4_6010532930881851167.mp3
2.93M
ای سراب از قدمت آینه پنهان کرده گیسویت زمزمه ی رود پریشان کرده 💔 ای تلنگر زده بر نبض مناجات همه لال از مدح تو خمیازه ی گنگ کلمه💔 یوسف حزن به پیراهن تو دوخته اند ناز را سینه به سینه به تو آموخته اند 💔 در دل شب برس از راه قمر پاشی کن روی بوم دل ما عاطفه نقاشی کن 💔 ما پر و بال نداریم ولی بامت هست نیستی نیستی اما همه جا نامت هست💔 مطلع فجر به سر آمده بیدارم کن سخت آماده شدم سخت گرفتارم کن 💔 پشت پا خورده ز مردم گله را می فهمد این دل تنگ مگر فاصله را می فهمد💔 همه را با خبر از آمدنت کن برگرد جامه ی آمدنت را به تنت کن برگرد 💔 به تماشای تو ما باغچه را گل کردیم گفته بودند می آیید تحمل کردیم 💔 ای که از کوچه ی پاییزی ما با خبری ما کجا گل بفروشیم که از ما بخری 💔 📤 اگر یکنفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🦋ڪانال زلال سخن🦋 ╔═🚥═════╗ @zolalesokhan ╚═════🚥═╝