قسمت نوزدهم:
ارتباط وفای به عهد در غدیر (عهد با امام) با موضوع ظهورخواهی
پیغمبر با توجه به غصب خلافت و عواقبش ( غیبت امام زمان) وفای به عهد غدیر را از ما خواستند.
در اینکه "علم ما کان و ما یکون الی انقضای خلق" در اختیار پیغمبر اکرم؛ صلی الله علیه و آله هست شکی نداریم ؛ جزو اعتقاد ما شیعیانست؛ یعنی می دانستند که مسلمانان بعد از ایشان به عهد غدیر وفا نخواهند کرد؛ در فرازی از خطبه ی غدیر بصراحت فرمودند :
سَیَجعلُونَ الامامهَ بعدی مُلکاً وَ اغتِصاباً = موضوع امامت امت و جانشینی را بعد از من عده ای غاصبانه بصورت پادشاهی قرار خواهند داد.
در فرازهای دیگری چیره شدن و گسترش جهانی اسلام را به امام مهدی صلوات الله علیه نسبت دادند:
الا انه الظاهر علی الدین= بدانید که او( امام مهدی) اسلام را بر همه ی ادیان چیره خواهد کرد
در حالیکه خداوند در قرآن این موضوع را جزو دلایل بعثت پیامبراکرم صلی الله علیه و آله ذکر کرده بود :
هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله....
منظور اینست که پیامبر ضمن اعلام غصب خلافت و خبر از وقوع غیبت که از عواقب آن بود وفای به عهد غدیر را از همگان در همه ی دوره و زمانها خواستند؛ معنایش اینست :
همان وظیفه ای که مسلمانان برای قرار گرفتن هریک از ائمه ی قبلی؛ وقتی از جایگاه شان دفع شدند؛ داشتند (وفای به عهد غدیر) ؛ ما هم همان وظیفه را نسبت به امام زمان علیه السلام داریم.
محور ظهورخواهی باید وفای به عهد غدیر (عهد امام) باشد.
یعنی اگر ما بخواهیم به عهدی که با امام زمانمان بستیم وفا کنیم ( که در غیر اینصورت شیعه نیستیم ) باید استغاثه و دعا برای ظهور به این نیت داشته باشیم که امام زمانمان از زندان غیبت رهایی پیدا کنند و به حق خود که حاکمیت بر جهان است دست یابند
پس تا ان زمان دعا و استغاثه ادامه دارد.
ادامه دارد