هرچند شده دل از بهاران لبریز
منعاشق خِشْخِشِ صدای پاییز
بی برگ شده، اگرچه دور و بَرِمان
دلتنگ نشو میگذرد این غم نیز
#نگین_نقیبی
۲۳آذر۱۳۹۸
• دیندارآناستڪہ
• در ڪشاڪشبلا دیندار بماند،
• وگرنہ...
• درهنگامفراغتوصلحوسِلم،
• چہ بسیارند اهلدین... !
#شہیدسیدمرتضیآوینی
🍃 امیرالمؤمنین علیه السلام:
هر كه به كردار عدّهاى راضی باشد، مانند كسى است كه همراه آنان، آن #كار را انجام داده باشد.
و هر كس به كردار باطلى دست زند او را دو گناه باشد:
1⃣ گناه به جا آوردن آن
2⃣ و گناه رضایت به آن
📗 نهج البلاغة، حکمت ۱۵۴🍃
✅
🔴 ماجرای زینب
🔴 ماجرای دختری در کلاس زبان
🔴 ماجرایی برای این روزها
زینب ۱۲ساله است. مثل خیلی از بچههای امروز به کلاس زبان انگلیسی میرود. او تنها دختر چادری آموزشگاهشان است.
بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف «مرگ» دیده و طاقتش تمام شده. به تازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل میبرده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها میگذرانده. البته هر که از پشت سرش رد میشده، ناسزایی نثارش میکرده که با سکوت زینب ما مواجه میشده.
بله... #دانشآموز_اصیل و دلاور ما برای اعتقادش هم دیوار پاک میکند، هم فحش میشنود. اما لب به ناسزا باز نمیکند. این است تفاوت این بچهها با بعضیهای دیگر. این بچهها دانشآموخته کلاس قهرمانی حاجقاسم هستند...
القصه ... معلم کلاس زبان به بچهها تکلیف داده که انشایی (writing) بنویسند و یک شخصیت بزرگ را معرفی کنند. زینب که انگار ناسزاها به او کارگر نیفتاده، تصمیم میگیرد از آرمان بگوید؛ «#آرمان_علی_وردی». او میخواهد باز هم در قامت یک انسان فرهیخته و عاقل، اعتقادش را با کلمات بیان کند.
مادرش که میترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورند، مخالفت میکند! اما در نهایت راضی میشود. زینب مینشیند به نوشتن و چه نوشتنی... #روضهٔ_انگلیسی شنیدهاید؟ آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله؟...
زینب میداند نوشتن چنین متنی و خواندنش بین کسانی که فقط شعار «آزادی» میدهند یعنی چه. ولی کار خودش را میکند. انشایش را سر کلاس میخواند و بر خلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد در حالی که اشک در چشمهایش جمع شده، ایستاده برایش دست میزند!
چند روز بعد هم انشای زینب به حوزهی حاجآقا مجتهدی میرسد و حاجآقای میرهاشم حسینی از زینب تقدیر میکند.
برخی بیایند از زینب ۱۲ ساله یاد بگیرند ...
#حمید_کثیری 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4
یا اباصالح المهدی 🌺✨
نام تو حلاوت هر صبح جمعه است و حديث تو ندبه آدينهها. مىدانم كه تو زبان ندبه را بيشتر از هر زبان ديگرى دوست مىدارى . مىدانم كه تو جمعهها را خوب مىشناسى و هر عصر آدينه خود در گوشهاى اشك مىريزى.
اى همه دردهايم! از تو درمان نمىخواهم كه درد تنها سرمايه من در اين آشفتهبازار دنياست.
تنها اجابتى كه انتظار آن را مىكشم جماعت نالههاست تنها آرزويى كه منتپذير آنم، خاموشى هر صدايى جز اذان «يا مهدى» است
لیاقت نداریم!
خوب مىدانیم که لیاقت سربازى امام زمان ارواحنا فداه را نداریم؛ ولى باید آن قدر اصرار بورزیم و خودمان را به آنها نزدیک کنیم تا گوشه چشمى به ما کنند:
«آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند
آیا شود که گوشه چشمى به ما کنند؟»
📚آفتاب ولایت، صفحه ۴۸
آثار محبت حضرت را زنده نگه داریم
اگر ما بخواهیم معرفت و محبّتمان، به ولىّ عصر (علیه السلام) ثابت بماند، باید آثارش را زنده نگه داریم؛ او را فراوان یاد کنیم؛ نام مقدّسش را جلوی چشم خود، روى میزمان یا لابه لاى کتابهایمان بنویسیم؛ هر روز براى حضرت دعاى فرج بخوانیم؛ هنگام نماز و دیگر مناسبتها، از آن بزرگوار یادى بکنیم و براى وجود مقدّسش، صدقه بدهیم. درست است که صدقههاى ما براى امام زمان (علیه السلام) نفعى ندارد؛ ولى صدقهاى که با کمال تواضع و سرافکندگى باشد، نشاندهنده محبّت خالصانه ما به حضرت است.
📚 آفتاب ولایت، صفحه ۴۴
معرفتمان کافی نیست
هیچ کدام از ما نباید گمان کنیم معرفتى که به وجود مقدس ولىّ عصر عجل اللّه تعالى فرجه الشریف داریم، کافى و وافى است. ما باید خیلى بیشتر از اینها کار کنیم تا معرفتمان به حضرت کامل شود. اگر از مقام و منزلت امام زمان علیه السلام آگاه باشیم، هر آنچه به حضرتش منسوب است، در نظر ما نیز عزیز خواهد بود؛ امّا اگر از منزلت امام زمان علیه السلام بىاطّلاع باشیم، چیزهایى که به آن گرامى منسوب است، در نظر ما کم ارزش خواهد بود.
📚آفتاب ولایت، صفحه۴۴
لا اقل نرنجانیم!
همين اندازه ...عرض کنم که بعضی کارها مثل تيرى است که به قلب مقدس حضرت حجت می زنند. اگر بدانيم که بعضى از کارهاى ما تيراندازى به امام زمان هست حاضريم اين کار را انجام بدهيم؟ حاضريم قلب مبارک او را مجروح کنيم؟ توجه نداريم که بعضى از کارها دل آقا را مىسوزاند. اعمال ما باید به گونهاى باشد که اگر دل او را شاد نمىکند، لااقل او را نرجاند. اگر مرحمى بر زخمش نمىگذاريم، دل او را مجروح نسازيم.
۱۳۸۳/۰۷/۱۰
#علامه_محمد_تقی_مصباح_یزدی