eitaa logo
صالحین تنها مسیر
235 دنبال‌کننده
17.2هزار عکس
7هزار ویدیو
271 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
صالحین تنها مسیر
🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷🌿 #تقوا ✳️#تقویت_تقوا در جامعه باعث رسوایی منافقین خواهد شد ✳️ با #تقوا جلوی عرفان‌های
💎 -ج۲ 📌 روشی است که مهم‌ترین اثرش1⃣ است؛ 2⃣ هم از استقلال روحی برمی‌‌آید 🔻تقوا بیشتر « » است تا « »؛ ✅ در روش مهم این است که با خودت را انگیزه‌مند کرده‌ای؟ 📌برخی از مدارس به ، کاری ندارند بلکه صرفاً به دارند؛ این روش درستی نیست❌ 🔻دانش‌آموزی که درست نبوده و فقط نمرۀ خوب گرفته است؛😒 تبدیل به آدمِ باسوادی می‌شود که نیست❗️بلکه و وابسته است♨️ 📌در برای انگیزه‌مندشدنِ افراد «تشویق و تنبیه فوری» زیاد جایی ندارد؛ حیوانات هم به این روش تربیت می‌شوند!♨️ 🔻 خیلی مهم است که «شما با چه ، کار خوب را انجام داده‌ای❓ 🔺 و با چه خودت را برای انجام کارِ خوب، انگیزه‌مند کرده‌ای❓ 🔶 نمی‌توانی به خدا بگویی: «شما چه‌کار داری که من چطوری این کار را کرده‌ام! 😒 این کارِ خوب را می‌خواستی؛ من هم انجامش دادم! بفرما؛ این محصولش مال شما باشد!»😏❌ ❎ خدا می‌فرماید: من با فعالیت‌های تو کاری ندارم، بلکه با انگیزه‌مندشدنِ تو کار دارم!✔️ 🆔 @Tanhamasir_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
#برنامه_جامع_تربیت_دینی69 🔹💖🔶🌺 #برای_عبد_شدن 39 "کنترل میل جنسی و خودارضایی" 🔷چرا خداوند متعال که م
🔹💖🔶🌺 40 "امتحان شهوت" 🔹هر کسی در دنیا یه جوری امتحان میشه. یکی با فرزند بد، یکی با شوهر خوب، یکی با ثروت و یکی با فقر یکی با سلامتی و یکی با بیماری ✔️✅🔹 اما امام صادق علیه السلام فرمود 🔴همه ی انسان ها با شهوت امتحان میشن... چرا؟ ❓چرا خدا همه رو با شهوت امتحان میکنه؟ ✔️چون شهوت یکی از بهترین زمینه های قوی شدن انسان هست✔️ هی صحنه ی شهوانی برات پیش بیاد و تو نگاه نکنی و قوی بشی... 🎴 این قضیه هم برای مجرد ها هست و هم متاهل ها 💮برای متاهل ها مثل اینکه گاهی وقتا پیش میاد که یه خانمی بیمار میشه و نمیتونه نیاز جنسی شوهرش رو برطرف کنه. 🔴بعد این آقا چی پیش خودش فکر میکنه؟ میگه خب من باید برم سراغ زن دوم و صیغه و این حرفا!😣 🔶در حالی که خدا عمدا این امتحان رو قرار داده که اون مرد خودش رو کنترل کنه تا رشد کنه اما این چون حواسش نیست 🔴فکر میکنه زود باید بره خودش رو خالی کنه!⛔️ 🔶نه عزیز دلم . خدا که دشمن تو نیست. میخواد تو قوی بشی. ☺️ ⚪️یا ممکنه یه مدتی خانم به خاطر زایمان یا هر چیز دیگه ای مشکل پیدا کنه. این مرد باید حواسش رو جمع کنه تا در این امتحان خرابکاری نکنه. ✅همیشه تلاش کن خودت رو در امتحانات شهوانی قوی کنی تا مواقع حساس خراب نکنی. 👈البته گاهی هم بر عکس هست. مثلا یه خانمی گرم مزاج هست و شوهرش سرد هست. این خانم فکر میکنه که باید بره سراغ حرام! نه بزرگوار. این امتحانته. طب سنتی راه های خیلی خوبی برای این موضوع داره. استفاده کن. خیلی مراقب امتحانات شهوترانی باشید... از ما گفتن بود.... 🌱✅➖➖💖 🌺تنهامسیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صالحین تنها مسیر
#او_را.... 91 حرف‌های مرجان دوباره پتک شده بود و به سرم میکوبید. راست میگفت! آرامش داشته باشم که
.... 93 حرف‌هاش دلم رو یه‌جوری میکرد ولی نمیفهمیدم یعنی چی!! منظورش از لذت عمیق و بزرگ چی بود؟؟ نماز و روزه و اینجور چیزا حتما!!؟ غرق تو فکر و نوشتن بودم که با صدای زنگ در از جا پریدم! با تعجب پله ها رو پایین رفتم و آیفون رو نگاه کردم.مرجان بود! با کلی هله هوله،اومده بود ببینه حالم خوب شده یا نه. -دیشب واقعا حالت بد بودا!داشتی چرت و پرت میگفتی!! -چرا؟! زد زیر خنده. -همون حرفایی که میزدی دیگه!آرامش و رنج و... -چرت و پرت نبود مرجان.ببین من تازگیا دارم یه چیزایی میفهمم. خودمم نمیدونم دقیق چی به چیه،اما هرچی که هست حرفای خوبیه! آرومم میکنه! -چه خوب!از کجا اومدن این حرفا؟از کی شنیدی؟ -خب اونش مهم نیست!مهم اینه احساس میکنم همون چیزیه که دنبالش بودم! -اوهوم...بهرحال باید با یچیز سرگرم بشی دیگه! راستی آخر این هفته فرهاد یه مهمونی داره،عااااااالی!حیفه از دست بره،بیا باهم بریم. -فرهاد؟!!فرهاد کیه؟ -ترنم!؟؟دارم ازت ناامید میشما!اون روز داشتم برای دیوار تعریف میکردم پس؟! -آهان!ببخشید اینقدر زیادن آدم یادش میره خب! -خب حالا!میای؟؟ -نه بابا!کجا بیام؟ -خوش میگذره دیوونه!یه نگاه به قیافت بنداز! بیا بریم یکم سرحال بشی.خوش میگذره ها! -قیافم چشه مگه؟اتفاقا تازگیا خیلی بهترم! -کلا مشکوک میزنی تو تازگی! آسه میری،آسه میای.ما رو هم که غریبه میدونی! بلند شدم و رفتم طرفش. -عهههه!این چه حرفیه دیوونه؟!مگه من عزیزتر از توهم دارم!؟ کم کم داشت دیرم میشد.دستای مرجان رو کشیدم و رفتیم اتاق. چشم هاش از تعجب گرد شده بود! -اینا چیه چسبوندی در و دیوار!!؟؟ -چیزای خوب!بیخیال! منم میخوام برم جایی.صبرکن حاضر شم،تورو هم برسونم. -کجا میخوای بری!؟ -جای خاصی نمیرم.حالا شاید یه روز همه چی رو برات تعریف کردم! با دیدن لباسایی که پوشیدم میخواست شاخ دربیاره! -اییییینا چیهههه؟دیوونه مگه لباس نداری تو!؟ -چرا.ولی برای جایی که میخوام برم،همینا خوبه! -وای ترنم داری منو دیوونه میکنی!میشه کلا بگی قضیه چیه!؟ رفتم سمت میز آرایشم اما با دیدن برگه ی«لذت سطحی» روی آینه،نفس عمیقی کشیدم و با لبخند مرجان رو نگاه کردم! -دارم یه زندگی جدید میسازم.همین!پاشو بریم. بازم دست مرجان رو که با چشم و دهن گرد من رو نگاه میکرد،کشیدم و رفتیم بیرون! "محدثه افشاری" ❤️ ... 94 دوساعت بعد کنار زهرا،محو حرف‌های سخنران شده بودم! « جلسات گذشته کمی راجع به اهمیت هدف و رسیدن به اون،صحبت کردیم. اما امشب میخوایم به یه موضوع خیلی مهم بپردازیم که قبلا هم یه گریز هایی بهش زدیم. و اون مسئله،لذته. انسان ها اسیر لذت هستن! اصلا هرکاری که ما میکنیم برای لذت بردنه.و این خیلی هم خوبه!چه ایرادی داره؟ مدل ما اینه.هممون دنبال لذتیم.از اون دزد و داغونش بگیر،تا عابد و سالکش! ولی باید دید هر کدوم دنبال چه لذتی رفتن که به اینجا رسیدن!؟ دزده دنبال کدوم لذت رفته،عابده دنبال کدوم لذت!؟ برای عاقبتتم که شده،حواست باشه دنبال چه لذتی میری!» ناخودآگاه فکرم رفت سمت مشروب و سیگار و آهنگ،مهمونی و رقص و عشوه و پسر و...! با این فکر سریع سرم رو بلند کردم و اطرافم رو نگاه کردم.از اینکه کسی نمیتونست فکرم رو بخونه،نفس عمیقی کشیدم و سرم رو انداختم پایین، و به ارزش و شخصیتی که برای خودم ساخته بودم فکر کردم...! « ببینید! من نمیخوام بشینم اینجا بگم چی بده چی خوبه!چون کار من این نیست.اینو خودتونم میتونید تشخیص بدید! مثلا من نمیگم بی حجابی بده،چون یه خانم بدحجاب ،وقتی خودش میبینه که به چشم یک ابزار ارضای شهوت بهش نگاه میکنن،خودش میفهمه بی حجابی چیز بدیه! یا کسی که رابطه نامشروع داره،خودش میفهمه که دیگه نمیتونه از همسرش لذت ببره.تازه بعدش اینقدر احساس پشیمونی بهش دست میده که همون لذت هم کوفتش میشه!! پس من کاری با این حرفا ندارم!خودتون عقل دارید،بد و خوب رو تشخیص میدید. من حرفم یچیز دیگست! من میگم خودت رو محدود به این لذت های کم نکن.خدا دوست داره که تو خیلی لذت ببری! و این،نقطه ی ارتباطی بحث امشب ما ،با بحث شب های قبله! هدفی که برای تو درنظر گرفته شده،باید توش پر از لذت باشه! باید کیف کنی،صورتت گل بندازه.باید بخاطرش رها بشی از همه چیز!» حتی تصور چنین لذتی،برام قشنگ بود... دلم میخواست هر طور که شده،این احساس رو تجربه کنم. « چیه دوتا عبادت کردی از زمین و زمان طلبکاری؟؟اخمات رفته تو هم! تو گیر کارت همینجاست! لذت نبردی! میدونی چرا؟ چون عشقی دینداری کردی! هرجای دین که برات قشنگ بوده رفتی دنبالش. هرجاش که سخت بوده،باید پا روی نفست میذاشتی،قیدشو زدی! هرجا خوشت میومده پایه بودی،ولی کار که یکم سخت میشده،جاهایی که باید منیتت رو میزدی،در رفتی! بعد با همین مدل دینداری کردنت کیف کردی،خودت رو محدود به چندتا لذت سطحی کردی، اون لذت عمیقه رو تجربه نکردی! اینه که الان عقده ای ش
صالحین تنها مسیر
#او_را.... 91 حرف‌های مرجان دوباره پتک شده بود و به سرم میکوبید. راست میگفت! آرامش داشته باشم که
دی،طرف قیافتو میبینه از دین بدش میاد!! دیگه فایده نداره!همینجا خودتو بکوب،از نو بساز!! » به اسپیکر گوشه ی اتاق زل زده بودم و ماتم برده بود! یعنی الان داشت مذهبیا رو دعوا میکرد!؟اونم همونایی که ازشون بدم میومد!؟ احساس میکردم این آخونده خیلی باید قیافش عجیب و غریب باشه! خیلی باید باحال باشه!اصلا شاید آخوند نباشه... "آخه مگه میشه!؟این چه دینیه!؟ اسلام که این مدلی نیست!شاید داره راجع به مسیحیت حرف میزنه!یا یه دین جدید دیگه! نمیدونم ولی هرچی که هست،خیلی قشنگه!خیلی...!" سرم رو تکون دادم و از خیالات اومدم بیرون.پنج دقیقه بیشتر وقت نداشتم. ترجیح میدادم همین چنددقیقه رو هم گوش به این حرف‌های جدید و جالب بدم! « تو تا وقتی به اون لذت عمیق نرسی،نمیتونی درست بندگی کنی! اینجوری به دین،به دیگران و به خودت ضربه میزنی. نکن عزیز من!اینجوری دینداری نکن! تا الانم خیلیامون راه رو اشتباه رفتیم. بعد از پذیرش واقعیت های دنیا،تازه باید بریم ببینیم چجوری دینداری کنیم!! نه فقط دینداری،بلکه چجوری زندگی کنیم!؟ از کجا بریم که نزنیم به جاده خاکی! برای رسیدن به اون اوج لذت،باید از راه درستش بریم. اگر از این راه نری،همه تلاش‌هات،همه عبادت‌هات،همه چی میره به باد هوا... نه این دنیا چیزی از زندگی میفهمی،نه اون دنیا! این مدل زندگی کردن به درد تو نمیخوره! تو انسانی...» با حسرت به ساعت نگاه کردم و کیفم رو برداشتم.میخواستم بلند بشم که زهرا دستمو گرفت -ترنم جان،فردا چیکاره ای؟میای بریم جایی؟ چشمام از تعجب گرد شد -من؟؟کجا!!؟؟ -شمارت رو اگر عیبی نداره بده بهم،بهت پیام میدم میگم. شمارم رو دادم بهش و خداحافظی کردم و با یه نگاه دیگه به اسپیکر،اومدم بیرون. "محدثه افشاری" ❤️✨
پروردگارا💞 تو بمن نزدیک و من از تو دورم؛ گناهانم تورا از من دور نکرده بلکه پرده ای شده میان قلبم و حس نزدیکی به تو😔 من خود واقفم به معاصی های عمدو غیر عمدم روسیاهم و شرمنده 😞😭 اما امیدی روشنای قلبم گشته و بمن نوید بخشش پروردگارم را میدهد🌱 و یقین دارم که تو پیشاپیش مرا عفو نموده ای🙏💖 بارالها فقیرم به محبتت،! قلبم با من بیگانه گشته بس که دوستی و مودت نابجا به درونش راه داده ام 💘💔 بیم آن دارم که مبادا با اختیار خود،خود را به سیاه چاله های دوری از تو عادت دهم 😰 تو خود نجاتم ده 🙏😭🙏 و مرا به صراط المستقیم روانه ساز👐 🕊به کرمت یا کریم الصفح
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بســـــــم الله الــــــــرحمن الـــــــــرحیم 📖 وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ 💠 و آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده اند، گناهانشان را قطعاً از آنان می پوشانیم و بر پایه بهترین عملی که همواره انجام می داده اند، پاداششان می دهیم. ۷ ۳۹۷ 🔑پاداش الهى، تنها عفو گناهان گذشته نيست، بلكه دريافت بهترين پاداش نيز هست. 💠✨🍀