#سلام_امام_زمانم
🔹 السّلام علیکَ بِجوامعِ السَّلام...
🔸تمام سلامها و تمام تحیّتها نثار تو باد،
🔸 ای مولایی که حقیقت سلام هستی و روز آمدنت، زمین لبریز خواهد شد از سلام و سلامتی...
📚زیارت آل یاسین_مفاتیحالجنان
#ناسپاسی_نعمت_های_الهی
#نهج_البلاغه
💥 إِذَا وَصَلَتْ إِلَيْكُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّكْرِ.
🌔چون نشانه های نعمت پروردگار آشكار شد، با ناسپاسی، نعمتها را از خود دور نسازید.
📚 #حکمت ۱۳
✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁
🍃
روزی ﻫﻤﺴﺮ پادشاه، بهلول ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻂ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪ.
ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟ بهلول ﮔﻔﺖ: ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺳﺎﺯﻡ. ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﻢ، ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟
بهول ﻣﺒﻠﻐﯽ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ! ﻫﻤﺴﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻣﺒﻠﻎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ، بهلول ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺎﻥ ﻓﻘﯿﺮﺍﻥ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺮﺩ.
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﺐ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖﺷﺪﻩ، ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ﻭ گفتند: ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺮ ﺗﻮﺳﺖ.
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ؛ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻗﺼﻪﯼ بهلول ﺭﺍ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ.
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺰﺩ بهلول ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺎﺯﯼﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ.
ﮔﻔﺖ: ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﯽ؟بهلول ﮔﻔﺖ: ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﻢ، ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﺑﻬﺎﯾﺶ ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟بهلول ﻣﺒﻠﻐﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ!
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻧﺎﭼﯿﺰﯼ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪﺍﯼ!
بهلول ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﺴﺮﺕ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ توﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽﺧﺮﯼ! ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ، ﻓﺮﻕ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺭﺯﺵ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ رضای خدا باشد نه برای معامله با خدا…
🍃
🌺🍃
🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱
🔴کشوری که در آن هیچ خبر خوبی وجود ندارد-1
🔹برای بار چندم به مستعمره روسیه و چین تبدیل شده ایم، هر آن ممکن است قیمت دلار تا 70 هزار تومان خودش را بالا بکشد، فساد و بی عدالتی سر تا سر کشور را فرا گرفته، روسیه بازارهای نفتی ما را تصاحب کرده و نفت چندانی به فروش نرفته است، در چنین شرایطی دولت هم نتوانسته موفقیتی در مذاکرات با طرف غربی بدست آورد و بزودی موج جدید فشار و تحریم جهانی هم علیه کشور ما آغاز خواهد شد.
🔹 این ها بخشی از وضعیت به غایت فاجعه باری است که در آن قرار داریم البته نه در فضای حقیقی کشور که دولت جدید با روحیه و انرژی بالا مشغول آواربرداری از خرابی های گذشته و ساختن دوباره کشور است، بلکه در دنیای موازی که در فضای رسانه ای کشور ساخته شده است. دنیایی که مسئولان به بار آوردن خرابی های یاد شده، یکسالی است به آنجا کوچ کرده اند.
🔹فرض کنید کسانی که هشت سال با تصمیم های غلط و خسارت بارشان، خرابی های بسیار به بار آورده اند ناگهان از عرصه اجرایی کشور به عرصه رسانه ای کوچ کنند. کسانی که واهمه دارند عملکرد هشت ساله شان در نسبت با عملکرد دولت جدید سنجیده شود. در این صورت چه اتفاقی می افتد!؟ قطعا خودشان و حامیان پیدا و پنهان رسانه ایشان، چندین برابر آن خرابی هایی که در فضای حقیقی کشور به بار آورده اند را در عرصه رسانه ای تولید خواهند کرد. محصولشان همین آوار خبرهای بدی است که در طول یکسال گذشته، شبانه روز بر سر ملت خراب می شود و می بینیم در حالیکه دولتی بر سر کار آمده که شرایط کشور را نسبت به سال های قبل کاملا دگرگون و متحول کرده، اما افکار عمومی همچنان در یأس و نگرانی به سر می برد. محصولشان همین وضعیت مضحکی است که برخی هنوز دارند برای واکسن آمریکایی و انگلیسی مرثیه سرایی میکنند!
🔸در دنیای موازی که مخالفان دولت ساخته اند، ایران کشوری است که هر هفته یکبار مستعمره چین و روسیه می شود نه آن کشوری که همین چند روز پیش در ترکمنستان دیدیم رئیس جمهور روسیه قدم به قدم دنبال رئیس جمهورش می آمد تا بتواند با وی چندکلامی سخن بگوید. نه آن کشوری که عزت رئیس جمهورش در بین رؤسای جمهور کشورهای حاشیه دریای خزر زبانزد می شود. نه آن کشوری که در چند ماه گذشته به محل ترافیک رفت و آمد مقامات بلندپایه خارجی تبدیل شده است. نه آن کشوری که به لطف سیاست هوشمندانه دولت جدید در اولویت ارتباط با همسایگان، صادراتش به کشورهای همسایه در طول یکسال گذشته 96 درصد رشد کرده است. نه آن کشوری که میزان کل تجارت خارجی اش در بهار امسال نسبت به بهار سال قبل، 20 درصد رشد داشته است (آن هم با تراز تجاری مثبت 605 میلیون دلاری). نه آن کشوری که علیرغم همه دروغ هایی که می گویند اوپک اعلام کرد درآمدی نفتی اش سه برابر شده است (که البته قطعا بیش از این حرفهاست چون آن بخشی که با دور زدن تحریم ها به فروش میرسد را اوپک خبر ندارد). نه آن کشوری که برخلاف بسیاری از آن کشورهای پرمدعای غربی، توانسته به لطف خدا بیماری کرونا را با موفقیت مهار کند.
🔹طنز به غایت تلخی است که کسانی که روابط خارجی کشور را منهدم کرده اند، اکنون پشت دستگاه رسانه ای کشور نشسته و چنین عملکرد قابل تحسینی را تمسخر می کنند. کسانی را تخریب می کنند که مشغول اصلاح خرابکاری های ایشان هستند. در جهان موازی اینها، دلار تا الان چندین بار مرز هفتاد هزار تومان را رد کرده است. ولی در دنیای واقعی می بینیم که دلار حتی پس از انجام اقدام اصلاحی بزرگی همانند حذف ارز ترجیحی، پیک قیمتی دوران مدیریتی خود ایشان را هم رد نکرده است. البته این اقدامات اصلاحی را باید خود آن ها انجام می دادند ولی مثل بقیه بارهای بر زمین مانده و تصمیم های غلط شان بر گردن این دولت افتاده است. مثل مدیریت فاجعه بار کرونایشان که این دولت مجبور شد آن را جمع کند. مثل بدهی ماهیانه 12 هزار میلیاردی شان که این دولت باید هر ماه تسویه کند. مثل قطعیهای آب و برق تابستان گذشته شان که علیرغم تشدید خشکسالی، دولت جدید دارد آن را مدیریت می کند.
🔷چطور کسانی که چندین سال رشد اقتصادی منفی را برای کشور رقم زدند و حامیان رسانه ایشان که در تمام آن سالها سکوت کردند، می توانند عملکرد اقتصادی دولتی را زیر سوال ببرند که رشد اقتصادی کشور را به مرز پنج درصد رسانده است!؟ کسانی که جز رسیدن به توافق هسته ای و کمک گرفتن از غرب، راه حل دیگری را برای حل مشکلات اقتصادی کشور نمی شناختند، با چه رویی دولتی را تخریب می کنند که بدون باج دادن به غربی ها، اقتصاد کشور را احیا کرده است!؟
🔶در طول یکسال گذشته هر وقت مذاکرات شکست میخورد فریاد میزدند که: دیدید گفتیم اینها بلد نیستند مذاکره کنند و برعکس هرگاه احساس میکردند رسیدن به توافق نزدیک است، آشوب می کردند که: دیدید اینها هم دنبال همان برجام هستند. همینقدر متناقض و دو رو!
✍حسین رجایی
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
@BDON_SANSOR
🔴کشوری که در آن هیچ خبر خوبی وجود ندارد-2
🔷این روزها هم دائما از موضع حق به جانب کلیپ های از آقای ظریف منتشر می کنند که گفته است: اگر کسی بتواند دو خط یا دو صفحه به برجام اضافه کند، در برابرش تعظیم می کنم. طوری درباره شق القمر برجام صحبت می کنند که کسی نداند فکر می کند از ترس ضمانت های اجرایی سنگینش، دولت اوباما بند به بند تعهداتش را اجرا کرده و دولت ترامپ جرات نکرده آن را پاره کرده و دور بیندازد. اصلا به فرض محال که شما بهترین توافق دنیا را نوشته اید، توافقی که فقط روی کاغذ بهترین باشد و به اجرا نرسد به چه می ارزد!؟ یعنی واقعا نمی فهمید که اگر این دولت نه ماه است دارد چانه زنی می کند، بخاطر آنست که مگر چاله چوله های توافقی که نوشته اید را قدری پر کند تا دوباره مثل آب خوردن زیرش نزنند!؟
🔹رهبر انقلاب در سخنرانی اخیرشان در جمع مقامات قضایی، بر مسئولیت دستگاه قضا در حفظ امنیت روانی جامعه تأکید کردند. به نظر میرسد اکنون که عملیات تخریبی در کشور از بخش واقعی و اقتصاد به بخش مجازی و رسانه ای منتقل شده، اهمیت این مسئله دو چندان است. قطعا نقدهای بسیاری به عملکرد دولت فعلی هم وارد است. بویژه در نحوه اجرای حذف ارز ترجیحی و یارانه آرد که گرانی های اخیر را به بار آورده است. ولی این جنگ روانی که در آن با بمباران اخبار دروغ، روح و روان ملت را نشانه گرفته اند، با فضای نقد بی نهایت فاصله دارد.
✍حسین رجایی
بخش اول👇
eitaa.com/BDON_SANSOR/25565
✅با بدون سانسور متفاوت بیاندیشید👇
http://eitaa.com/joinchat/404946944Ceab6f2b794
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در جستجوی خورشید
قسمت اول
#ویژه_نامه_غدیر_و_مهدویت
@bonyadsari
#راه_روشن
🌹امام صادق علیهالسلام فرمودند:
🔺إذا لَم تَكُن حَليما فتَحَلَّمْ؛
🔻اگر بردبار نيستى، خود را به بردبارى وادار.
📚 الكافی، جلد۲، صفحه۱۱۲، حدیث۶
#راه_روشن
🌹امام خمینی (ره):
🔺ما از این جا خواهیم رفت، هیچ شکی نیست، من زودتر و شما هم بعدا می آیید، این مسأله ای نیست، بلااشکال است مسأله
باید فکر این را بُکنیم که حالا که رفتیم، آن جا از ما پرسیدند که شمایی که رئیس جمهور بودید برای مردم چه کردید؟ شمایی که نخست وزیر بودید چه کردید؟ شمایی که وزیر بودید چه کردید؟ شمایی که وکیل بودید چه کردید؟
ملّت را ازشان می پرسند که شما برای اسلام چه کردید؟ عمده این است که ما آن جا آبرو داشته باشیم. اگر این مطلب را درست بکنیم، هم این جا درست می شود و هم آن جا درست می شود.
اگر خدای نخواسته بخواهیم یک تخلفی بکنیم، نه این جا خیرش را می بینیم، نه آن جا خیرش را بینیم من از خدای تبارک و تعالی توفیق و سعادت و سلامت همه شما را خواستار هستم و از همه تان تشکر می کنم که در یک همچو موقعی همه با حسن تفاهم، باخوبی و با صفا مشغول خدمت هستید.
📚صحیفه نور، جلد ١٩ ، صفحه ٢۴٠
#راه_روشن
🌹امام خامنهای:
🔺در زمینه رفع مشکلات معیشتی و مادّی کارهای خوبی شده است؛ اما کافی نیست. چرا کافی نیست؟
زیرا برطرف کردن مشکل معیشتی از قشر کارگر و معلّم و قشرهای دیگر، به اصلاح مبانی اقتصاد کشور بستگی دارد.
🔺️فرض کنیم ما حقوق این انسان زحمتکش را بیست درصد یا چهل درصد اضافه کردیم؛ اما اگر تورّم را مهار و ارزش پول ملی را تأمین نکردیم، آن مقداری که او امسال از ما اضافه میگیرد، چنانچه از رشد بیرویّه قیمتها پایینتر باشد، فایدهای برای او ندارد؛ پس ما برای او کاری نکردهایم؛ بنابراین اساس کار آنجاست.
۱۳۸۲/۰۲/۱۰
🍀فقط ۱۶ روز مانده تا عیدالله الاکبر🍀
قال رسول الله صلی الله علیه و آله:
یَا عَلِیُّ حُبُّکَ تَقْوَی وَ إِیمَانٌ وَ بُغْضُکَ کُفْرٌ وَ نِفَاقٌ.
ای علی محبت تو، خودش تقوا و ایمان است و بغض تو کفر و نفاق است.
(📚المناقب - ج۳ - ص ۲۰۶)
#امیرالمومنین_ع_مدح
شود آباد با نام علی هر خانه ی ویران
رسولان اولوالعزم اند بر خوان علی مهمان
امام المتقین تنها امیرالمومنین باشد
«علیٌّ حُبّه تَقوی علیٌّ حُبُّه إیمان»
شاعر: #مهدی_علی_قاسمی
انسان شناسی ۹۴.mp3
11.3M
#انسان_شناسی ۸۹
#استاد_شجاعی
#استاد_انصاریان
⚡️ما فقـــط یک کار مهم در زندگی داریم!
اگر مراقب همین یک وظیفه باشیم؛ بقیهی امور
۱ـ دنیا
۲ـ ابدیت مان
به زیباترین نحو ممکن، پیش خواهد رفت!
ما فقـــــط یک وظیفهی مهم، در مسیرِ عاشقیمان داریم ❗️
🔸 اِلهى اِلى مَنْ تَکِلُنى؟
اِلى قَریبٍ فَیَقْطَعُنى اَمْ اِلى بَعیدٍ فَیَتَجَهَّمُنى اَمْ اِلَى الْمُسْتَضْعَفینَ لى وَاَنْتَ رَبّى وَمَلیکُ اَمْرى اَشْکُو اِلَیْکَ غُرْبَتى وَبُعْدَ دارى وَهَوانى عَلى مَنْ مَلَّکْتَهُ اَمْرى
🌱 خدایا، مرا به که واگذار میکنى؟
به نزدیک تا با من به دشمنى برخیزد، یا به بیگانه تا با من با ترش رویى برخورد کند یا به آنان که خوارم میشمرند؟ و حال اینکه تو خداى من، و زمامدار کار منى. 🌷
من به تو شکایت میکنم، از غربتم، و دوری خانه آخرتم، و سبکی ام نزد کسی که اختیار کارم را به او دادى.
#دعای_عرفه
🌷 @IslamLifeStyles
صالحین تنها مسیر
#از_جهنم_تا_بهشت #قسمت_بیست_و_پنجم به روایت امیرحسین. همینجوری اعصابم بابت اتفاقات این مدت خراب ب
#از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_بیست_و_ششم
.
به روایت امیرحسین
چی بهش میگفتم میگفتم الان دو ساله که بابایی که منو با همه اعتقاداتم اشنا کرده مخالف همه چیز شده؟ بگم چی بهش ؟ بگم چون توقع داشته که نوکری امام حسین رو بکنه و امام حسین هم همه کاراش رو راست و ریست کنه حالا نشده پا گذاشته رو همه ارزش هاش و حالا سعی داره منم متقاعد کنه که راهم اشتباهه؟ چی میگفتم بهش؟ دلم نمیخواست آبروی خانوادم آبروی بابام؛ کسی که منو با اربابم آشنا کرد بره........
بعد از یک ساعت تو ترافیک بودن محمد رو دم خونشون پیاده کردم و خودم هم راه افتادم به سمت خونه. حوصله هیچ کس رو نداشتم . از طرفی فضای خونه دلگیر و کسل کننده بود و از طرفی بیرون بودن دردی رو دوا نمیکرد. پناه بردم به آرامش بخش ترین چیز ممکن ؛ زیارت عاشورا.
الذین بذلو مهجم دون الحسین علیه السلام.
با خوندن زیارت عاشورا آروم شده بودم. شنیدن صدای انرژی بخش پرنیان هم کار خودشو کرد و سعی کردم یکم فکرمو آزاد کنم. در اتاق باز بود و صداش از پذیرایی واضح به گوش میرسید
پرنیان_ امیرررر حسین کجاااایی؟
_ یه جایی زیر سقف آسمون
یه دفعه اومد سرشو آورد تو اتاق و گفت پرنیان_این آسمونتون برای خواهر گلت هم جا داره؟
_ بله بله اختیار دارید. بیفرمایید.
پرنیان_ خوووووب؟؟؟؟؟
_خوب به جماااااااالت.
پرنیان_عه. خوب دربند خوش گذشت منو نبردی؟
_ کمی تا حدودی شاید یه ذره
پرنیان_ پرووووو. امیرحسین به نظرت بابا میشه مثله قبلنا؟ میشه همون بابایی که عشقش امام حسین بود ؟
چی باید بهش میگفتم ؟ وقتی خودم هم نمیدونستم. توفکر بودم که پرنیان خودش رو انداخت تو بغلم و آغوش من شد جایگاهی برای هق هق خواهر کوچیکم. داشتم شاخ در میاوردم. این موضوع برای پرنیان تازگی نداشت الان دو سال بود که به همه تیکه و کنایه های بابا عادت کرده بودیم. منم به خاطر مخالفت بابا بود که الان بهم ریخته بودم وگرنه موضوع تنها این تغییر بابا نبود.
_ آبجی جان. درست میشه توکلت به خدا. مگه امروز بابا چیزی بهت گفته؟
پرنیان_ نه. امیر حسین پس کی درست میشه ؟ الان دوساله بابا اینجوری شده و روز به روز داره اعتقاداتش ضعیف تر میشه.
سکوت رو ترجیح دادم به هرجوابی که از صحتش مطمئن نبودم...... کم کم آروم تر شد ، سرش رو گذاشت روی پام و منم برادرانه موهاش رو نوازش کردم.
هردومون سکوت کرده بودیم. ظاهرا این آرامش شیرین تر از صحبت هایی درمورد اعتقادات عجیب و غریب بابا بود. میدونستم که هنوز هم ته دلش محبت اهل بیت هست ولی رو زبونش چی ؟
( من سید امیرحسین حسینی هستم و 21 سالمه. پرنیان خواهرم 4 سال از من کوچیک تره . پدرم پیمانکار ساختمان بودن که به دلیل کلاهبرداری یه آدم از خدا بی خبر نصفه بیشتر داراییش رو از دست داد و حالا به رشته اصلیش که البته خیلیم علاقه ای بهش نداره برق مشغوله. البته این معامله نه تنها اموال بابا رو برد بلکه دین و اعتقاداتش رو هم برد... حالا بگذریم)
صدای پرنیان باعث شد از فکر بیام بیرون.
پرنیان_ امیرحسین
_جانم؟
پرنیان_توهنوز هم به فکر سوریه ای؟
_ اره
پرنیان_ میدونی که بابا نمیزاره ، میخوای چیکارش کنی؟
_ نمیدونم خودمم کلافم .
واقعا هم نمیدونستم چیکار میتونم بکنم. وقتی همه عشقم همه هوش و حواسم اونجا بود اینجا بودنم چه فایده ای داشت ؟ چرا بابا نمیذاشت برم؟ هرچند بعید میدونم قبل از این اتفاقا هم که فوق العاده اعتقاداتش قوی بود اجازه رفتن میداد دیگه چه برسه به الان. البته درکش میکردم ، بلاخره فرزند بزرگ و تنها پسر خونه بودم ولی من دیگه واقعا طاقت اینجا موندن رو نداشتم.
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
╲\╭┓
╭ ❤️
┗╯\╲
═══❀❀❀💞❀❀❀═══
#از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_بیست_و_هفتم
به روایت حانیه
تو ماشین هیچکس حرف نزد و مسیر تا خونه تو سکوت کامل طی شد.
بچه ها از ترس اون گشت که من فکر کنم حقیقت نداشت و منم تو فکر طرز فکر اون مرده که به لطف دوستش که صداش کرد الان میدونستم اسمش امیرحسینه.
نزدیکای خونه بودیم که بارون شروع شد ....
_ نجمه من سر کوچه پیاده میشم.
نجمه_ باشه.
رسیدیم . پیاده شدم و خداحافظ ارومی زیر لب گفتم و منتظر جواب نشدم.
عاشق پیاده روی زیر بارون بودم. عجیبه این موقع سال و بارون؟ دوباره رفتم تو فکر اتفاقات امروز. این اتفاقات تازگی نداشتن ولی اینکه یه مامور گشت وایسه جلومون برای دخترا و جمله اون مرده برای من تازگی داشت.
کلافه زنگ در رو زدم.
صدای مامان حکم آرامبخش رو برای من داشت.
مامان_کیه؟
_بازکن.
درو باز کردم و وارد حیاط شدم. مامان سریع خودش رو به دم در رسوند و.... مامان_ ای وای. این چه ریخت و قیافه ایه؟ چرا انقدر زود اومدی؟ خوب زبون باز کن ببینم چی شده؟
_ وای مامان مگه شما مهلت زبون باز کردن هم میدی؟ هیچی نشده یکم پیاده روی کردم خیس شدم. میزاری بیام تو حالامامان جان؟
مامان بی حرف خودش رو از جلوی در کشید کنار و من وارد شدم و به اتاقم پناه بردم....
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
╲\╭┓
╭ ❤️
┗╯\╲
═══❀❀❀💞❀❀❀═══
#از_جهنم_تا_بهشت
#قسمت_بیست_و_هشتم
.....................................
به روایت امیرحسین
آخیش. چقدر آروم شدم همیشه هئیت مسکن من بود. خدا توفیق این نوکری رو از ما نگیره ان شاالله.
حاج آقا _ امیرحسین جان. یه لحظه بیا.
_جانم حاج آقا ؟
حاج آقا _ اتفاقی افتاده این چندوقته خیلی تغییر کردی؟
رازدار تر و راهنما تر از حاج آقا کی رو میتونستم پیدا کنم ؟ دل رو زدم به دریا و گفتم. از همون دو سال پیش تا الان. البته حاج آقا در جریان مشکل مالی که برای بابا پیش اومده بود ، بودن ولی این که این مشکلات تونسته رو اعتقاداتش تاثیر بزاره برای حاج آقا هم حیرت آور بود. ولی مشکل من علاوه بر اعتقادات بابا این بود که اجازه نمیداد من برم .
حاج آقا _ میدونستم رفتن برات مهمه ولی نه انقدر که اینجوری تغییرت بده . ولی امیرجان شرط اول رضایت والدینه تو سعی خودت رو بکن و بقیش رو بسپار به خدا مطمئن باش همیشه بهترین هارو برات رقم میزنه
حرفای حاج آقا همیشه برای من بشارت دهنده آرامش بودن. حرفاش از جنس زمین نبود حرفاش آسمونی بود.....
.
.
.
دوباره زیر لب صلواتی فرستادم و زنگ زدم. در که باز شد استرس من هم بیشتر شد .
پرنیان_ عه داداش چته ؟ چیزی شده؟
_ ها؟ نه. چیزه. یعنی قراره بشه.
پرنیان_ امیر عاشق شدیا 😂
_😳ابجی چی میگی؟
پرنیان_ هیچی خوش باش.
ای بابا . عشق من الان فقط و فقط شهادت بود. با دیدن مامان و بابا تو پذیرایی دیگه استرسم به اوج رسید . میترسیدم از این که دوباره همون حرفای همیشگی رو بشنوم.
_ سلام. بابا میشه حرف بزنیم؟
مامان_ سلام. قبول باشه خیر باشه مادر.
بابا_ سلام بابا جان. اره بیا بشین.
_ ان شاالله که خیره.
دوباره زیر لب صلوات فرستادم و نشستم رو مبل کنار بابا .
بابا_خب؟
_ها؟ چی؟
با این برخورد من همه زدن زیر خنده و پرنیان هم کم لطفی نکرد و گفت _ نگفتم عاشق شدی؟
_ نه. حواسم نبود خب. عه.
مامان_ عه بچمو اذیت نکنید ببینم. بگو مامان جان.
_ بابا ، چرا نمیزارید من برم ؟
بابا_ این بحث قبلا تموم شده.
_ نه برای من
بابا_ هزار بار گفتم بریز دور این مسخره بازیا رو.
دوباره همون آش و همون کاسه. شروع شد.
_ حداقل یه راه پیش پام بزارید.
بابا_ بیخیال شو
_ اگه راهتون اینه ؛ نه.
بابا_ پس ازدواج کن.
_ میخواید دست و پام بسته بشه؟
بابا_ آقای دین دار و با ایمان ، ازدواج مگه سنت پیامبر نیست؟
_ نه برای من که قرار نیست بمونم.
بابا_ ازدواج کن بعد اگه زنت گذاشت برو. من که حرفی ندارم فقط من اجازه نمیدم.
_شب به خیر
بابا_ شب به خیر
مامان _ امیرحسین پسرم بیا و بیخیال شو.
_ شب به خیر مامان
مامان_ شبت به خیر
با رفتن من به سمت اتاق پرنیان هم دنبالم اومد من که وارد اتاق شدم پرنیان دم در وایساد,و گفت _ میخوای باهم حرف بزنیم ؟
_ بزار برای فردا
پرنیان _ باشه . شب خوش
_ شبت به خیر
#ح_سادات_کاظمی
#کپی_بدون_نام_نویسنده_پیگرد_الهی_دارد
╲\╭┓
╭ ❤️
┗╯\╲
═══❀❀❀💞❀❀❀═══
#سلام_امام_زمانم
#سلام_آقای_من
#سلام_پدر_مهربانم
یک دانه نه صد دانه ی تسبیح دعایت
هر روز فرج زمزمه کردیم برایت
شرمنده ی چشمان پر از اشک تو هستیم
جان همه ی عالم و آدم به فدایت
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
🔴خوشا به حال آن ها که مشغول اصلاح خويش اند
#نهج_البلاغه
💥يَا أَيُّهَا النَّاسُ طُوبى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيْبُهُ عَنْ عُيُوبِ النَّاسِ، وَ طُوبى لِمَنْ لَزِمَ بَيْتَهُ، وَ أَکَلَ قُوتَهُ، وَاشْتَغَلَ بِطَاعَةِ رَبِّهِ، وَ بَکَى عَلَى خَطِيئَتِهِ
🌎«اى مردم! خوشا به حال آن کس که پرداختن به حال خويش او را از توجّه به عيوب مردم باز داشته و خوشا به حال آن کس که در خانه نشسته، روزى خود را مى خورد و به طاعت پروردگارش مشغول است و بر گناه خويش مى گريد»
📘#خطبه_176