✌در آسـتانہ‌ے ظــهور✌
🔵#داستان_ظهور ۴ 💠سیصد و سیزده نفر از راه می‌رسند ... 🔹اگر دقّت کنی می‌بینی که تمام مردم مکّه در مو
🔵 ۵ 💠پرچمی که سخن می‌گوید... 🔹شب عاشوراست و فردا روز ظهور امام زمان! امشب، پایان روزگار غیبت رقم می‌خورد. شهر مکّه در تاریکی فرو رفته استّ امّا کنار کعبه نورانی است. امشب کسی به مسجد الحرام نیامده است. آن جوان را می‌بینی که کنار کعبه مشغول دعاست؟ نمی دانم او با خدا چه نجوایی دارد. آیا می‌خواهی نزدیک برویم و او را از نزدیک ببینیم؟ او امام زمان است که در این خلوت شب با خدای خود راز و نیاز می‌کند. آیا می‌دانی مُضطرّ واقعی اوست که خدا دعای او را مستجاب و امر ظهورش را اصلاح می‌کند؟ 🔹خدا در قرآن می‌گوید: «أمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ: چه کسی دعای مُضطرّ را اجابت می‌کند و سختی‌ها را از او دور می‌نماید؟ اکنون سؤال مهمّی از تو دارم: آیا می‌دانی امام زمان چگونه می‌فهمد که دعای او مستجاب شده است؟ او از کجا می‌فهمد که باید قیام کند؟ آیا می‌دانی که در آن لحظاتی که قرار است دوران غیبت تمام شود، چه حوادثی روی می‌دهد؟ اگر دقّت کنی می‌بینی که امام به همراه خود یک پرچم آورده است. [۱] خدای من! آن پرچم خود به خود باز می‌شود. 🔹صدایی به گوش می‌رسد. این صدا از کیست؟ امام که مشغول دعا است، شخص دیگری هم در اینجا نیست، پس چه کسی است که سخن می‌گوید؟ گوش کن! آیا می‌شنوی چه می‌گوید؟ «ای ولیّ خدا، قیام کن! ». من این طرف و آن طرف را نگاه می‌کنم تا شاید گوینده این سخن را بیابم. عجب! این همان پرچمِ همراه امام زمان است، اکنون با قدرت خدا به سخن در آمده است. 🔹همسفرم! تعجّب نکن! مگر مقام امام زمان بالاتر از موسی نیست؟ مگر درخت به اذن خدا به سخن درنیامد و با موسی سخن نگفت؟ در اینجا هم به امر خدا، پرچم با امام زمان سخن می‌گوید. شمشیر امام را نگاه کن که خود به خود از غلاف بیرون می‌آید و با آن حضرت سخن می‌گوید: «ای ولیّ خدا قیام کن! ». 🔹نگاه کن، مسجد الحرام چقدر نورانی شده است! چه شوری بر پا شده است! فرشتگان دسته دسته به مسجد الحرام می‌آیند. در میان آنها فرشتگانی که در جنگ بدر به یاری پیامبر آمدند نیز حضور دارند. مسجد پر از صف‌های طولانی فرشتگان می‌شود. در این میان دو فرشته بزرگ الهی را می‌بینی، آنها جبرئیل و میکائیل هستند. جبرئیل با کمال ادب خدمت امام می‌رسد و سلام می‌کند و می‌گوید: «ای سرور و آقای من! اکنون دعای شما مستجاب شده است». 🔹اینجاست که امام دستی بر صورت خود می‌کشد و می‌فرماید: «خدا را حمد و ستایش می‌کنم که به وعده خود وفا کرد و ما را وارثِ زمین قرار داد». نگاه کن! چگونه امام با شنیدن سخن جبرئیل حمد و شکر خدا را می‌کند. پس من و تو هم باید شکرگزار خدا باشیم که روزگار سیاه غیبت به سر آمد و سپیده ظهور دمید. به نظر تو اوّلین کار امام در هنگام ظهور چیست؟ جواب یک کلمه بیشتر نیست: نماز. آری، امام در کنار کعبه می‌ایستد و نماز می‌خواند. 🔹شاید امام به شکرانه اینکه خدا به او اجازه ظهور داده است، نماز می‌خواند. و شاید او می‌خواهد با نماز از خدا طلب یاری کند؛ زیرا او راهی بسیار طولانی پیش روی خود دارد و نیازمند یاری خداست. وقتی نماز تمام می‌شود او از جای خود برمی خیزد و یاران خود را صدا زده و می‌گوید: ای یاران من! ای کسانی که خدا شما را برای ظهور من ذخیره کرده است به سویم بیایید. نگاه کن، ببین! یاران امام یکی بعد از دیگری، خود را به مسجد الحرام می‌رسانند. همه آنها کنار درِ کعبه دور امام جمع می‌شوند... اکنون امام به کعبه، خانه یکتاپرستی تکیه می‌زند و اوّلین سخنان خود را برای یارانش می‌گوید. او این آیه قرآن را می‌خواند: «بَقیَّةُ اللّه ِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤمِنینَ». و سپس می‌فرماید: «من بَقیّةُ اللّه و حجت خدا هستم». 🔹می دانم که می‌خواهی بدانی معنای «بَقیّة اللّه» چیست. حتماً دیده ای بعضی افراد، وسایل قیمتی تهیّه کرده، آن را در جایی مطمئن قرار می‌دهند. آن وسایل، ذخیره‌های آنها هستند. خدا هم برای خود ذخیره ای دارد. او پیامبران زیادی برای هدایت بشر فرستاد. پیامبران همه تلاش خود را انجام دادند. ولی آنها موفق نشدند که حکومت الهی را تشکیل بدهند؛ زیرا هنوز مردم آمادگی آن را نداشتند. امام زمان ذخیره خداست تا امروز حکومت عدل الهی را در همه جهان برپا کند. آری، امام بَقیّةُ اللّه است، او ذخیره خداست. او یادگار همه پیامبران است. چه جمع زیبایی، یک شمع و سیصد و سیزده پروانه! آیا آن ستون نور را می‌بینی؟ یک ستون نور از بالای سر یاران امام زمان به آسمان رفته است. این ستون خیلی نورانی است. همه می‌توانند این نور را ببینند. این معجزه خدا و نشانه ظهور است. همه مردم دنیا، این نور را می‌بینند و دلشان شاد می‌شود.