📚 دوای درد شخصی به نام ابواحمد_عبدالله_صفوانی می گوید : روزی به همراه قافله ای از خراسان عازم کرمان شدم در بین راه دزدان راه را بر ما بستند و تمام اموال و وسائل ما را غارت کرده و بردند . در میان قافله مردی بود که به کثرت مال شهرت داشت . او را دست گیر کردند و مدّتی در یَخ و برف نگه داشته و دهانش را پر از یخ و برف کردند ، به طوری که بعد از آن دهانش بیمار شد و دیگر توان حرف زدن نداشت. پس از آن ، این شخص در عالم خواب دید که به او گفته شد : امام_رضا علیه السلام در مسیر خراسان است . چنانچه به دنبال درمان هستی ، نزد آن حضرت برو که درمانت می کند . در همان عالم خواب ، امام علیه السلام را مشاهده کرد و مشکلش را بیان کرد و تقاضای درمان آن را نمود . امام علیه السلام فرمود : مقداری کُمّون ( زیره ) و سعتر ( نام گیاهی است ) با قدری نمک تهیّه کن و آن ها را در هم و یک جا بکوب تا تمامی آن ها پودر شود . سپس چند مرتبه با این پودر دهانت را شستشو بده تا شفا پیدا کنی . آن شخص از خواب بیدار شد ، اهمیّتی به آنچه در عالم خواب دیده بود نداد تا آن که وارد شهر نیشابور شد و از محلّ سکونت حضرت سؤال کرد . به او گفتند : حضرت علیّ بن موسی الرّضا علیهما السلام از نیشابور به سمت خراسان حرکت کرده است. آن مرد نیز به سمت خراسان حرکت کرد و در منزلی به نام رباط سعد ، امام علیه السلام را ملاقات نمود . به محضر مبارک حضرت وارد شد و جریان خود را به طور مشروح برای حضرت بازگو نمود و سپس اظهار داشت: اكنون قادر نيستم به راحتى حرف بزنم . دستورالعملی بفرمایید تا از این حال رهایی پیدا کنم . حضرت به آن شخص فرمود : همان داروئی را که در خواب برایت گفتم تهیّه کن و به همان کیفیّت مورد استفاده قرار بده تا خوب شوی. آن مرد گفت : ای پسر رسول خدا! چنانچه ممکن باشد یک بار دیگر آن را تکرار فرما . حضرت فرمود : مقداری کُمّون و سعتر را با مقداری نمک تهیّه کن و آن ها را مخلوط کن و بکوب تا یک جا پودر شود و سپس چند مرتبه مقداری از آن ها را داخل دهانت بگردان و شستشو بده تا بهبودی حاصل شود . آن شخص همان دارو را طبق دستور حضرت تهیّه و مورد استفاده قرار داد تا اینکه سلامتی خود را بازیافت . 📚منبع : عیون أخبارالرّضا علیه السلام ، ج ۲ ، ص ۲۱۱ الثّاقب فی المناقب ، ص ۴۸۴ ➥ @zohur_media | ‌اینڪ آخرالزمان