پدر حاج قاسم به رحمت خدا رفته بود و داشتیم از قنات ملک برمی گشتیم سردار چند بار به زانوی خود زد و گفت : چهار روز است که از رهبری خبری ندارم. گفتم : پدر شما تازه به رحمت خدا رفته و در گیر مراسم بودید. گفت : این ها بهانه است.من دلم برای آقا تنگ شده است. راوی :ابراهیم شهریاری @maktabesardarsoleimani 🌹ظهور نزدیک است .... گنجینه ای از بهترین مطالب 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/1327431703C4d3e0da40c