🔹در این سنوسال هنوز هم با آن لهجه شیرین کاشانیاش، وقتی لببهسخن باز میکند، محالاست آدم را پای صحبتهایش میخکوب نکند.
🔹۸ دیماه روز تولد روحانی خوشرو و خوشبیانی است که همیشه او را با طنازیهایش در تدریس و تبلیغ شناختهایم. استادی که با زبانی شیرین و رسا برای سالیان سال توانسته پیر و جوان را پای منبرهایش نشانده و مفاهیم عمیق قرآنی را ساده و روان برای آنها نقل کند.
🔹صدای روضه خوانی نداشت؛ پدر و مادر نگران بودند که مبادا در بحث تبلیغ موفق نشود، به همین خاطر مادرش همیشه نذر امامزمان (عج) میکرد و حتی یکی از اتاقهای منزل را برای مبلغان درنظر میگرفت تا به برکت این اقدامات، حاج آقا عزیز مردم شود...
🔹«هر وقت از راه میرسید با پیژامه زیر کرسی میخزید و در محضر پدر و مادر، دیگر آن آقای قرائتی معروف نبود و کاری با تشریفات و این حرفها نداشت. حتی اگر غذایی نداشتیم، در کنار هم سیبزمینی آبپز میخوردیم و میگفتیم و میخندیدیم.»
🔸اگر شما هم از طرفداران حجت الاسلام قرائتی هستید، می توانید روایتهایی از زندگی او را
اینجا بخوانید