🏴 امیری حسین و نعم الامیر
در نجف تصمیم گرفت که سه روز آب و غذا کمتر بخوره یا اصلاً نخوره تا حال آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام رو در روز عاشورا درک کنه....
روز سوم وقتی خواست از خونه بیرون بیاد که چشماش سیاهی رفت....
می گفت: "مثل ارباب همه جا رو مثل دود می دیدم اینقدر حال من بد شد که نمی تونستم روی پای خودم بایستم...."
از اون روز بیشتر از قبل مفهوم کربلا و تشنگی و امام حسین علیه السلام رو فهمید .
🌷شهید #هادی_ذوالفقاری🌷
🌷تاریخ ولادت : ۱۳ / ۱۱ / ۱۳۶۷
🌷محل ولادت : تهران
🌷 تاریخ شهادت : ۲۳ / ۱۱ / ۱۳۹۳
🌷محل شهادت : روستای مکیشفیه ، حوالی سامرا
🌷شهادت در راه دفاع از حرم امام هادی( ع)
#سالروزولادت🎊🎉🎈🎂🎈🎉🎊
#شریفترین_شغل_چیه_به_نظرتون❓
🍃امام خمینی (ره) : شریفترین شغل در عالم ، بزرگ کردن یک بچه است ، و تحویل دادن یک انسان است به جامعه .
🌹🌹🌹🌹🌹
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
#سلام_بر_شهدا
@saangareshgh
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد
حکومت نظامی دیگر ثمر ندارد
#دهه_فجر_گرامی_باد
@saangareshgh
🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸
یک روز بعد از #شهادت عبدالمهدی، دلم خیلی گرفته بود
گفتم بروم سراغ آن دفتری که خاطرات مشترکمان را در آن می نوشتیم.
به محض باز کردن دفتر، دیدم برایم یک نامه با این مضمون نوشته بود:
#همسر عزیزم، من به شما افتخار می کنم که مرا سربلند و عاقبت به خیر کردی و باعث شدی اسم من هم در فهرست #شهدای_کربلا نوشته شود. آن دنیا #منتظرت_هستم
💢روایتی از همسرشهید
🌷تاریخولادت ۱۳۶۳/۱۱/۱۴
🌷تاریخشهادت ۱۳۹۴/۹/۲۹
#شهیدعبدالمهدیکاظمی🕊🌹
#سالروزولادت🎊🎉🎈🎂🎈🎉🎊
مَا شَاءَ اللَّهُ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ
لطف آن چه تو اندیشی
حکم آن چه تو فرمایی...
#یالطیف🌱
چگونه باز کنم
بال در هوایِ وصال
که ریخت مرغ دلم
پر در آشیان فراق...
#اربآبحسینجآنــم
یک ره تورا ببینم ،
پس پیش تو بمیرم
من بیش از این ندارم ،
در عالم آرزویی ...
#اللهمارزقنیکربلاء💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اَلسَّلامُعَلَیْکَیااَباعَبْدِاللَّهِ
وَعَلَىالاَْرْواحِالَّتىحَلَّتْبِفِناَّئِکَ ...
از عاقبتِ عشقِ تو اندیشه نکردم
دیوانه، دلِ عاقبتاندیش ندارد
#ابکیمنفراقالحسین..💔
دادیم به حکاک،
عقیقِ دل و گفتیم
حک کن به عقیقِ دل ما،
حضرت زهــرا ...
#مادر_ما_مادر_تموم_عالم❤️
هر گلی بویی اگر دارد
ز بوی " فاطمه " ست
ای به قربان چنین ریحانهای
ریحانهها . . . . . . . .
#میلاد_بانوی_عشق
#مبــــــــــــــــارڪ🌺
ازتوآنیدلدیوانهمنغافلنیست ..
اینکهدرسینهمنهست، توهستی،
دل نیست !
#عماد_خراسانی
روزهایی که باهمیم
از سرنوشتم راضیام...
#مادرعزیزمروزتمبارک♥️
*شهیدی که جلو چشمان مادرش قطعه قطعه شد*
در سالروز وفات حضرت ام البنین(ع) و روز تکریم مادران شهدا یادی کنیم از مادرانی که از جگر گوشه خودشون گذشتن
🌹 *مظلوم ترین مادر شهید*🌹
*میگفت من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم*
برام تعجب بود که یه مادر شهید خودش این حرف رو بزنه!!!😳
پرسیدم: منظورتون چیه حاج خانم؟
گفت: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر اومد مرخصی و به کمک ما اومد که تو مزرعه مون کار میکردیم.
کوموله ها ریختن و یوسف رو دستگیر کردن.
بهش گفتن به خمینی توهین کن.
ولی یوسف این کار رو نکرد.
به من گفتن به خمینی توهین کن.
گفتم هیچ وقت چنین کاری نمیکنم.
گفتن بچه ات رو میکشیم.
بازم قبول نکردم.
پسرم یوسف رو بستند به گاری و *جلو چشمم سر از تنش جدا کردن و با ساطور دست ها و پاهاش رو قطع کردن و شکمش رو پاره کردن و جگرش رو درآوردن*😭
گفتن به خمینی توهین کن.
بازم گفتم نه.
گفتن کاری میکنیم که از غصه دِق کنی.
من رو با جنازه تکه پاره شده یوسفم کردن تو یه اتاق و در رو قفل کردن.
۲۴ ساعت با جنازه پسرم تنها بودم.
بعدش در رو باز کردن گفتن *باید خودت پسرت رو دفن کنی.*
گفتم با من این کار رو نکنید،من طاقت ندارم روی صورت یوسفم خاک بریزم.😢
گفتن اگه این کار رو نکنی دستات رو میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردونیمت.
شروع کردم با دستای خودم برای پسرم قبر در آوردن. *هر مشت خاک که برمیداشتم با گریه میگفتم یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری...*
انگار همه عالم کمکم میکردن برای حفر قبر پسرم.
قبر که آماده شد گفتن خودت باید خاکش کنی...
دلم گرفت، آخه *پسرم کفن نداشت که جنازه اش رو کفن کنم،گوشه ای از چادرم رو جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم رو گذاشتم تو چادر.* نگاهم به جنازه اش که افتاد باز دلم گرفت، آخه نه نمازی بر جنازه خونده شد ، نه تشییعی شد، نه کسی بود دلداریم بده.😢فقط خدا خودش شاهد هست که یه خانم چادری بالای قبر وایساده بود و بهم دلداری میداد و میگفت صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو...
*کنار قبرش نشستم و با دستای خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم...*😭😭😭
به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.
هدیه به روح شهید *یوسف داورپناه* و همه شهدا و مادران شهدایی که دیگر در بین ما نیستند صلوات🌹
کمیته راویان شهید دیلمی شهرستان کوار
میلاد مــادر خـوبیها 🌸🍃
بانوی دو عالم حضرت🌺🍃
زهـرای مـرضیہ (س) 🌸🍃
و روز بزرگداشت مقام 🌺🍃
مادر و زن، بر همه مادران و🌸🍃
زنان و دختران سرزمینم مبارک باد🌺🍃
•○•○
🍃به این کاری نداشته باش که
چرا محزون شدی؛
اذیتت کردهاند؟ گناه کردی؟
🍃چه غم خودت را داشته باشی چه غم دیگران را؛ تسبیح بردار و استغفار کن تا غم هایت برود...🖇
📚میرزا اسماعیل دولابی
💍
👈ازدواج شهید مدافع حرم #عبدالمهدی_کاظمی و همسرش به واسطه
#شهید_سیدمجتبی_علمدار🌷
💠 شهدا حاجت میدن👇👇
🔹سوم دبیرستان بودم و به واسطه علاقه ای که به شهید سید مجتبی #علمدار داشتم، در خصوص زندگی ایشان مطالعه📖 می کردم.
این مطالعات به شکل کلی من را با #شهدا، آرمان ها و اعتقاداتشان بیش از پیش آشنا می کرد👌.
🔸شهید علمدار گفته بود به همه مردم بگویید اگر #حاجتی دارید، در خانه شهدا🌷 را زیاد بزنید. وقتی این مطلب را شنیدم🎧 به شهید سید مجتبی علمدار گفتم: حالا که این را می گویید، می خواهم دعا کنم خدا یک مردی را قسمت من کند که از سربازان #امام_زمان (عج) و از اولیا باشد.
🔹حاجتی که با عنایت #شهید_علمدار ادا شد و با دیدن خواب ایشان، باهمسرم که بعدها در زمره شهدا🕊 قرار گرفت، آشنا شدم.
🔸یک شب خواب #شهیدسید_مجتبی_علمدار را دیدم که از داخل کوچه ای به سمت من می آمد و یک جوانی همراهشان بود👥.
شهید لبخندی زد😊 و به من گفت #امام_حسین (ع) حاجت شما را داده است و این جوان هفته دیگر به #خواستگاری تان می آید. نذرتان را ادا کنید✅.
🔹وقتی از خواب بیدار شدم زیاد به خوابم اعتماد نکردم🚫. با خودم گفتم من #خواهر بزرگ تر دارم و غیرممکن است📛 که پدرم اجازه بدهد من هفته دیگر #ازدواج کنم. غافل از اینکه #اگرشهدابخواهند شدنی خواهد بود👌.
🔸فردا شب سید مجتبی به خواب #مادرم آمده و در خواب به مادرم گفته بود : جوانی هفته دیگر به خواستگاری #دخترتان می آید. مادرم در خواب گفته بود نمی شود، من دختر بزرگ تر دارم پدرشان اجازه نمی دهند❌. شهید علمدار گفته بود که #ما این کارها را آسان می کنیم☺️.
🔹خواستگاری درست هفته بعد انجام شد. طبق حدسی که زده بودم #پدرم مقاومت کرد اما وقتی همسرم در جلسه خواستگاری شروع به صحبت کرد🗣، پدرم دیگر حرفی نزد🚫 و #موافقت کرد و شب خواستگاری قباله من را گرفت✔️.
🔸پدر بدون هیچ #تحقیقی رضایت داد✅ و درنهایت در دو روز این وصلت جور شد و به #عقد یکدیگر درآمدیم. همان شب خواستگاری قرار شد با #عبدالمهدی صحبت کنم. وقتی چشمم به ایشان افتاد تعجب کردم و حتی ترسیدم😨! طوری که یادم رفت سلام بدهم.
🔸یاد خوابم افتادم. او همان #جوانی بود که شهید علمدار در خواب😴 به من نشان داده بود. 💕
وقتی با آن حال نشستم، ایشان پرسید اتفاقی افتاده است⁉️ گفتم شما را در خواب همراه #شهید_علمدار دیده ام.
🔹خواب را که تعریف کردم #عبدالمهدی شروع کرد به گریه کردن😭. گفتم چرا گریه می کنید؟
در کمال تعجب او هم از #توسل خودش به شهید علمدار برای پیدا کردن #همسری_مومن و متدین برایم گفت☺️.💞
راوی:همسر شهید
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی💗
♥️ #اللهم_ارزقنا_شهادت ♥️
#سالروزولادت🎉🎊🎈🎂🎈🎊🎉