.بسم الله الرحمن الرحیم
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌹🌱🌹🌱
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
#شادی_روح_شهدا_صلوات
سنگر عشق🌺
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
تازه از سربازی برگشته بود و حدود20 سالش بود☺️
که اومدن خواستگاریم ...💕
هنوز کاری هم پیدا نکرده بود...🍃
یادمه مراسم خواستگاری بابام ازش او پرسید...
" درآمدت از کجاست؟؟👀
گفت:من روی پای خودم هستم و
از هر جا که باشه نونمو در میارم👌
حالت مردونهش خیلی به دلم نشست😍 💕
وقتی میدیدم که چطور با خونوادم در مورد ازدواج صحبت میکنه ...☺️
با هم که صحبت میکردیم گفت:
حجاب شما از هر چیزے واسم مهمتره ...🍃
واسه عـــــقد که رفتیم ...💕
دست خطی نوشت و خواست که امضاش کنم
نوشته بود ...
" دلم نمے خواهد یک تار موی شما را نامحرمی ببیند…❤ "
منم امـــــضاش کردم ...☺️
مادرم از این موضوع ناراحت شد و گفت
این پسر خیلے سخت گیره😒
ولی من ناراحت نشدم
چون میدونستم که میخواد زندگی کنه ...❤️
واقعاً هم زندگے باهاش بهم مزه میداد☺️
#شهید_مهدی_قاضیخانی
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
حساسیت به حق الناس
📝نقل از همسر شهید مجیری:
🌺خیلی دقت روی #حق_الناس داشت؛ به عنوان مثال برای خرید میوه🍊🍐، وقتی می خواست میوه جدا کند آنقدر حواسش بود که اگر ناخنش به میوه ای می خورد همان را بر می داشت که نکند به اندازه ذره ای حق الناس شده باشد.☝️
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
خاطرات شهید احمدی روشن
🌹به نقل از همسر 🌹
رفقایم توی بسیج بودند مصطفی ازم خواستگاری کرده.☺️
از این طرف و آن طرف به گوشم می رساندند که «قبول نکن، متعصبه».
با خانمها که حرف میزد، سرش را بالا نمیگرفت.🍃
سر برنامه های بسیج اگر فکر می کرد حرفش درست است، کوتاه نمی آمد. به قول بچه ها حرف، حرف خودش بود.👌
معذرت خواهی در کارش نبود.
بعد از ازدواج 😍 محبتش به من آنقدر زیاد بود که رفقایم باور نمی کردند این همان مصطفایی باشد که قبل از ازدواج می شناختند.❤️
طاقت نداشت سردرد من را ببیند.🍃☺️
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
هادی هميشه تصوير مقام معظم رهبري را روي سينه داشت☺️ همين كار باعث شد كه بسياري از دوستان عراقي اوهمين كار را انجام دهند👌 هادی به مسائل معنوي بسيار توجه ميكرد نماز شب و اخلاص او مورد توجه رزمندگان عراقي قرار گرفت🍃 در راستاي همين تأثيرگذاري بود که بحث چفيه و پيشاني بند را مطرح کرد☝️ فرماندهان حشدالشعبي که به او اعتماد کامل داشتند، او را با صد ميليون تومان پول به ايران فرستادند☺️👌 او اجازه داشت هر طور که ميخواهد خرج کند، اما هادي رعايت ميکرد🙂 که از آن پول براي خودش خرج نکند گاهي آنقدر رعايت ميکرد که بيسکوييت را جايگزين وعده ي غذايي ميکرد ☺️❤️
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
#تلنگر
#میترسم_از_خودم ...😔
•زمانی که عکس شهدا رو به دیوار اتاقم چسبوندم،
ولی به دیوار دلم نه!☹️
#میترسم_از_خودم ...😔
•زمانی که اتیکت خادم الشهدا و...رو به سینه ام میچسبونم،
اما خادم پدر و مادر خودم نیستم!
#میترسم_از_خودم ...😔
•زمانی که اسمم توی لیست تمام اردو های جهادی هست،
ولی توی خونه خودمون هیچ کاری انجام نمیدم!
#میترسم_از_خودم ...😔
•زمانی که برای مادرای شهدا اشک میریزم،
اما حرمت مادر خودم رو حفظ نمیکنم!
#میترسم_از_خودم ...😔
•زمانی که فقط رفتن شهدا رو میبینم،
ولی شهیدانه زیستنشون رو نه!
#میترسم_از_خودم😔 .......
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
چرا نام لشکر را «فاطمیون» گذاشتند؟
تیپ «فاطمیون» در ایام شهادت حضرت زهرا(س) شکل گرفت، به همین دلیل این نام انتخاب شد.
همچنین بچههای تیپ میگفتند چون حضرت زهرا(س) غریب بود و در غربت شهید شد و ما هم در سوریه غریب هستیم، نام فاطمیون برازنده ماست.
سنگر عشق🌺
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
#حاج_آقا_پناهیان:👤
[هَر کی آرِزو داشتِه باشِه خِیلی خِدمَت کُنه
#شَهید میشِه...!
یِه گُوشِه دِلِت پا بِدِه؛ #شُهَدا بَغَلِت کَردَند...!
ما بِه چِشم #دیدیم اینارُو
اَز این #شُهدا مَدَد بِگیرید مَدَد گِرفتَن
اَز #شُهدا رَسمِه
دَست بِذار
رُو خاکِ قَبر #شَهید بِگو:
" #حُسین! بِه حَقِ این شَهید یِه نِگاه بهِ ما بُکُن...! ]
•|💚|• #شُهَدا_گاهی_نِگاهی •|💛|•
#تفڪر :-)
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
یک بار محمود رضا تعریف می کرد که : یک روز تو یکی از مناطقی که آزاد شده بود ، متوجه پیر مردی شدیم که سر گردان این طرف و آن طرف می رود 🚶🏃. رفتم جلو پرسیدم : چی شده ؟ گفت : پسرم مجروح در خانه افتاده است . اما کسی از اهالی محل این جا نیست کمکش کند😞. با تعدادی از بچه ها رفتیم داخل خانه و دیدیم پسرش یکی از تکفیری های👹 مسلح است . با هیکل درشت و ریش بلند و لباس چریکی که یک گوشه افتاده بود😖 و خون زیادی ازش رفته بود. تا متوجه حضور ما در خانه شد شروع کرد به رجز خواندن و فریاد کردن و هرچه از دهانش در می آمد نثار علوی ها و سوری هایی می کرد که با آنها می جنگیدند👺 . همین طور که داشت فریاد می زد بد و بی راه می گفت ، یکی از بچه ها رفت در گوشش به عربی گفت : می دانی ما کی هستم😏؟ ما #جیشالخمینی هستیم✌️ . این را که گفت دیگر ساکت شد😁
شهید محمودرضا بیضایی🌺🍃
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58
#عاشقانه_شهدا🌹
حالم خوش نبود...
رفتیم واسه آزمایش...
وقتی برگشتیم خونه...
حس خوبی داشتم...
حس یه اتفاق و تغییر...
اونقد غرق افکارم بودم...
که نفهمیدم کی غذا رو آماده کرده...!❤
دستپختش مثه همیشه حرف نداشت...💕
با اینکه اشتها نداشتم...
ولی طعم غذای اون روز...
هنوز زیر زبونمه...
صبح با صدای مهربونش...❤
از خواب بیدار شدم...
با یه لبخند زیبا نشسته بود بالا سرم...💕
گفت:
"حالت بهتر شده خانومی...؟💕
داشتم میرفتم سر کار...
دلشوره داشتم...❤
میخوای اصلا امروز نرم و بمونم پیشت...؟💕"
گفتم:"نه بابا خوبم...❤"
به چشاش حالت معصومانه ای داد و گفت :
"تو که مریض میشی…
از دنیا سیر میشم...❤"
سرمو کج کردم و با لبخند گفتم:
"درسته که تو همیشه خیییلی مهربونی ولی...
خداییش دیگه داری لوسم میکنیاااا...💕
بابا چیزیم نیست که...
فردا که جواب آزمایش بیاد میبینی که خبری نیست..."
گفت:"پس خیالم راحت...؟
حالت خوبه خوبهه...❤...برررم...؟"
گفتم:"آره...برو تا خودم بیرونت نکردم...❤
فرداش رفت و جواب آزمایشو گرفت...
تو خیال خودم بودم که...
دیدم با یه سلام بلند و لبخند...
اومد تو خونه...
یه جعبه شیرینی و یه شاخه گل رز هم دستش بود که گرفت سمتم...❤
مونده بودم هاج و واج نگاش میکردم...
گفتم:
"آقا مهدی ی ی...!
چـه خبر شده...؟!
واااای...…نههههه...!
خدایی ی ی...آره ه ه...؟"
گفت:
"بعععلهههه...
تبریک میگم مامان کوچولووو...❤
داریم مامان و بابا میشیم...💕"
احساسی که اون لحظه داشتمو...
هیچوقت فراموش نمیکنم...
بهترین خبری بود...
اونم از زبون عزیزترین فرد زندگیم...💕
اشک شوق میریختم و...
خدا رو شکر میکردیم...
.
(همسر شهید،مهدی خراسانی)
💞 سنگر عشق
http://eitaa.com/joinchat/1940389899Ccfe69b9c58