🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿🍃🌿🍃🌿
🌿🍃🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿🍃🌿
🌿🍃🌿🍃
🌿🍃🌿
🌿🍃
🌿
#گمنام
رمان
#عــ🌿ــشق_پایدار
#پـارتـ_سـیـ_و_سـوم
فرشید
داوود : اخخ 😣
فرشید : چیشد 😭
داوود : گلوم میسوزه
فرشید : از بس خون بالا اوردی 😢
پزشک اومد سریع داوود رو گذاشتن رو برانکارد
من : دکتر میشه منم باهاش بیام 😢
دکتر : بله سوار شید
با سرعت سوار امبولانس شدم
داوود رو بردن اتاق عمل
نیم ساعت بعد دکتر اومد
من : دکتر چیشد 😭
دکتر : خداروشکر زخمشون سطحی بود چند تا بخیه زدیم چند ساعت دیگه مرخصن
من : 😍😍😍😍😍😍😍
دکتر : اقا سعید هم خوبه
من : 😍😍😍😍😍😍
اقامحمد : داوووود 😍😍 خوبییی ؟
داوود : بهترم 😣
من : واقعا 😜😜
داوود : ارع بوخوودا
اقامحمد : خب یه خبر میدم خوشحال تر شی
داوود : چی ؟
اقامحمد : اون شخصی که مرده بود خاله تو ...........
ادامه امروز