امام باقر علیه السلام
"اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ"
🔹 كار خير و صدقه، فقر را مىبَرند، بر عمر مىافزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى كنند .
📚 من لا یحضر الفقیه جلد ۲ صفحه ۶۶
🌺 ولادت باسعادت امام محمد باقر علیه السلام بر شما مبارکباد 🌺
✅ پیشنهاد مطالعه
🔗 پر سودترین زیان
🔹چقدر این ماجرا در این زمان تنهاست!
_آثار گچ روی ناخنهای مرد کارگر مشخص بود و دخترکش از اینکه مادرش پسری حامله است، خوشحال بود، ولی پدر در اعماق نگاهش غمی پنهان بود و لبخندی دروغین بر لب داشت.
_مادر دختر چند تکه لباس پسرانه ارزان برداشته بود و دخترک تندتند اجناس گرانقیمت را روی پیشخوان مغازه میگذاشت.
_مادر دوباره آنها را سر جای خود میگذاشت و میگفت:
دخترم اینها را آقای فروشنده برای بچههای خودش آورده است.
دختر در جواب مادرش گفت:
پس چرا به خانهاش نمیبرد؟
_من هم بهعنوان فروشنده از اینکه اجناسم را میفروشم باید خوشحال میبودم ولی ناراحت بودم و پدر و مادر نگران و دخترک خوشحال را یکییکی نگاه میکردم. این وسط فقط آن دخترک خوشحال بود.
_چه کسی یا چه چیزی باعث نگرانی این پدر و مادر شده بود؟ آیا این پدر و مادری که خدا داشت به آنها فرزندی دیگر میداد، نباید خوشحال میبودند؟
_یک نایلون روی میز گذاشتم تا مادر زودتر سر و ته کار را جمع کند. چند تکه لباس را در نایلون گذاشتم.
_مرد رو به من گفت:
چقدر شد عمو؟
_گفتم:
قابل شما را ندارد. ۱۵٠هزار تومان.
_مرد کارت بانکیاش را داد و گفت:
انشاءالله که داخلش چیزی مانده باشد.
_کارت را کشیدم و ۱۵۰هزار ریال وارد کردم و دکمه سبز را زدم. هنوز دستگاه کاغذش بیرون نیامده بود، مرد گوشی قدیمی شکسته خود را درآورد و نگاه به پیامک بانک کرد.
_من تند کاغذ را از دستگاه درآوردم و با کارت در دست مرد گذاشتم.
_تا خواست بگوید اشتباه کشیدی و به ریال کشیدی، دست او را فشار دادم و به او چشمک زدم و گفتم:
خدا برکت بدهد.
_زن و دخترک نایلون را برداشتند و تشکر کردند و به راه افتادند. مرد خود را مشغول کرد تا کارت را داخل کیف کهنهاش جا بدهد. پشت سرش را نگاه کرد دید دختر و مادر از مغازه بیرون رفتند.
_سپس گفت:
ان شاءالله هر چه از خدا میخواهی به شما بدهد. یک هفته است بیکارم.
_تازه متوجه علت ناراحتی او شدم. بهش گفتم:
مبارک شما باشد، کاری نکردم. کمی بیشتر به شما تخفیف دادم.
_مرد رفت و من ماندم و احساس کردم صدای خدا را شنیدم که گفت:
دمت گرم.
_ آن روز اولین روزی بود که زیانی پر از سود کردم، چون هوای بنده خدا را داشتم .
🌸🌸🌸🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌸🌸🌸
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹با عرض سلام و تبریک فرارسیدن ماه پرخیر و برکت رجب
به رسم روز اول هر ماه قمری،انشالله اول ماه رجب هم ذبح گوسفند داریم.
به نیت سلامتی امام زمان و دفع بلا از خودمان و عزیزانمون
و همچنین با توجه به افزایش قیمت گوسفند و شریک شدن در ثواب عبادات و روزه خانواده های بی بضاعت در این ماه مشارکت بیشتری داشته باشیم.
به حق مولود های با عظمت این ماه
زندگی سرشار از
🌹امنیت،عافیت و معنویت 🌹
را برای شما
بزرگواران آرزومندم.
التماس دعای مخصوص
شماره کارت خدمت شما
۶۳۹۳۴۶۱۰۳۴۵۵۹۳۹۹خالقی
تا شنبه شب برای واریزی ،نیاز به اطلاع رسانی نمیباشد.
یا علی🌹🌹🌹🌹
موسسه راه سعادت
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹با عرض سلام و تبریک فرارسیدن ماه پرخیر و برکت رجب به رسم روز اول هر ماه قمری،انشالله اول
📌 شماره کارت متعلق به مسئول کارگروه خدمات اجتماعی موسسه راه سعادت (سرکار خانم خالقی) می باشد ...
🙏 از همه خیرین ، بانیان و نخود ریزان در بحث قربانی تشکر می کنیم 🙏
#گزارش_ذبح_قربانی
اول ماه رجب
الحمدلله بین خانواده های محروم توزیع شد ...
21.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 الحمدلله با تلاش شبانه روزی جهادگران عزیز موسسه راه سعادت طی ده روز به نتیجه نشست 😊
ثبت رکوردی دیگر 👌
بفرمائید 👈 اینجا 👉