eitaa logo
سیدوحید نقیب پور
216 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
201 ویدیو
1 فایل
با افتخار #طلبه‌‌عصر‌اقامه‌دین شاگرد روح الله امیدآفرین ولی منتقد در جای درست✅ نسبت به مسائل کشور بی تفاوت نیستم. اینجا فانتزی‌ها و خاطرات زندگی یه طلبه رو میگم. کانال من در بله: https://ble.ir/s_vahid_n
مشاهده در ایتا
دانلود
2.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیشب که وارد روستای لَلَر شدم، از دور صدای سینه زنی میومد. پرده رو که کنار زدم، جمعیت خوبی رو دیدم که همگی با شور و عشق سینه می‌زنن. خیلی خوشم اومد. خدا از ما این سینه زنی ها رو نگیره و ان‌شاءالله زیر‌ همین پرچم بمونیم. خداقوت به مبلغ این روستا آقا محمدفاضل خدادادی @s_vahid_n
دیشب یکی از رفقا پیشنهاد دادن که برای خواب روی پشت بام بریم که هم از هوای خوب استفاده کنیم و هم از آسمان زیبای روستا لذت ببریم. واقعا زیباست. وقتی انسان به چنین آسمانی با این همه خلاقیت و زیبایی نگاه میکند، مات در قدرت خدا میشه. اما چه کنیم که باز دوباره یادمون میره... به قول آیت‌الله حائری‌شیرازی نگاه به آسمان مانند زیارت ائمه انسان‌ساز است. @s_vahid_n
فرقی نداره... زیر بیرق امام حسین فرقی نداره که فارس باشی یا کرد باشی یا بختیاری یا هر ملیت و نژاد و دیگری همین یکدست بودن جمعیت امام حسینیا قشنگه. پ.ن: روستای لَلَر همراه با دهیار روستا آقا سعید عزیز که دیشب و امروز صبح، بسیار عالی مهمون نوازی کردن. @s_vahid_n
امروز قرار شد تا مبلغین با تعدادی از مردم روستاشون، در نماز جمعه شرکت کنند. به همین جهت توفیق شد تا دوستان‌مون رو زیارت کنیم. الحمدلله مبلغین رو که می‌دیدم، همه‌شون با روحیه و امید پای کار محرم هستن و تا روز آخر با قوت یاد سیدالشهداء رو در روستاها زنده می‌کنن. دم همه شون گرم🌹 @s_vahid_n
جمعه شب و در شب هفتم محرم که متعلق به شاهزاده علی اصغر علیه السلام هست، توفیق شد تا قبل از اذان مغرب در روستای چِزی اجرا داشته باشم. در این روستا برادر عزیز آقا محمدمهدی علوی مبلغ هستن. @s_vahid_n
اما بعد از مغرب در شب هفتم محرم، به روستای آبچهرو رفتم و اونجا ۲ تا اجرا داشتم. اجرای اول در مجلس بانوان روستا بود؛ به همین جهت دیگه از جمعیت عکس نگرفتیم. @s_vahid_n
🔹 قرار شد بعد از اجرای اول، بریم پیش گروه دوم و برای اونا هم اجرا داشته باشیم. 👈 اما چون مبلغ روستا، در جمع بانوان شروع به خواندن زیارت عاشورا کرد و ما هم گروه دوم رو نمی‌شناختیم، تصمیم گرفتیم از روستا بریم. 🤩 اما تو راه جوونا رو دیدیم و اونا هم جلومون رو گرفتن و فهمیدم باید اینجا اجرا داشته باشیم. 👌یه عده جوون باحال و مشتی، دور هم جمع شده بودن. رفتیم و سلام کردیم و با هم کلی گپ زدیم. 📌 بعد هم من اجرا کردم و بعد از اجرا هم درباره مسائل جمهوری اسلامی و منطقه اندیکا و مشکلاتش با این عزیزان صحبت کردیم. ✅ به شخصه قائلم که باید هوای جوون ها رو داشت. ✅ انصافا از هم کلام شدن با جوونا و نوجوونایی که شبهه دارن، بسیار لذت می‌برم و معتقدم باید در جمع اینها حضور یافت و گره های ذهنی‌شون رو باز کرد. @s_vahid_n