بسم رب الشهدا دل ڪه هوایے شود، پرواز است ڪه آسمانیت مے ڪند و اگر بال خونیـن داشته باشے دیگر آسمــان، طعم ڪربلا مے گیرد دلها را راهے ڪربلاے جبهه ها مے ڪنیم و دست بر سینه، به زیارت "شهــــــداء" مے رویم... بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم. @saangareshgh 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

حجاب چهره جان می‌شود غبار تنم خوشا دمے ڪه از آن چهره پرده برفڪنم چنین قفس نه سزاے چو من خوش الحانیست روم به گلشن رضوان ڪه مرغ آن چمنم عیان نشد ڪه چرا آمدم ڪجا رفتم دریغ و درد ڪه غافل ز ڪار خویشتنم چگونه طوف ڪنم در فضاے عالم قدس ڪه در سراچه ترڪیب تخته بند تنم اگر ز خون دلم بوے شوق می‌آید عجب مدار ڪه همدرد نافه ختنم طراز پیرهن زرڪشم مبین چون شمع ڪه سوزهاست نهانے درون پیرهنم حاجے حرف‌ براے گفتن زیاد دارم، اما اجازه بده فعلا بین ما دو تا بمونه... این روزها تموم بشه، بعد با هم درد دل می‌ڪنیم.... مرغ چمنے و من آواز خوان دست تنهایی... 📎صبحتون شهــــدایی @saangareshgh 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

🌹 #شهیدشناسی 🌷 #شهید_فرامرز_ابراهیمی فرزند علی، متولد ۴۶/۳/۳ در شهرستان چالوس استان مازندران دیده به جهان گشود. 🌹فرامرز مجرد بود و به عنوان سرباز ارتش به منطقه سومار اعزام شد و در تاریخ ۶۶/۳/۳ در اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. 💔🕊 🌹 پیکر مطهرش در گلزار یوسف رضا شهرستان چالوس به خاک سپرده شد💔😔 🍂‌ یا رب نرود ناله ز خاکستر عشاق... در خاک هم این سوختگان فاخته باشند...🕊 یادش گرامی و راهش پررهرو باد🌹 @saangareshgh 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

😔😔

ویژگی #شهیدمدافع_حرم_علی_جمشیدی🌹 ‌ ✨بعد از اتمام نمایشگاه فاطمیه سال ۹۴ برای مرتب کردن لباس های اهدایی مردم به مدافعان حرم به انبار رفتیم. ✨داشتیم لباسهای خوب و مناسب را برای بسته بندی جدا می کردیم فضای عجیبی شده بود حسرت... اشک چشم... بغض توی گلو... آخه قرار بود این لباس‌ها برسه به دست مدافعان حرم. همونجا که آرزوی هر عاشقیه، زیارت حرم حضرت زینب سلام الله، دفاع از حرم عمه سادات.😔 ✨ حین کار که با هم صحبت می کردیم به علی آقا گفتم : میشه این لباسارو خودمون تو سوریه بپوشیم؟؟ علی آقا گفت:چرا نمیشه،شدنی هست، باید بخوایم. ✨اعزام بعدی لشکر ۲۵ کربلای ساری، فروردینه، اگه بخوایم میشه... 😊 ✨آره راست می‌گفت علی آقا... باید بخوایم تا بشه، علی آقا خواست، ۲۵ فروردین اعزام شد و ۱۷ اردیبهشت در کربلای خان طومان به شهادت رسیدند💔 🌷@saangareshgh 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸

سلام برشهدای خانطومان

ما به این#دست یک جان بدهکاریم #رای که چیزی نیست. #من_رای_میدهم @saangareshgh 🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸🌿🌸