eitaa logo
صالحین تنها مسیر
219 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
6.7هزار ویدیو
267 فایل
جهاد اکبر، مبارزه با هوای نفس در تنها مسیر آرامش کاری کنیم ورنه خجالت براورد روزیکه رخت جان به جهان دگر کشیم خادم کانال @Yanoor برایم بنویس tps://harfeto.timefriend.net/16133242830132
مشاهده در ایتا
دانلود
شب جمعه است و اموات چشم‌انتظارند... هدیه برای این عزیزان فراموش نشه...
در خط جهاد همیشه گمنام شدند🌷 با ذکر حسین و زینب آرام شدند🌷 اینان نه فقط مدافعان حرم اند🌷 امروز مدافعان اسلام شدند🌷 رمان:ازوقتی رفتی🍃 نویسنده-سنیه منصوری🍃 هرشب درخدمتتون هستیم🌷🌷
🍃🍃 ⃣ برف آنقدر بارید تا تمام جاده را سپید پوش کرد و راهها را بست. جاده چالوس در میان انبوهی از برف فرو رفت و خودروهای زیادی در میان آن زمین گیر شدند. در راه ماندگان، به هر نحوی سعی در گرم کردن خود و خانوادههایشان داشتند. جوان بلند قامتی به موتور سیکلت عظیم‌الجثه اش تکیه داده و کاپشن موتور سواری اش را بیشتر به خود میفشرد تا گرم شود، کسی به اوتوجهی نداشت؛ انگار سرما در دلشان نشسته بود که نسبت به همنوعی که از سرما در حال یخ زدن بود بی‌تفاوت بودند. با خود اندیشید: "کاش به حرف مسیح گوش داده بودم و با موتور پا در این جاده نمیگذاشتم!" مرد شصت ساله ای از خودروی خود پیاده شد. بارش برف با باد شدیدی که میوزید سرها را در گریبان فرو برده بود. صندوق عقب را باز کرد و مشغول انتقال وسایلی به درون خودرو شد. سایه ای توجهش را جلب کرد و باعث شد سرش را کمی بالا بگیرد و به جوان در خود فرو رفته نگاه بیندازد؛ لختی تامل کرد و بعد به سمت جوان رفت. -سلام؛ با موتور اومدی تو جاده؟! -سلام؛ نمیدونستم هوا اینجوری میشه. -هوا سرده، بیا تو ماشین من تا راه باز بشه! جوان چشمان متعجبش را به مرد روبه رویش دوخت و تکرار کرد: _بیام تو ماشین شما؟! -خُب آره! و دست پسر را گرفت و با خود به سمت خودرو برد: _زود بیا که یخ کردیم؛ بشین جلو! خودش هم در سمت راننده را باز کرد و نشست. وقتی در را بست، متوجه زن جوانی شد که روی صندلی عقب نشسته. آرام سلام کرد و گفت: _ببخشید مزاحم شدم. جوابی از دختر نشنید. آنقدر سردش بود که توجهی نکرد. مرد پتویی به دستش داد و گفت: _اسمم علیه... حاج علی صدام میکنن؛ اسم تو چیه پسرم؟ ادامه دارد... نویسنده:👇 🌷 ═══‍✵☆✵═══
🍃🍃 ⃣ طعم شیرینی داشت این پسرم گفتن حاج علی؛ طعم دهانش که شیرین شد، قلبش را گرم کرد. -ارمیا هستم... ارمیا پارسا حاج علی: فضولی نباشه کجا میرفتی؟ ارمیا: راستش داشتم برمیگشتم تهران؛ برای تفریح رفته بودم جواهرده. حاج علی: توی این برف و سرما؟! ما هم میرفتیم تهران. ارمیا: اینجور وقتا خلوته؛ تهرانی هستید؟ صدای زمزمه مانند دختر را شنید: _جواهر ده رو دوست داره، روزایی که خلوته رو خیلی دوست داره. حاج علی با چشمان غمگینش به زن نگاه کرد: _هنوز که چیزی معلوم نیست عزیز بابا، بذار معلوم بشه چی شده بعد با خودت اینجوری کن! آیه در خاطراتش غرق شده بود و صدایی نمیشنید. صدای صحبتهای َ ارمیا و حاج علی محو و محوتر میشود در گوشش زنگ شد. و صدایش میزد: _وای آیه... انگار اینجا خود بهشته! آیه با لبخند به مردش نگاه کرد و با شیطنت گفت: _شما که تا دیروز میگفتی هر جا که من باشم برات بهشته، نظرت عوض شد؟ -نه بانو؛ اینجا با حضور تو بهشته، نباشی بهشت خدا هم خود جهنمه! آیه مستانه خندید به این اخم و جدی، صدای حاج علی او را از خاطرات به بیرون پرتاب کرد: _آیه جان... بابا! بیا این آب‌جوش رو بخور گرمت کنه! به لیوان میان دستان پدر نگاه کرد. لیوان را گرفت و بخارش را نفس مردش بود، به یاد آورد... َ این عادت همیشگی او و مردش‌بود؛ استکان را از روی میز برداشت و بخارش را نفس کشید و گفت: _لذت خوردن یه چایی خوب، به اینه که اول عطرشو نفس بکشی... مخصوصًا وقتی چای زنجبیل باشه! استکان را به بینی‌اش نزدیک کرد و نفس عمیقی کشید و با لذت چشمانش را بست. حاج علی لیوان چای را به سمت ارمیا گرفت: _بفرمایید، چای دارچینه، بخور گرم شی! لیوان را گرفت و تشکر کوتاهی کرد. نگاهی به اطراف انداخت. بارش برف قطع شده بود؛ اما آنقدر شدید باریده بود که هنوز هم امکان حرکت وجود نداشت؛ باید منتظر راهداری و امدادگران هلال‌احمر بمانند. دستی جلوی چشمش قرار گرفت، حاج علی بستهای بیسکوئیت را مقابلش گرفته بود: _بخور، بهتر از هیچیه! وقت نشد وسایل سفر رو حاضر کنم؛ برگشتمون عجلهای شد. حال دخترمم خوب نیست، زنها بهتر این کارا رو بلدن! ارمیا: این حرفا چیه حاج علی، من مهمون ناخوانده شدم! حاج علی لبخندی زد و نگاهش مات جاده شد: _انگار این راه حالا حالاها باز نمیشه. چند ساعت پیش بود که بهمون خبر دادن دامادم شهید شده، سریع حرکت کردیم بریم ببینیم چی شده؛ هنوز نمی دونیم چیشده؛ اصلا خبر شهادتش قطعی هست یا نه؟ نگاه کنجکاو ارمیا به حاج علی بود؛ ولی نگاه حاج علی هنوز به تاریکی مقابلش بود: _یک سال پیش بود که اومد بهم گفت میخوام برم سوریه! میگفت آیه راضی شده، اومده بود ازم اجازه بگیره؛ میدونست این راهی که میره احتمال برنگشتنش بیشتر از برگشتنشه! مرد، زن جوانش را بیوه کرد... ُ ارمیا پوزخندی زد به مردی که رفت و پوزخند زد به زنی که شوهرش را به کام مرگ فرستاده... زنی که حکم مرگ همسرش را داده بود دستش! ادامه دارد... نویسنده:👇 🌷 ═══‍✵☆✵═══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و شيخ طوسي روايت كرده: كه سنّت است اين دعا را در تعقيب نماز صبح روز جمعه بخواند: اَللَّهُمَّ إِنِّي تَعَمَّدْتُ إلَيْكَ بِحَاجَتِي وَ أَنْزَلْتُ إلَيْكَ الْيَوْمَ فَقْرِي وَ فَاقَتِي وَ مَسْكَنَتِي فَأَنَا لِمَغْفِرَتِكَ أَرْجَي مِنِّي لِعَمَلِي وَ لَمَغْفِرَتُكَ وَ رَحْمَتُكَ أَوْسَعُ مِنْ ذُنُوبِي فَتَوَلَّ قَضَاءَ كُلِّ حَاجَهٍ لِي بِقُدْرَتِكَ عَلَيْهَا وَ تَيْسِيرِ ذَلِكَ عَلَيْكَ وَ لِفَقْرِي إلَيْكَ فَإِنِّي لَمْ اُصِبْ خَيْراً قَطُّ إلاَّ مِنْكَ وَ لَمْ يَصْرِفْ عَنِّي سُوءاً قَطُّ أَحَدٌ سِوَاكَ وَ لَسْتُ أَرْجُو ﻵِخِرَتِي وَ دُنْيَايَ وَ لاَ لِيَوْمِ فَقْرِي يَوْمَ يُفْرِدُنِي النَّاسُ فِي حُفْرَتِي وَ اُفْضِي إلَيْكَ بِذَنْبِي سِوَاكَ
تو کیستی که ز دستت بهار می‌ریزد بهار در قدمت برگ و بار می‌ریزد ز چشم گرم تو خورشید،نور می‌گیرد چو مِهرِ روی تو بر شام تار می‌ریزد به زیر پای تو،ای یاس گلشن یاسین نسیم عشق،گل انتظار می‌ریزد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙 برای وارد شدن به ماه رمضان آمادگی داری؟! قدر این چند روز باقی مانده ماه شعبان رو بدون! 🌺👌
امام صادق عليه السلام فرمودند : المؤمنُ مَن طابَ مَكْسبُهُ ، وحَسُنتْ خَليقَتُه ، وصَحَّتْ سَريرَتُهُ ، وأنْفقَ الفَضلَ مِن مالِهِ ، وأمْسكَ الفَضلَ مِن كلامِهِ . مؤمن كسى است كه درآمدش حلال و پاك باشد و اخلاقش نيكو و باطنش درست؛ زيادى مالش را انفاق كند و زيادى گفتارش را نگه دارد. الكافي،ج2،ص235،ح18
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دردها و رنج‌ها، اشک‌ها و آه‌ها. این تمام تعریف حال مردم دنیاست. چه زیباست آن روز که تمام مردم دنیا با آمدنت غرق در شادی و سرور، طعم شیرین انسانیت را می‌چشند. همان روزی که محبانت گل لبخند را به یکدیگر تعارف می‌کنند. غم انسان از کاستی‌ها و نبودن‌هاست، ای همهٔ خوبی‌ها با آمدنت دیگر چیزی کم نداریم که غمگین باشیم.
1_451374336.pdf
257.1K
متن دعای ندبه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۵۰ 📌فراز هشتم ❣امیر المومنین _علیه السلام _می فرماید : ✨یَکْرَهُ الْمَوْتَ لِکَثْرَةِ ذُنُوبِهِ، وَیُقِیمُ عَلَى مَا یَکْرَهُ الْمَوْتَ مِنْ أَجْلِهِ 💠(از کسانى مباش که) از مرگ به سبب زیادى گناهانش متنفر است; اما به اعمالى ادامه مى دهد که مرگ را به سبب آن ناخوش مى دارد. ✍این نیز تناقض دیگرى در زندگى آنهاست; از یک سو هنگامى که سخن از مرگ به میان مى آید وحشت دارد، زیرا نامه اعمال خود را سیاه مى بیند ولى به جاى توبه و اصلاح مسیر خویش باز به همان گناهان ادامه مى دهند. این تناقض نیز در فکر و عمل به سبب ضعف ایمان و غلبه هواى نفس است. 🌸قرآن مجید درباره گروهى از یهود مى فرماید: ✨وَلَنْ یَتَمَنَّوْهُ أَبَداً بِمَا قَدَّمَتْ أَیْدِیهِمْ 💠ولى آنها، به خاطر اعمال بدى که پیش از خود فرستاده اند، هرگز آرزوى مرگ نخواهند کرد». 📚 ۱۵۰
✨.یَکْرَهُ الْمَوْتَ لِکَثْرَةِ ذُنُوبِهِ، وَیُقِیمُ عَلَى مَا یَکْرَهُ الْمَوْتَ مِنْ أَجْلِهِ 💠(از کسانى مباش که) از مرگ به سبب زیادى گناهانش متنفر است; اما به اعمالى ادامه مى دهد که مرگ را به سبب آن ناخوش مى دارد» 📚 ۱۵۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام صادق (ع) می فرمایند : 🔹 كسى كه مايل است جزء ياران حضرت مهدى (عج) قرار گيرد بايد منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوا و اخلاق نيكو توأم گردد. 📚 بحار الانوار، ج ۵۲،ص۱۴۰          ‌➖➖➖➖➖ 🌺
🌸 فرا رسیدن ۲۰ فروردین ماه روزملی فناوری هسته ای و یاد و خاطره شهدای والا مقام این عرصه را گرامی می داریم 🔷 روز فناوری هسته ای در بیستم فروردین سال ۱۳۸۵ ایران موفق به دستیابی به فناوری غنی سازی اورانیوم و راه اندازی یک زنجیره کامل غنی سازی در نطنز شد بعد از این اتفاق به پاس تلاش‌های فراوان دانشمندان ایرانی این روز را روز ملی فناوری هسته ای نام نهادند.          ‌➖➖➖➖➖ 🌺
dcp2_a24f7bb2458fa9e381c01.mp3
960.9K
‌●━━━━━━─────── ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ ↻ 🌟 رابطه امام زمان (عج) با مسلمانان ✍ استاد عالی 【 الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَ الْفَـرَج 】      ‌➖➖➖➖➖ 🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 تو می‌آیی شهیدان نیز باز می گردند و آوینی روایت می کند فتح نهایی را ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠پاسخهای انتخاباتی توسط قرآن کریم: ۱- چرا رای بدهیم؟ ✅ جواب: "ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم" خدا سرنوشت قومی را تغییر نمی‌دهد مگر زمانی که خودشان تصمیم بگیرند که سرنوشتشان را تغییر دهند ۲- من وقتی نمی‌دانم به چه کسی رای بدهم باید چکار کنم؟ ✅جواب: "فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون" از اهلش بپرسید ۳- اگر پرسیدم و دیدم هر کسی از پیش خودش اخباری میدهد و تحلیلی میکند آن وقت چه کنم؟ ✅جواب: ان جائکم فاسق بنبا فتبینوا نگاه کن به شخصی که خبر میدهد که آیا عادل است یا فاسق قرآن می‌فرماید: "هرگاه فاسقی برای شما خبری آورد در مورد آن تحقیق کنید" ۴- اگر در جامعه موقع تبلیغات موجی ایجاد شد چه کنم؟ ✅جواب: "و لا تتبعان سبیل الذین لا یعلمون" راه کسانی را که علم ندارند پیروی نکن ۵- چگونه افراد را تشخیص دهیم؟ ✅جواب: به دنبال کسانی که از چاپلوسی و تعریف و تمجید لذت می‌برند نروید. قرآن می‌فرماید : "یحبون ان یحمدوا بما لم یفعلوا" دوست دارند به خاطر کارهایی که در حیطه وظایف آنها بوده و انجام نداده‌اند مورد ستایش قرار گیرند ۶- به چه کسی رای بدهیم؟ ✅جواب: به کسی رای بدهیم که از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌هراسد. "ولا یخافون لومه لائم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا