🌷لالههای بهشتی🌷
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•
شهید محمدصادق غفوری
شهید 17 ساله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تاریخ تولد : 10 / 6 / 1345
تاریخ شهادت : 5 / 12 / 1362
محل شهادت: جزیره مجنون
عملیات: خیبر
شهید محمدصادق غفوری دهم شهریور 1345 در محله اسفریز از محلات شهرستان خمینیشهر استان اصفهان متولد شد. پدرش علی و مادرش بیگم نام داشتند. تا کلاس دوم راهنمایی درس خواند. از طرف بسیج به جبهه اعزام شد و در لشکر 27 محمد رسول الله مشغول به فعالیت گردید. محمدصادق پنجم اسفند 1362 طی عملیات خیبر در منطقه طلائیه از جزیره مجنون بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد و سرانجام هنگام تفحص منطقه پیکرش شناسایی شد و در گلزار شهدا سیدمحمد خمینی شهر به خاک سپرده شد.
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
♥️⃟📚 #بدون_تو_هرگز ♥️⃟📚
#قســــــــمت_ششم
حاج خانم، عذرمی خوام ولی امکان داره چند لحظه ما رو تنها بزارید...
مادرم با ترس ... در حالی که زیرچشمی به من و علی نگاه می کرد رفت بیرون ...اومد سمتم و سرم رو گرفت توی بغلش
... دیگه اشک نبود... با صدای بلند زدم زیر گریه ... بدجور دلم سوخته بود ...- خانم گلم ... آخه چرا ناشکری می کنی؟
... دختر رحمت خداست ... برکت زندگیه ... خدا به هر کی نظر کنه بهش دختر میده ... عزیز دل پیامبر و غیرت آسمان
و زمین هم دختر بود ...و من بلند و بلند تر گریه می کردم ...با هر جمله اش، شدت گریه ام بیشتر می شد ... و اصلا
حواسم نبود، مادرم بیرون اتاق ... با شنیدن صدای من داره از ترس سکته می کنه ...بغلش کرد ... در حالی که بسم الله می گفت و صلوات می فرستاد، پارچه قنداق رو از توی صورت بچه کنار زد... چند لحظه بهش خیره شد ... حتی پلک
نمی زد ... در حالی که لبخند شادی صورتش رو پر کرده بود ... دانه های اشک از چشمش سرازیر شد ...- بچه اوله و این همه زحمت کشیدی ... حق خودته که اسمش رو بزاری ... اما من می خوام پیش دستی کنم ... مکث کوتاهی کرد ... زینب یعنی زینت پدر ... پیشونیش رو بوسید ... خوش آمدی زینب خانم ...و من هنوز گریه می کردم ... اما نه از غصه،
.
بعد از تولد زینب و بی حرمتی ای که از طرف خانواده خودم بهم شده بود ... علی همه رو بیرون کرد ... حتی اجازه نداد مادرم ازم مراقبت کنه ... حتی اصرارهای مادر علی هم فایده ای نداشت ...خودش توی خونه ایستاد ... تک تک کارها رو به تنهایی انجام می داد ... مثل پرستار ... و گاهی کارگر دم دستم بود ... تا تکان می خوردم از خواب می پرید ... اونقدر
که از خودم خجالت می کشیدم ... اونقدر روش فشار بود که نشسته ... پشت میز کوچیک و ساده طلبگیش، خوابش می برد
بعد از اینکه حالم خوب شد ... با اون حجم درس و کار ... بازم دست بردار نبود ...اون روز ... همون جا توی در
ایستادم ...فقط نگاهش می کردم ... با اون دست های زخم و پوست کنده شده داشت کهنه های زینب رو می شست ... دیگه دلم طاقت نیاورد ...همین طور که سر تشت نشسته بود... با چشم های پر اشک رفتم نشستم کنارش ... چشمش که بهم افتاد، لبخندش کور شد...
–چی شده؟ ... چرا گریه می کنی؟ ...تا اینو گفت خم شدم و دست های خیسش رو بوسیدم ... خودش رو کشید کنار...
–چیکار می کنی هانیه؟ ... دست هام نجسه ...نمی تونستم جلوی اشک هام رو بگیرم ... مثل سیل از چشمم اشک پایین می اومد...
–تو عین طهارتی علی ... عین طهارت ... هر چی بهت بخوره پاک میشه ... آب هم اگه نجس بشه توی دست تو پاک
میشه ...من گریه می کردم ... علی متحیر، سعی در آروم کردن من داشت... اما هیچ چیز حریف اشک های من نمیشد...
.
زینب، شش هفت ماهه بود ... علی رفته بود بیرون ... داشتم تند تند همه چیز رو تمیز می کردم که تا نیومدنش همه جا
برق بزنه ... نشستم روی زمین، پشت میز کوچیک چوبیش ... چشمم که به کتاب هاش افتاد، یاد گذشته افتادم ... عشق
کتاب و دفتر و گچ خوردن های پای تخته ... توی افکار خودم غرق شده بودم که یهو دیدم خم شده بالای سرم ...
حسابی از
دیدنش جا خوردم و ترسیدم ... چنان از جا پریدم که محکم سرم خورد توی صورتش ...حالش که بهتر شد با خنده گفت ...
عجب غرقی شده بودی... نیم ساعت بیشتر بالای سرت ایستاده بودم ...منم که دل شکسته ... همه داستان رو براش تعریف کردم... چهره اش رفت توی هم ... همین طور که زینب توی بغلش بود و داشت باهاش بازی می کرد ... یه نیم نگاهی بهم انداخت...
–چرا زودتر نگفتی؟ ... من فکر می کردم خودت درس رو ول کردی ... یهو حالتش جدی شد ... سکوت عمیقی کرد ...
می خوای بازم درس بخونی؟ ...از خوشحالی گریه ام گرفته بود ... باورم نمی شد ... یه لحظه به خودم اومدم ...- اما من بچه دارم ... زینب رو چی کارش کنم؟...
–نگران زینب نباش ... بخوای کمکت می کنم ...ایستاده توی در آشپزخونه، ماتم برد ...چیزهایی رو که می شنیدم باور
نمی کردم ... گریه ام گرفته بود ... برگشتم توی آشپزخونه که علی اشکم رو نبینه ... علی همون طور با زینب بازی می
کرد و صدای خنده های زینب، کل خونه رو برداشته بود ...خودش پیگر کارهای من شد ... بعد از 3 سال...
با پرونده های که پدرم سوزونده بود ... کلی دوندگی کرد تا سوابقم رو از ته بایگانی آموزش و پرورش منطقه در آورد
... و مدرسه بزرگسالان ثبت نامم کرد ...اما باد، خبرها رو به گوش پدرم رسوند ...
هانیه داره برمی گرده مدرسه...
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
نماز اول وقت چڪشے است
بر سر نفس
از وقتش ڪہ گذشت
مےشود
چڪشے بر سر نماز
✨التماس دعا برای ظهور مولای غریبمان در لحظات ناب استجابت🕋🤲🏻🌱
#نمازاول_وقت
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
↶ اعمال شب آخر ماه رمضان
⤵️ شب بسيار مباركى است و براى
اين شب چند عمل وارد شده است:
❶ غسل
❷ زيارت امام حسين علیهالسلام
❸ خواندن سورههاى
«انعام» و «كهف» و «يس»
و گفتن صد مرتبه
《اَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ》
❹ اين دعا را که شيخ كلينى از امام
صادق علیهالسلام روايت كرده بخواند:
【اَللَّهُمَّ هَذَا شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِی أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ قَدْ تَصَرَّمَ وَ أَعُوذُ بِوَجْهِکَ الْكَرِيمِ يَا رَبِّ أَنْ يَطْلُعَ الْفَجْرُ مِنْ لَيْلَتِی هَذِهِ أَوْ يَتَصَرَّمَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ لَکَ قِبَلِی تَبِعَةٌ أَوْ ذَنْبٌ تُرِيدُ أَنْ تُعَذِّبَنِی بِهِ يَوْمَ أَلْقَاکَ】
خدايا اين است ماه رمضان که قرآن را
در آن نازل كردى اينک در حال گذشتن است
و من به ذات كريمانهات پناه میآورم
از اينكه سپيده اين شب طلوع کند
يا ماه رمضان بگذرد و نزد تو برايم
نتيجه كار ناشايست يا گناهى باشد
که بخواهى مرا به سبب آن
روزى که ملاقاتت كنم عذاب نمائى
❺ بخواند:
【یا مُدَبِّرَ الاُموُرِ یا باعِثَ مَنْ فِی القُبُور
یا مُجرِی البُحُور یا مُلَیَّن الحَدیدِ لِداوُد
صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّد وَافعَل بی کَذا وَ کَذا】
و به جاى «کذا و کذا» حاجات خود را بخواهد
❻ ماه رمضان را با دعاهاى وداع، وداع گويد:
دعاهائی که شيخ كلينى و شيخ صدوق
و شيخ مفيد و شيخ طوسى
و سيد ابن طاووس نقل كردهاند
و شايد بهترين آنها دعاى چهل و پنجم
صحيفه كامله باشد
⬅️ سيد بن طاووس از امام صادق
علیهالسلام روايت كرده که هر كس در شب
آخر ماه رمضان آن ماه شريف را وداع گفته
و بگويد:
【اَللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِيَامِی لِشَهْرِ رَمَضَانَ وَ أَعُوذُبِکَ أَنْ يَطْلُعَ فَجْرُ هَذِهِ اللَّيْلَةِ إِلا وَ قَدْ غَفَرْتَ لِی】
خدايا اين ماه را آخرين بار روزهام
در ماه رمضان قرار مده و به تو پناه میآورم
از اينكه سپيده اين شب سر زند
مگر اينكه مرا آمرزيده باشى
پيش از آنكه سپيده بر آيد حق تعالی
او را بيامرزد و توبه و بازگشت نصيب وى كند
❼ از دعاهای امام سجاد علیهالسلام
در وداع ماه رمضان
【اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
وَاكْتُبْ لَنَا مِثْلَ أُجُورِ مَنْ صَامَهُ
أَوْ تَعَبَّدَ لَکَ فِيهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ】
بارالها بر محمد و آلش درود فرست
و همانند پاداش آنان كه تا روز رستاخيز
در اين ماه روزه گرفتهاند يا به بندگى
و عبادت تو در آن اقدام كردهاند
براى ما ثبت كن
📗صحیفه سجادیه، دعای ۴۵
✧✾════✾✰✾════✾✧
💢↶ دعا و مناجاتی از صحیفه سجادیه
در باب وداع ماه مبارک رمضان
【وَ أَوْجِبْ لَنَا عُذْرَکَ عَلَى مَا قَصَّرْنَا فِيهِ مِنْ حَقِّکَ وَ ابْلُغْ بِأَعْمَارِنَا مَا بَيْنَ أَيْدِينَا مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ الْمُقْبِلِ فَإِذَا بَلَّغْتَنَاهُ فَأَعِنِّا عَلَى تَنَاوُلِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ مِنَ الْعِبَادَةِ وَ أَدِّنَا إِلَى الْقِيَامِ بِمَا يَسْتَحِقُّهُ مِنَ الطَّاعَةِ وَ أَجْرِ لَنَا مِنْ صَالِحِ الْعَمَلِ مَا يَكُونُ دَرَكا لِحَقِّکَ فِى الشَّهْرَيْنِ مِنْ شُهُورِ الدَّهْرِ】
و آنچه از حق تو تقصير كردهایم
عذر ما بپذير و عمر ما را به ماه رمضان
آينده برسان و چون رسانيدى ما را يارى كن
تا عبادتى كه سزاوار تو است به جاى آريم
و به طاعتى كه در خور بزرگى تو است
شبها برخيزيم و از اعمال نيكو آن اندازه
بر دست ما جارى كن كه یک ماهه
وظيفه دو ماه را ادا كنيم.
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
enc_16491139655828192549599 (1).mp3
5.84M
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
🎵دعای هرشب ماه مبارک رمضان
😍 اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ وَ اغْفِرْ لِي تِلْكَالذُّنُوبَ الْعِظَامَ، فَإِنَّهُ لاَ يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمَانُ يَا عَلاَّمُ
🌸#حاج محمود کریمی🌱
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
🌷 امـام باقر (عليہ السلام) فرمودند :
✍ هر كس پس از نماز واجب قبل از آنكه پاى خود را حركت دهد، اين استغفار را سه بار بگويد، خدا گناهان او را بيامرزد هر چند در كثرت، مانند كف دريا باشد.
👌 « اَسْتَغْفِرُ اللّه َ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، ذُو الْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ وَ اَتُوبُ اِلَيْه» سه مرتبه
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
#ماه_رمضان #آداب_الشیعه
🌸 حضرت صادق علیه السلام فرمودند :
در هر شب از ماه رمضان این دعا را بخوانید که هرکس بخواند ، گناه چهل سال او آمرزیده می شود :
« اللَّهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضَانَ الَّذِي أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ وَ افْتَرَضْتَ عَلَى عِبَادِكَ فِيهِ الصِّيَامَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ ارْزُقْنِي حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرَامِ فِي عَامِي هَذَا وَ فِي كُلِّ عَامٍ، وَ اغْفِرْ لِي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ، فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُهَا غَيْرُكَ يَا رَحْمَانُ »
📔 بحار الانوار جلد ۹۶ صفحه ۳۱۱
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
افطار امروزمان را
مهمان رزقِ شهدا باشیم
با جرعهای از خلوص و یکرنگی ...
خـ♡ــدایـا
در ایـن روزهای پایانی
و در ایـن لحـظات عـرفـانی افـطار
رنـگ و بـوی روزهام را
مثـل روزهداران واقـعی
و حـال و هـوای شـب زندہ داریم را
چون شـب زندهداران حقیـقـی
قـرار بـدہ
و از خواب بیخبـران آگـاهم ڪن
و بـا پاڪ ڪن عفـو خـود
گنـاهـانـم را پـاڪ ڪن
🌸طاعاتتون قبول درگاه حق🌸
#التماس_دعا
#اللهم_ارزقناشهادت_فی_سبیلک🌹
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
نماز شب سی ام ماه مبارک رمضان برای عاقبت بخیری
🔵 از امام علی علیه السلام روایت شده است:
🌕 هر کس در شب سی ام ماه رمضان دوازده رکعت نماز بخواند "در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد و بیست مرتبه توحید بخواند ، و بعد از سلام، صد مرتبه صلوات"، بفرستد ختم می کند خدای تعالی از برای او عاقبتش را به رحمت.
🟢 چه خوب است که این نماز پرفضیلت را به امام عصر ارواحنا فداه هـدیه کنیم.
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
#شبجمعهبایادشهدا🌙✨
#شبجمعه 🌺
#روایت_عشق 🍃
هرگاه در شب جمعه شهدا را یاد کنید...
آنها شما را نزد اباعبدالله یاد میکنند 💔
به یاد همه شهدا از صدر اسلام تابه امروز
#صلوات
اللهم صل علی محمد و
آل محمد و عجل فرجهم 🦋❤️
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•