داود گفت: آیا برادرت از این کار ناراضی است؟ طرف نزاع جواب داد: آری در این هنگام داود با ناراحتی و خشم به قرائت حکم پرداخت و رو به مدعی کرد و گفت: به راستی که برادرت در حق تو ظلم کرده، در صورت اصرار او را رها نمی کنم و مورد تنبیه قرار می دهم. چون انشاء حکم پایان یافت، آن دو نفر ناپدید شدند و داود مدتی در کار آن دو بیندیشید و ناگهان دریافت که این ماجرا آزمایشی بزرگ از جانب خداوند و تنبیهی غیبی برای او بوده است زیرا او بود که با وجود داشتن نود و نه زن (زن نکاحی و کنیزان)، تمایل به ازدواج با دوشیزه مورد علاقه اوریا پیدا کرد و جوانی را ناکام در رنج هرمان و درد هجران گذاشت و رعایت حال و پیمان و احترام او را نکرد. چون داود رمز مطلب را کشف و حقیقت را درک کرد، از خدای خود طلب آمرزش نمود و به عبادت پرداخت، داود به مدت چهل روز در پیشگاه خدای کریم به زانو درآمد و استغفار کرد. خدا هم توبه او را پذیرفت و از لغزش داود درگذشت و مقام پیغمبری او را حفظ نمود. [11] ❌ پی نوشت ها: [1] اقتباس از سوره بقره، آیات: 246 تا 251. [2] صندوق عهد حاوى الواحى بود که متعلق به موسى و برادرش هارون علیه السّلام بود. این صندوق از جانب خداوند بر آنان نازل شده بود و بر دوش فرشتگان حمل مى شد (سوره بقره، آیه: 248). [3] بقره، آیه: 247« وَ نَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْکِ مِنْهُ...». ❌ ادامه در پست های بعدی... @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان