#شمس_قنات_آبادی پیشگام و جلوتر از #آیت_الله_کاشانی در راهپیمائی .
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
#شمس_قنات_آبادی در حال خوش وبش با حامیان و عوامل_طاغوت
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
#شمس_قنات_آبادی پساز #کودتای_۲۸_مرداد با ۱۸۰ درجه تغیر مواضع در کسوت غیر روحانی و نمایندگی مجلس پس از کودتا .
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
#شمس_قنات_آبادی در اواخر عمر و کار تجاری با یک #عامل_انگلیسی .
🔺🔺🔺🔺
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
سمت راست #آیت_الله_مستجابی روحانی اهل زورخانه و و ورزش باستانی که با #شمس_قنات_آبادی پیمان برادری بسته بودند و هنوز در اصفهان در قید حیاتست
سمت چپشمس قنات آبادی .
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
⚜صفحه۱
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات #آیتالله_سید_مرتضی_مستجابی
⚡️مردی با تئوری سیاست برای سیاست
⚡️آنچه پیش روی دارید،
خاطرات عالم مجاهد حضرت آیتالله حاج سیدمرتضی مستجابی (مستجابالدعواتی) از فراز و فرودهای حیات سیاسی و نیز خصال اخلاقی شمس قناتآبادی است.
📔#محمدرضا_كائينى
⚡️بیتـــردیـــد سیدشمس الدین قناتآبادی از فعالان مبارزات نهضت ملی در جناح مذهبی آن به شمار میرود.
او در آن دوره با سخنرانـــیهای خویش و نیز حضور در مجلس شورای ملی، در زمره ابواب جمعی این جنبش به شمار میرفت.
پس از ۲۸ مرداد، اما شمس از آیتالله کاشانی و در نگاهی کلی، از گذشته خویش دور شد و راهی دیگر در پیش گرفت و به عبارت دیگر در میانه تاریخ ناپدید شد!
با این همه در مباحث مربوط به تاریخچه نهضت ملی، همچنان میتوان ردپای او را دید و اظهارنظرهایی که له یا علیه او میشود را رصد نمود.
⚡️ آنچه پیش روی دارید، خاطرات عالم مجاهد حضرت آیتالله حاج سیدمرتضی مستجابی (مستجابالدعواتی) از فراز و فرودهای حیات سیاسی و نیز خصال اخلاقی شمس قناتآبادی است. امید میبریم که انتشار این سند خواندنی تاریخی، تاریخپژوهان نهضت ملی و عموم علاقهمندان را مفید آید.
👇👇👇👇
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
ادامه.....👇
⚜صفحه۲
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات
🌐آغاز آشنایی با شمس قناتآبادی
بنده به لحاظ شرکت فعال در نهضت ملی ایران و ارتباط نزدیک با عالم مجاهد آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی از جریانات سیاسی آن دوران خاطرات فراوانی دارم که نقل آن فرصت زیادی میطلبد.
به عنوان نمونه روزی فدائیان اسلام به دستور آیتالله کاشانی از مردم برای استماع سخنرانی علیه #صهیونیسم دعوت کردند و قرار شد فردا ساعت ۱۰ صبح در مسجد شاه سابق (امام خمینی کنونی) سخنرانی انجام شود.
⚡️جمعیت فراوانی در محله پامنار مقابل منزل آیتالله کاشانی گرد آمدند و به طرف مسجد حرکت نمودیم.
در حالی که همراه جمعیت از پلههای مسجد به داخل حیاط مسجد سرازیر میشدم، بر اولین سکوی مسجد، فرد معممی را با لباسهای معمولی ولی منظم و چهرهای گشاده مشاهده کردم. او را صدا زدم و دستش را گرفتم و به مسجد بردم.
⚡️ پس از سخنرانی به اتفاق او راهی مدرسه مروی تهران شدیم و در حجره سر بحث و سخن را با او باز کردم. خودش را شمس قناتآبادی معرفی کرد.
پدر او را شناختم. مرحوم حاج سیدمصطفی قناتآبادی که در قناتآباد تهران مسجد داشت. به هر حال، چون او را جوانی برومند یافتم، با او باب رفاقت گشودم و کم کم رفاقت ما بسیار بالا گرفت و او را در تمام شئون سیاسی آیتالله کاشانی وارد کردیم و، چون لباس مبارزه سیاسی بر تن کرد و فعالیتهایش قابل توجه بود، به زودی در جوامع مذهبی به عنوان یک روحانی انقلابی اشتهار یافت و ازجمله طلابی بود که در منزل آیتالله کاشانی سخنرانی انقلابی داشت، البته اغلب محافل سخنرانی منزل آیتالله کاشانی جنبه سیاسی داشت.
⚡️در یکی از همین سخنرانیها او را دستگیر کردند و به زندان بردند و فردای آن روز آیتالله کاشانی با موقعیتی که داشتند، شمس را از زندان بیرون آوردند و بنده یکی از کسانی بودم که برای آزادی او تلاش کردم و وقتی از زندان آزاد شد همراه او به منزل آیتالله کاشانی آمدیم. جمعیت بسیاری در منزل آقا بود و به محض ورود شمس به منزل فریاد زد:
سگ کیست روباه نازورمند / که شیر ژیان را در آرد به بند
.....
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
ادامه.....👇
⚜صفحه ۳
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات
....مقصود اینکه آقای شمس قناتآبادی هم با تمام توان وارد معرکه مبارزه سیاسی شده بود و آنچه به من اصرار داشت که من از فعالیتهای سیاسی پیروی کنم، من نمیپذیرفتم و علتش این بود که انگیزههای من با او متفاوت بود.
من در سیاست وارد نشدم. مبارزات سیاسی ما جنبه اعتقادی داشت به هر حال رعایت رفاقتمان را میکردم، اما در اغلب رفتارهای سیاسی چندان موافق نبودم.
✨او از قدرت آیتالله کاشانی به طور کلی استفاده میکرد و در اکثر جلسات سیاسی وارد میشد و از آن استفاده میکرد، در حالی که من چنین چیزی را نمیپسندیدم و حتی از موقعیتهایی که داشتم استفاده نمیکردم مثلاً به یاد دارم روزی که #آیتالله_شرفالدین در دمشق با آیتالله کاشانی روبهرو شدند آیتالله شرفالدین خطاب به آیتالله کاشانی گفتند:
آقای مستجانی عموزاده ماست. آیتالله کاشانی تعجب کردند که چطور بعد از سالهای طولانی که با ایشان حشر و نشر داشتم خود را کامل معرفی نکردهام و گفتند: شما تا کنون خود را معرفی نکردهاید که از چه فامیلی هستید. عرض کردم: آقا! معرف اشخاص حرکات و رفتار ایشان است نه نسبشان.
✨به هر حال آقای شمس مشغول فعالیتهای سیاسی خود بود و فعالیتها و همکاری ما با ایشان در دایره رفاقت انجام میشد و فقط به عنوان یک دوست او را پذیرفته بودم.
....👇
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
ادامه.....👇
⚜صفحه ۴
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات
◾️شمس و خروج از لباس روحانیت
در همان روزها به لطف خداوند در منزل آیتالله کاشانی و مجموعه سیاسی ایشان وجهه قابل قبولی یافته بودم تا روزی که در منزل آیتالله با آقای سیدمحمد آیتاللهزاده (پسر بزرگ آیتالله) درباره حرکتی سیاسی ناراحت شدم و به او پرخاش کردم. صدای مشاجره ما بالا گرفت، به او گفتم: در این چند سالی که من در این خانه میآیم، فقط به احترام منویات حضرت آیتالله کاشانی است و حضورم در این منزل هیچ گونه مزیت دیگری برای من نداشته است ولی تو بعضی حرکاتت حرف دارد! وقتی این جملات را با صدای بلند به او میگفتم، آیتالله کاشانی سر از در اتاق بالایی بیرون آوردند و به مرحوم سیدمحمد پرخاش کردند و به نفع من حکم دادند، اما در خصوص مرحوم قناتآبادی باید اضافه کنم او در سیاست پیش رفت و، چون حالاتش مقتضی چنین اعمالی بود، دو دوره وکیل مجلس شد و در دربار اشتهار یافت و علا که وزیر دربار بود برایش کراواتی ارسال کرد و او از لباس روحانیت بیرون آمد.
◾️هرچند او هرچه در کسب این مقام داشت از همین لباس بود، اما سرانجام با کراوات و کت و شلوار به میان مردم آمد!
هرچند از این رفتارش بسیار دلگیر شدم، اما بر سر پیمان برادری با او بودم. روزی با بعضی از طلاب مدرسه مروی-که ازجمله آنها حجتالاسلام والمسلمین آقای شیخ محمود فشارکی (رحمهالله علیه) بود- به مهمانی آقای شمس قناتآبادی دعوت شدیم. آقای شمس پسر ۹ سالهای به نام شهاب داشت. پس از خوردن ناهار ناگهان فریاد آقای شمس به گوش رسید که: فلانی بیا. سراسیمه به بیرون دویدم، دیدم شهاب روی آب حوض افتاده است. با همان حال مضطربم با سر و پای برهنه او را بغل زدم و فوری او را به بیمارستان رساندم، اما پس از معاینه معلوم شد شهاب از دنیا رفته است!
دیگر حال خود را نمیفهمیدم و نمیدانستم با خود چه میکنم. ناگاه دیدم که آقای شمس دست چپم را گرفته و میگوید به من رحم کن و نمیتوانستند مرا از ماجرا دور دارند و این حالت از آنجا ناشی میشد که من با شمس دست اخوت و دوستی داده بودم.
.....👇
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
ادامه.....👇
⚜صفحه ۵
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات
گفتوگویی غیرمنتظره و متفاوت با شمس
اما حکایت دیگری که از او به یاد دارم این است که صبح روزی در دزاشیب تهران ایستاده بودم؛ اتومبیل شمس رسید و ایستاد. هرچه اصرار کرد سوار شوم نشدم؛ چون از وی ناراحتی داشتم. زیرا در ابتدای رفاقتمان با هم قرار گذاشته بودیم هر کدام در دنیای سیاست جلو افتادیم، در ابتدای حرکت با دوستمان ملاقات کنیم، اما وقتی شمس به مقامی رسید، دیگر سراغی از من نگرفت و از این رو سوار اتومبیل او نشدم. اما شمس پیاده شد و مرا سوار کرد و در بین راه سر سخن را باز کرد و گفت: چرا با ما سر گرانی میکنی، تو را چه میشود؟! گفتم: دو نفر دوست با هم قرار گذاشتند که هرکدام در زندگی پیش افتادند، اولین کارشان این باشد که به سراغ رفیق خود برود تا اینکه یک نفر از آنها وزیر دارایی شد و دوست دیگر با خود میاندیشید که لابد دوستم مرا به ریاست دارایی یک استانی برمیگزیند.
اما روزها گذشت و از آقای وزیر صدایی نشنید. روزی رفیق همرزم او به در اتاق دولت وزیرش رفت و گفت: میخواهیم وزیر را ببینیم. گفتند: ایشان جلسه دارند و نمیشود با او دیدار داشته باشی. ناگزیر فردای آن روز به دفتر وزیر مراجعه کرد و کارت ویزیت خود را که بر آن اسم و فامیلش نوشته شده بود به دربان داد و گفت: این کارت را روی میز آقای وزیر بگذارید، اما باز خبری نشد. روز بعد به جلوی وزارتخانه آمد تا شاید هنگام پیاده شدن از اتومبیلش او را ببیند. آقای وزیر از خودروی خود پیاده شد و او خدمت دوست وزیرش سلام بلندی کرد، او شنید و پاسخ سلامش را داد و با بیاعتنایی رفت! رفیق قدیمی ناراحت شد و برای همیشه برگشت. تا اینکه دولت سقوط کرد و وزیر هم از وزارت افتاد. روزی وزیر معزول از بازار تهران به سوی توپخانه میرفت و رفیقش خلاف جهت او از توپخانه به سوی بازار در حرکت بود. آن وقت بود که وزیر معزول برای دوست قدیمیاش آغوش گشود و گفت: به به فلانی بابا کجایی؟ و دوست قدیمیاش پاسخی در خور شأنش به او داد و لب به شکوه و گلایه که در هنگام صدارتت هیچ عنایتی به من نداشتی حال میگویی کجایم؟!
وزیر اذعان به غفلتش کرد و گفت: فلانی آن روز که در صدارت بودم چشمانم هیچ کس را نمیدید. حالا آقای شمس تو هم چشمانت کسی را نمیبیند باشد تا روزی یکدیگر را ببینیم. شمس از چشمانش اشک جاری شد و گفت: همین است الملک عقیم.
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
ادامه.....👇
⚜صفحه۶
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات
دیدار با شمس پس از پیروزی انقلاب اسلامی
به هر حال آن دوران گذشت و از شمس قناتآبادی بیخبر بودم تا روزی که انقلاب شد.
◾️◾️◾️◾️
روزی مردی با لباس سفید و بلندبالا و آراسته و محاسن و موهای سفید به دیدنم آمد. او را نشناختم تا اینکه نزدیک آمد و مرا به نام صدا زد و از تن صدایش دریافتم که او شمس قناتآبادی است. او را در آغوش گرفتم و به سینه چسباندم. او مهمان من بود و به اصفهان آمده بود. در اتاقی نشستیم و من از بیم اینکه با آن شمایل مورد توجه پاسداران و نیروهای انقلاب واقع شود و او را توقیف کنند، او را به اتاق بردم، زیرا اوایل پیروزی انقلاب بود و وضعیت ظاهری افراد بیشتر مورد ظن قرار میگرفت.
گفتم:ای شمس کجا بودهای؟! پاسخ داد: میدانی که من با میراشرافی مدیر مجله آتش تهران رفیق بودم. او را در اصفهان گرفتهاند و آمدهام که تو را واسطه کنم نزد آیتالله خادمی تا او را نجات دهند و میدانی میراشرافی روزانه ۴۰ خانوار را اداره میکند. در پاسخش گفتم: با اینکه مهمان من محسوب میشوی، بالاترین پذیرایی من از تو این است که هرچه زودتر اصفهان را ترک کنی و از اینجا بروی، چراکه اوضاع خیلی خطرناک است و ممکن است اسباب ناراحتی تو پیش آید. اگر بروی من قول میدهم خواستهات را دنبال کنم. با رفتن شمس طبق قولی که به او داده بودم سراغ آیتالله خادمی رفتم و سوابقی را که از میراشرافی داشتم و درخواست شمس را مطرح کردم و آیتالله خادمی هم تلاش کردند و میراشرافی از زندان آزاد شد، اما پس از چندی، بار دیگر میراشرافی دستگیر شد و امید نجفآبادی-که حاکم شرع شده بود- او را اعدام کرد (شایان ذکر است فتحالله امید نجفآبادی خود در پی مفاسد اخلاقی به اعدام محکوم شد) و، چون از این نوع حرکات، مکرر از امید دیده شد، آیتالله خادمی نامهای به حضرت امام نوشتند که: یا جای من در اصفهان است یا جای امید نجفآبادی... و بلافاصله همان شب امام عزل امید را اعلام و او را از این سمت کنار گذاشتند؛
.....
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
ادامه.....👇
⚜صفحه۷
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات
کلام آخر
مرحوم شمس قناتآبادی رفیقی به نام محسن بیگدلی داشت که اهل قلم بود، شاعر هم بود و روحی لطیف و شاعرانه داشت؛ مرد نیکویی بود. او شمس را در مبارزات تنها نمیگذاشت. البته بیگدلی گاهی از کردار و رفتار شمس رنج میبرد و چارهای جز استقامت نداشت. آقای محسن بیگدلی در آن زمان (شاید ۶۰ سال پیش) غزلی حماسی درباره آیتالله کاشانی گفته بود. حقیر چند بیت از آن را بیشتر به خاطر ندارم:
من که با خون جگر چهره کنم گلناری / از چه تعظیم برم بر پسر درباری
سیم و زر نیست اگر در کف ما نیست غمی / همت ماست که سرکوب کند جباری
هرگز این گنج قناعت به سریر و به کلاه / نفروشیم که این داده به ما سرداری
اغنیا را همه فخر است به تعظیم شهان / فخر ما مردم جانباز نکوکرداری
بنده حضرت کاشانیام و فخر من است / زآنکه جز او نبود هیچ دگر غمخواری
🌐از آقای بیگدلی حکایتی هم به یاد دارم که اکنون را برای نقل آن مغتنم میشمارم. روزی که به دستور آیتالله کاشانی علیه عبدالحسین هژیر تظاهرات داشتیم، آقای بیگدلی بازوبند انتظامات به دست داشت و در منظم کردن مجاهدین و تظاهرکنندگان فعالیت داشت. با این همه هنگامی که صدای گلوله بلند شد، دیگر او را ندیدم! فردای آن روز او را دیدم و به او گفتم: برادر، همین بود رفاقتت؟ صدای گلوله که بلند شد دیگر تو را ندیدیم. گفت: ما برای مشروطیت به این جریانات وارد میشویم، آخر گلوله با بدن تناسبی ندارد، من صدای گلوله اول را که شنیدم، سرچشمه بودم، گلوله دوم در خانهام و گلوله سوم در بستر، لحاف را بر سر خود کشیدم و میگفتم: مرده باد هژیر! (البته این سخنان را به مزاح و شوخی میگفت.)
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
ادامه.....👇
⚜صفحه۸
ناگفتههایی از فراز و فرودهای زندگی سیاسی #سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در آینه خاطرات
☑️ القصه، بیگدلی از شعرای نسبتاً خوب بود. اصالتاً قمی بود. روزی من، او و قناتآبادی و چند نفر دیگر، به استخر برای شنا رفتیم. من شنا بلد نبودم. همه آنها خود را به آب انداختند. من نمیخواستم که آنها بدانند که شنا بلد نیستم و، چون مرتب مرا صدا میکردند، با خود فکر کردم که عرض استخر ۲ متر است یک پشتک میزنم و آن طرف استخر بالا میآیم ولی چنین نشد و من پشتک را زدم و از میان آبها بیرون آمدم. هرچه داد زدم مرا بگیرید، خیال کردند شوخی میکنم. داشتم آخرین نفسها را میکشیدم که کودکی سه ساله دستش را دراز کرد و مرا نجات داد! به هر روی، محسن بیگدلی مردی قابل احترام و با شمس قناتآبادی سالها دوستی داشت و با من هم مهربان بود. شمس پسرعمویی داشت به نام فخرالدین قناتآبادی که مدیر روزنامه بهلول بود و حرکت حقیر را به لبنان برای آوردن آیتالله کاشانی مفصل ذکر کرده بود و در پایان نوشته بود: این موهبت را به مردم ایران تبریک میگوییم.
به نظر من شمس قناتآبادی بهتر از این میتوانست خود را معرفی کند، زیرا هم زیرک بود و شجاع و هم تا حدودی مطالب سیاسی را میفهمید و، چون از عنوان آیتالله کاشانی بهره میبرد، میتوانست از ناحیه مجلس شورای ملی به وزارت برسد، ولی با سادگیای که داشت، در حفظ خط اولیه خود منحرف شد و حیف بود.
ما با هم عقد برادری خواندیم ولی، چون اهداف ما با هم اصطکاک داشت پایدار نماند؛ خداوند او را رحمت کند.
منبع: روزنامه جوان
کد خبر: 909475
تاریخ انتشار: ۰۷ خرداد ۱۳۹۷ - ۲۱:۴۶
لینک کوتاه: http://www.Javann.ir/003oax
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
پایان
#سید_شمس_الدین_قنات_آبادی در اوج عزت و اقتدار از پیشگامان نهضت ملی به زعامت#آیت_الله_کاشانی و #محمد_مصدق بر فراز راهپیمائی انبوه و ملیونی مردم آزادیخواه !
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
از راست به چپ : شهید سید حسین امامی ، آیت الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی متولد ۱۳۰۲ ( معروف به مستجابی در اصفهان در قید حیاتست) ، شهید نواب صفوی ، مرحوم سید هاشمحسینی و مرحوم ابوالقاسم رفیعی ، از اعضاء فدائیان اسلام .
۱۳۲۷
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
آیت الله سید مرتضی مستجاب الدعواتی متولد ۱۳۰۲ ( معروف به مستجابی در اصفهان در قید حیاتست)
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
🔰حاج منصور ارضی در دیدار دیماه سال گذشته با آیت الله مستجابی
آیتالله سید مرتضی مستجاب الدعواتی مشهور به «مستجابی» فرزند حاج سید اسدالله مستجاب الدعواتی و نوۀ آیتالله سید ابوالحسن صدرعاملی، در 1302 به دنیا آمد. وی که از علمای سرشناس شهر اصفهان است، به علت نسبت خانوادگی باخاندان صدر ، از جوانی رابطهای نزدیک و صمیمی با #امام_موسی_صدر داشته است.
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
https://eitaa.com/joinchat/3404988610C1629cb9d4a
🍃🍂🍃༻🌹༺🍃🍂🌱 🍃🍂🍃
۲۲ بهمن مبارک باد .
#نقاشی_با_خودکار
کشکول خط خطیهای من ، شعر ، خطاطی ، نقاشی
"سید محمود ضیائی"
آدرس ایتا
@sayyedmahmoodziaie
آدرس سروش
sapp.ir/khatkhatihayeman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍁خبرنگارها پشت در ایستاده اند
تا خبر یک دیدار عجیب را مخابره کنند
دیدار نواب صفوی با محمدرضاشاه
⁉️سوال خبرنگاران :
در شرفیابی شما به محضر اعلیحضرت چه مذاکره ای صورت گرفت ؟
✅ پاسخ نواب :
این شاه بود که به محضر من مشرف شد !
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
متن بازجویی های رهبر جمعیت #فدائیان_اسلام
در بیدادگاه حکومت طاغوت که بسیار شجاعانه واعجاب برانگیز بوده است
شمارا به خواندن این متون دعوت می کنیم
قسمت دوم
👇👇👇👇
⚜✨⚜✨⚜✨
«بازجوئي دوم»
شهرباني كل كشور
برگ بازجوئي و صورت جلسه بازجوئي دوم از سيد مجتبي شهرت نواب صفوي
تاريخ: 34/9/1
1⃣
⁉️س: با استحضار از هويت شما سؤالاتي در موارد ديگر از شما مي شود آيا حاضر به بيان حقيقت مي باشيد؟
✅ج: از اول هم بودم. #بياري_خداي_توانا. #سيد_مجتبي_نواب_صفوي
⁉️س: در منزل شما به هنگام دستگيري دو قبضه اسلحه كمري كه يكي در داخل جيب بغل لباس شما بود و هنگام دستگيري شخصاً تحويل داديد و ديگري بر طاقچه اطاق و زير پارچه مخفي بود و خود شما تحويل داديد. سلاح ها از كجا تهيه شده و به چه منظور و نحوه استفاده از اين اسلحه ها از سوي جنابعالي چه بوده است مشروحاً بيان نمائيد؟
✅ج: برادران و علاقمندان به ما زيادند كه به طور خصوصي اسامي آنها را نمي دانم. گاهي از شهرستانها به تهران مي آمدند و سري در منزل به ما مي زدند و مي رفتند. اين دو قبضه اسلحه را يكي از آنها كه اظهار علاقه مي كرد براي محافظت بنده آورد كه واقعاً به طور خصوصي او را نمي شناسم و نظرم نيست كه بوده است. #بياري_خداي_توانا_سيد_مجتبي_نواب_صفوي
⁉️س: مظفر ذوالقدر اظهار مي دارد كه آقاي نواب صفوي اسلحه را فشنگ گذاري نمود و با ذكر جمله «بسم اله الرحمن الرحيم» و گفتن «بگير و برو نتيجه كارت بهشت رفتن است» آن را به من داد. اظهارات نامبرده فقط در مورد دادن اسلحه مورد بحث براي از بين بردن آقاي علاء صحت دارد؟
✅ج: به شرح زير خلاصه اظهارات گذشته را بيان مي كنم.
اني حرب لمن حارب الله و سلم لمن سالم الله. جنگ دارم با هركه با خدا بجنگد و دوست هستم با هر كه با خدا دوستي كند.
عقيده ام راجع به حكومت هايي كه سبب هتك حرمت قرآن و ذلت اسلام شده اند اين است كه عموماً غاصب و غيرقانوني هستند و هر دخالتي هم در امور ملت مسلمان بكنند غاصب و ملغي است و از نظر ضرورت حكم دفاع از اسلام و هجومي كه اين حكومت ها دائماً نسبت به اسلام و مسلمين روا مي دارند، معتقدم كه مداخله براي دفاع از حقوق اسلام و مسلمين عليه آن مهاجمين واجب است.
◾️حكومت علاء هم يكي از آن حكومت ها بوده بخصوص پس از سستي هائي كه در اطاعت اوامر روحانيت در خصوص فرقه ضاله #بهائيت بروز داده و اهانت هائي كه از اين جهت به عالم روحانيت رواداشت و مخاطراتي كه بعد از تسلط بيشتر از پيش كفار بمناسبت پيمان نظامي غربي براي اسلام و مسلمين پيش بيني مي شد، حكومت وي هم يكي از مصاديق مهاجمين به اسلام بود عملي هم كه آقاي #مظفر_ذوالقدر انجام داد يكي از مصاديق دفاعي بود كه به آن راضي بودم و بيان رضايت خود را هم كرده بودم و از نظر ديني هم موظف به دفاع بوديم. به آقاي مظفر ذوالقدر گفته بودم كه از نظر فقهي مسلم است كه حكم كلي را بايد فقيه جامع الشرايط بيان كند و يا حكم ضروري شرع را شخص مطلع به فقه، اما تشخيص مصداق و موضوع به عهده شخص مكلف است. آري ممكن است فقيه يا شخص وارد «موضوع» را به تشخيص خود بيان و تعيين نمايد ولي بيان و تعيين او عندالفقهاء و به طور مسلم كفايت نمي كند اما ممكن است كه شخص مكلف كه داراي تشخيص ديگري است به نظر خويش عمل كند. #بياري_خداي_توانا.#سيد_مجتبي_نواب_صفوي
✨✨✨✨✨✨✨✨
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi
⚜✨⚜✨⚜✨
ادامه
«بازجوئي دوم»
شهرباني كل كشور
برگ بازجوئي و صورت جلسه بازجوئي دوم از سيد مجتبي شهرت نواب صفوي
تاريخ: 34/9/1
2⃣
⁉️س: شما حاضر شديد صراحتاً به خط خود عمل مظفر ذوالقدر را در مورد سوءقصد به جناب آقاي علاء نخست وزير پذيرفته و به طور خلاصه نتيجه اظهارات قبلي خود را بيان نمائيد. تا جمله «گفته بودم» صراحت سخنان تا اندازه اي روشن بود و از جمله مزبور به بعد مطالبي اظهار كرده ايد كه آن صراحت قبلي در آنها وجود ندارد. شما نسبت به عملي كه #مظفر_ذوالقدر مرتكب گرديده ناچار به توضيحات كافي هستيد از جمله در مورد بحث فقهي كه شايد بتوان گفت علاوه بر اينكه تقريباً 95درصد از افراد جامعه از آن بي اطلاع مي باشند و در طبقه تحصيل كرده نيز تقريباً 70درصد از آن بي اطلاع هستند، مرتبط به وضع مظفر ذوالقدر نموده ايد و حال آنكه سوءقصدكننده به جناب آقاي نخست وزير عاري از سواد بوده و اصلا درك مسائل اصولي و فقهي هيچگاه براي او ميسر نيست. اينجا ايجاب مي كند كه توضيح كاملي داده شود كه اصول فقهي و احكام به يك نفر بي سواد به چه صورت تفهيم شده است؟
✅ج: به عنوان مثال بسياري از مردم بي سواد هستند كه در امور فني وارد شده و مثلا تعمير راديو را بهتر از بسياري باسوادها انجام مي دهند و بدون خواندن و نوشتن دقايق آن را مي فهمند. همچنين است مسائل عمليه فقهي كه بسياري از بي سوادها حتي در دهات مسائل دقيقه مورد ابتلاء خود را از اهل اطلاع محل خود اخذ و درك مي كنند. به اضافه تكليف مؤمن تبليغ مسائل است نه تحميل تشخيص خود...
#بياري_خداي_توانا_سيد_مجتبي_نواب_صفوي
⁉️س: شايد حتي خود شما مي دانيد كه اشخاصي كه بي سواد مي باشند به ندرت وارد مسائل علمي و فني مي شوند. علاوه بر اين موضوع بازپرسي از شما مربوط به تشخيص فردي عامي و بي سواد و عاري از هرگونه موضوعات فوق الذكر بوده. پرسش از شما در مورد اعمال مظفر ذوالقدر سوءقصدكننده به جناب آقاي نخست وزير است.
✅ج: اما ايشان، گمان مي كنم اين قبيل مسائل مورد ابتلاء خود را مي داند و فرضا هم كه نداند تقصير مبلغ و گوينده نيست.
#بياري_خداي_توانا_سيد_مجتبي_نواب_صفوي.
✨✨✨✨✨✨
#فدائیان_اسلام
#شهید_سید_مجتبی_نواب_صفوی
@sayyedmojtabanavvabesafavi