🔰تحليل كيهان از جنگ اوكراين
روزنامه كيهان در تحليل جنگ اوكراين در سرمقاله خود نوشت: آمریکا و ناتو، اوکراین را به بازی گرفتند و آن را به مسلخ فرستادند و در روز واقعه تنها گذاشتند. شاید زلنسکی گمان میکرد این هم یکی از همان برنامههای مفرح تلویزیونی است و او قهرمان داستانی است که تماشاچیان برایش دست میزنند اما خیلی زود فهمید شاید در دنیای بازیگری ستاره باشد اما در بازی سیاست، یک آماتور متوهم بیشتر نیست. اظهارات این چندروزه او رقتبار و در عین حال عبرتآموز است. از اینکه دائم با بایدن در تماس است و با لحنی ملتمسانه از غرب میخواهد برایش کاری کنند و آنها جز لفاظی و خط و نشان کشیدن برای مسکو حرکتی نمیکنند و تنها اقدام واقعی آنها تحریم است. تحریمهایی که خود اذعان دارند باید به گونهای باشد که به منافع اقتصادی آمریکا و اروپا ضرری وارد نکند.
برخی تحلیلگران معتقدند دنیا و روابط بینالملل و مناسبات قدرت در آن، پس از جنگ اوکراین وارد فاز تازهای خواهد شد و این جنگ آغاز ماجرایی بسیار بزرگتر است. درباره دنیای پساجنگ اوکراین باید فکر کرد و خواند و نوشت اما عجالتاً با قاطعیت میتوان گفت نام زلنسکی را هم باید زیر نام اشرف غنی ثبت کرد؛ لیست رهبرانی که به غرب و وعدههایش اعتماد کردند و سیلی آن را خوردند. نامهای بسیاری در این لیست دیده میشود؛ رضا قلدر که با خفت به موریس تبعید شد، پسرش که حتی آمریکاییها حاضر به پذیرش او نبودند، حسنی مبارک دیکتاتور مصر و ...
با دقت در ابعاد بحران اوکراین و واکنشهای جهانی به آن، بهتر میتوان فهمید که چرا رهبر معظم انقلاب بر موضوع «قوی شدن»- در تمام ابعاد- تاکید دارند و به شدت با هرگونه سازش در زمینه آنچه امنیت کشور را به صورت مستقل و نه وابسته به دیگران، تامین میکند، مخالف هستند. در چنین دنیایی اگر درپی صلح و آرامش هستیم، باید همیشه برای جنگ آماده باشیم.
درس دیگر این صحنه برای کشور و ملت ما، مسئله حیاتی اتحاد و انسجام فارغ از تمام اختلافات قومی، نژادی، زبانی، مذهبی و گرایشات سیاسی- اجتماعی است. اوکراین در این زمینه کارنامه چندان خوبی ندارد. وقتی هیتلر به روسیه لشکر کشید، بخشی از اوکراینیها با ارتش نازی همدست شدند و تعداد زیادی از هموطنان خود را به طرز فجیعی کشتند. وقتی ورق جنگ جهانی دوم برگشت، این بار نوبت طرف مقابل بود که دست به انتقام و کشتار بزند. ردپای این اختلافات همچنان در جامعه اوکراین هویداست و زخمهای تاریخی و عمیق، همچنان التیام نیافته و به بهانههای مختلف خود را نشان میدهند. همین اختلافات بود که زمینه را برای نفوذ بیگانگان فراهم آورد. قدرتهایی اوکراین را بازیچه منافع خود کردند و در روز حادثه تنها گذاشتند.
حسین شریعتمداری نيز در يادداشتي با عنوان «شناسنامههای ایرانی و شناسههای آمریکایي!» نوشت: این اولین بار نیست که آمریکا و اروپا بعد از بهرهگیری از توان و ظرفیت کشورها به آنها قول حمایت میدهند ولی سر بزنگاه زیر قول و قرارشان زده و پشت متحدان خود را خالی میکنند... روی سخن این وجیزه اما، با یک جریان غربگرا در داخل کشور است که علیرغم همه عهدشکنیها، جنایات، غارتگریها و خباثتهای بیشمار آمریکا که حتی به متحدان استراتژیک خود نیز رحم نمیکند، هنوز هم از مذاکره و رابطه و اعتماد به آمریکا دَم میزنند!
آیا میتوان در میان این طیف از غربگراها (و نه همه آنها) افرادی را یافت که از درک نتیجه فاجعهبار پیشنهاد اعتماد به آمریکا بیخبر باشند؟! افرادی از این دست، اگر خوابآلود نباشند، باید آنها را در شمار جماعتی از پادوهای دشمن شماره کرد که شناسنامه ایرانی و شناسه آمریکایی دارند!
🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی
@asatid_enghelabi ایتا و سروش
https://eitaa.com/asatid_enghelabi
http://sapp.ir/asatid_enghelabi