•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُدَّخَرُ لِتَجْدِیدِ الْفَرَائِضِ وَ السُّنَنِ...
🌱رگ خشک احکام الهی جز با خون گرم حضور تو جان تازه نمی گیرد!
🌱سلام بر تو ای گنج ودیعه شده در خزائن الهی.
و سلام بر روزی که به یُمن جاری شدن احکام خدا، درخت شادی انسان شکوفه خواهد زد.
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
🌸دوشنبه را بیمه کنیم
🍃با صلوات بر
🌺حضرت محمد ص
🍃و خاندان پاک و مطهرش
🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🍃وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🌺وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸🍃
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•
شهید محمد رضایی
شهید 20 ساله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تاریخ تولد: 1 / 5 / 1346
تاریخ شهادت: - / 3 / 1366
محل شهادت: اردوگاه تکریت
شهید محمد رضایی اول مرداد 1346 در مشهد استان خراسان رضوی متولد شد. پدرش رمضانعلی چوببُر بود و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره دبیرستان در رشته علوم تجربی درس خواند و دیپلم گرفت. از طرف بسیج به جبهه رفت و به عنوان مسئول دسته غواصان اطلاعات عملیات تیپ 21 امام رضا (ع) مشغول به فعالیت شد. محمد چهارم دی 1365 طی عملیات کربلا 4 در جزیره بوارین در اروندرود مجروح و به اسارت رژیم بعث درامد و به اردوگاه 11 تکریت انتقال میدهند. به طور سهوا یکی از اسرا هویت محمد را در اردوگاه بیان میکند و میگوید با اطلاعات او تعداد زیادی از فرماندهان ارتش بعث کشته شدهاند و جاسوسان به بعثیها میگویند. محمد را بعد از شناسایی، توسط عدنان و علی آمریکایی به شدت شکنجه میکنند (نمونه: داخل حمام زیر دوش آب داغ با کابل میزدند یا با کف پوتین به صورت او لگد میزدند) اما چیزی فریاد یا زهرا (س) از محمد شنیده نشد و سرانجام خرداد 1366 در زندانهای بعث به شهادت میرسد و در قبرستان الکرخ شماره 173 دفن میکنند. پیکرش مرداد 81 در حالیکه کاملا سالم مانده بود به کشور بازگشت و در گلزار شهدای مسجد امام سجاد (ع) شیروان به خاک سپرده شد.
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
☑️ همه فرماندهان ترور شده #حزب_الله جایگزین شدند
👤سردار وحیدی فرمانده اسبق نیروی قدس:
🔸به عنوان مطلع تاکید میکنم که هیچ جایگاه فرماندهی در چارت فرماندهی حزبالله #لبنان، خالی نیست و همه فرماندهان شهید با فرماندهان دیگری جایگزین شدهاند.
🔸افرادی زیادی در حزبالله هستند که میتوانند جانشین #سید_حسن_نصرالله باشند.
🔸حزبالله در عمر ۴۰ ساله خود ترور زیاد دیده. رژیم صهیونیستی از دست حزبالله فرار نخواهد کرد.
🔸حزبالله اساساً از ذخایر استراتژیک استفاده نکرده است.
🔸بمبهای سنگرشکن مال آمریکاست و ارتباطی به ظرفیت رژیم صهیونیستی ندارد.
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
9.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
فتنه برای خواص و انقلابی ها که نسبت به تدابیر رهبری شک و تردید میکنند.
مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
نماز
غذای روح است
و همان طور که بهترین غذا آن است که جذب بدن شود.
بهترین عبادت هم
نمازی است که جذب روح شود
یعنی با نشاط و حضور قلب انجام گیرد
و آثار آن در رفتار نمازگزار ظاهر شود.
تصاویری از آخرین نماز حاجقاسم و سیدحسن نصرالله
#نماز
#حاج_قاسم
#سید_حسن_نصرالله
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
☀️#رفیق_مثل_رسول
#قسمت_۵۱
در آخرین روز ماموریتمان محرم شهید شد.بنا بر شرایط موجود خبر شهادت و محل شهادت محرم جزبه خانواده و تعداد محدودی از دوستان اعلام نشد و به قول قدیمی ترها آستین بر دهان گذاشتیم و آرام گریه کردیم تا این خبر به گوش نااهلان نرسد. روز مراسم محرم من به واسطه حسین با محمد آشنا شدم. محمد شاگرد اول دوره ها بود،سعی میکرد ،نشان بدهد که خیلی راغب به آشنایی و دوستی با کسی نیست.بعدها محمد گفت؛(توی رفاقت چون خیلی مشتی پایه هستی،من خیلی دوست داشتم باهات رفاقت کنم).
جزوه محرم تنها یادگاری روزهای سخت و غریبانه حضور ما در سوریه،دست من امانت ماند.هروقت دل تنگ محرم میشدم،سرمزارش میرفتم و به خاطر نشانه ای که به من امانت داده بود،از او تشکر میکردم.یک بار وقتی با حاج محمد برای زیارت مزار محرم رفتیم،از حاج محمد خواستم اگر من شهید شدم،بالای سر محرم که یک جای خالی وجود داشت،به خاک بسپارند. به شوخی به حاج محمد گفتم؛اینجا خوش نقشه است و دسترسی به پارکینگ هم راحته،حاج محمد خندید و گفت:اگه هم من شهید شدم،تو برای من همین کار را انجام بده.
بعداز شهادت محرم تصمیم گرفتم دوره های آموزشم را با بالاترین درجه طی کنم.هم دوره و هم سرویسی حامد شدم.سر کلاس های غواصی عمق و تاکتیک بیشتر به چشم اساتید آمدم و این را از تعریف های حامد فهمیدم.
حس میکردم مدیریت نظامی،یعنی تسلط کامل داشتن روی مباحث علمی،عملی و این تسلط با تحقیق و تمرین امکان پذیر بود.بین کارهایم برنامه ریزی کردم و به کلاس تراشکاری رفتم.حامد از وقتی باخبر شد تا اولین نمونه کار تراشکاری ام را دید،هزار بار تاکید میکرد،رسول مراقب خودت باش.گاهی به حرفش گوش میکردم و گاهی هم کار خودم را میکردم. محل کار از هرفرصتی استفاده میکردم تا از حامد کار یاد بگیرم.
من و حامد از بچگی به واسطه همکاربودن پدرهامان باهم دوست بودیم،اما همکار شدن خود ما باهم و هم سرویس شدنمان به تحکیم این دوستی و تبدیلش به رفاقت بیشتر کمک کرد.من و حامد چند ماموریت داخلی باهم بودیم.گاهی خیلی ظریف و به قول بچه ها زیر پوستی درس اخلاق می داد.
زندگینامه شهید مدافع حرم🕊🌹
#رسول_خلیلی
ادامه دارد...
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•