•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
❣هر روز صد صلوات هدیه
❣به روح پاک و مطهر همه شهدا
❣برای تعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انشاءالله
هدیه به روح پاک و مطهر
شهید مدافع امنیت #پوریا_احمدی
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
اطلاعات_قرآنی
✅قران دارای ۱۱۴ سوره است
✅قران دارای ۳۰ جزء است
✅قران دارای ۱۲۰ حزب است
✅قران دارای ۶,۲۳۶ ایه است
✅قران دارای ۷۷,۷۰۱ کلمه است
✅قران دارای ۳۲۳,۶۷۱ حرف است
✅قران دارای ۹۳,۲۴۳ فتحه است
✅قران دارای ۳۹,۵۸۶ کسره است
✅قران دارای ۴,۸۰۸ ضمه است
✅قران دارای ۱۹,۲۵۳ تشدید است
✅قران دارای ۳,۲۷۲ همزه است
✅قران دارای ۱,۷۷۱ مد است
✅قران دارای ۱,۰۱۵,۰۳۰ نقطه است
✅قران دارای ۵,۰۹۸ وقف است
✅بهترین نوشیدنی که در قرآن ذکر شده ( شیر ) میباشد
✅بهترین خوردنی که در قرآن ذکر شده ( عسل ) میباشد
✅بزرگترین عدد در سوره صافات آیه ۱۴۷ آمده که صد هزار میباشد.
✅کمترین حرفی که در قرآن بکار رفته حرف ( ظاء) میباشد
✅بزرگترین سوره قرآن دارای ۲۵۵۰۰ حرف میباشد
✅تعداد کلمات سوره تکویر برابر با تعداد سوره های قران است
✅سوره اخلاص به نسب نامه خداوند معروف است
✅سوره حمد دوبار بر پیامبر نازل شده یکبار در مکه و یکبار در مدینه
✅در سوره نساء به قوانین ازدواج اشاره شده است
✅در آیه ۶ سوره مائده مراحل وضو بیان شده است
✅حضرت سلیمان نخستین شخصی بود که بسم الله الرحمن الرحیم نوشت.
✅حضرت موسی (ع) داماد حضرت شعیب (ع) بود
✅حضرت ادریس (ع) اولین شخصی بود که لباس دوخت و خط نوشت
✅پرنده ای که در دربار حضرت سلیمان (ع) خدمت می کرد (هدهد) نام داشت
✅به حیوانی که از طرف خدا وحی شد زنبور عسل بود (آیه ۶۸ سوره نحل)
✅قران در ۲۳ سال بر پیامبر نازل شد
لحظاتتون قرآنی
#لاله_های_بهشتی
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
🌹٨ اسفند سالروز شهادت سردار رشید اسلام شهید حاج حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین (علیهالسلام) گرامیباد
🌹شادی روحش الفاتحه مع #صلوات
..
🦋یادمون باشه که هرچی برای خدا کوچیکی و افتادگی کنیم؛ خدا در نظر دیگران بزرگمون میکنه.
❣شهید حاج حسین خرازی
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 ﷽ 🌷❁✧═┅┄┈•
شهید بهرام صفری دشتچی
شهید 17 ساله
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
تاریخ تولد: 1 / 1 / 1345
تاریخ شهادت: 5 / 12 / 1362
محل شهادت: جزیره مجنون
عملیات: خیبر
شهید بهرام صفری دشتچی اول فروردین 1345 در شهرستان فلاورجان استان اصفهان متولد شد. پدرش ولیالله کشاورز بود و مادرش نصرت نام داشت. تا کلاس اول راهنمایی درس خواند و سپس به شغل کشاورزی مشغول شد. از طرف بسیج به جبهه اعزام شد و به عنوان تکتیرانداز مشغول به فعالیت شد. بهرام پنجم اسفند 1362 طی عملیات خیبر در جزیره مجنون به شهادت رسید. پیکرش در منطقه باقیماند و مفقودالاثر شد و سرانجام سال 76 هنگام تفحص منطقه پیکرش شناسایی و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
🌹نماز و دعایی برای ازدواج موفق
🎙 #استاد_رفیعی
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
#قصه_ننه_علی
قسمت ۴۵
قبل از سفر، بچهها چیزهایی سفارش داده بودند که باید میخریدم. وامی که از بانک گرفته بودم دست رجب بود؛ با اوقات تلخی پولم را پس داد. یک دستگاه تلویزیون رنگی کوچک برای امیر خریدم؛ ساعت مچی هم خواسته بود. علی شلوار میخواست که پولم ته کشید؛ نشد چیزی برایش بخرم. رجب تعدادی ساعت مچی برای فامیلهای نزدیک خرید و برگشتیم تهران.
دوست و آشنا به دیدنم میآمدند، از خجالت مانده بودم چه کنم! خواهر بزرگم، صغری وضعیت مالی خوبی داشت؛ شوهرش بازاری بود. زیاد حج میرفتند. انبار خانهاش پر از سوغاتیهای مکه بود. صبح زود با کلی پارچه چادری و پیراهنی به دیدنم آمد و گفت: «این پارچهها رو بده به مهمونات، من لازمشون ندارم.» آبرویم را خرید. از شرمندگی در و همسایه نجات پیدا کردم. دستبهخیر بود و هیچوقت از من غافل نمیشد. خیلی اوقات که میهمانی و مراسمی داشت، میرفتم کارهایش را انجام میدادم. آخر شب موقع برگشت، یک کیسه برنج ایرانی و مقداری پول به من میداد. اوایل قبول نمیکردم، اما زور خواهرم به من میچربید. هرچه از دستش برمیآمد دریغ نمیکرد. میدانست رجب برای خانه دست به جیب نمیشود و من در فشار زیادی هستم.
آنقدر درگیر راه انداختن میهمان و کارهای جهاد بودم که ماجرای اعزام امیر را پاک فراموش کردم. غفلت ما فرصت خوبی بود که بیسروصدا کارهایش را پیش ببرد. بدون اینکه کسی بفهمد، دورههای آموزشی جبهه را گذراند و منتظر اعزام بود. بعد از نماز مغرب و عشا در مسجد اعلام کردند فردا صبح بسیجیان پایگاه عازم جبهه هستند؛ امیر هم بینشان بود. شوکه شدم. مانده بودم چطور به رجب خبر بدهم. تا صبح خواب به چشمم نیامد. امیر ساکش را دور از چشم ما بست. دلم آشوب بود. راضی به رفتنش بودم، اما دلم نمیخواست بدون اطلاع رجب اعزام شود. نماز صبح را خواندم. تسبیح دست گرفتم و صلوات فرستادم. فکر اینکه رجب، صبح چه بلایی به سر ما میآورد داشت دیوانهام میکرد. امیر حولهاش را برداشت و با آب سرد غسل شهادت کرد. آفتاب که بالا آمد، از بلندگوهای مسجد صدای نوحه آهنگران و مارش جنگ پخش شد. امیر ساکش را برداشت و خداحافظی کرد. دلشوره امانم را بریده بود. رفتم جلوی در خانه، از دور به مسجد نگاه کردم. خیابان شلوغ بود و رزمندگان بهنوبت سوار اتوبوس میشدند. کنار تشک رجب نشستم و چند بار صدایش زدم: «رجب! رجب! آقا رجب! بلند شو امیر داره میره جبهه. پاشو مَرد! این بچه اعزام شد، نگی نگفتی!» توپ بالای سرش منفجر میکردی بیدار نمیشد. پیش خودم گفتم: «من که صداش زدم، خودش بیدار نشد.»
همراه علی رفتیم پای اتوبوس. خواستم امیر را بغل کنم؛ ولی دستم لرزید و فشارم افتاد. نتوانستم زیاد سرپا بمانم؛ به خانه برگشتم. رجب تازه از خواب بیدار شده بود. دست و صورتش را شست. سفره صبحانه را پهن کردم. از حال و روز من فهمید اتفاقی افتاده؛ مشکوک شد و سراغ امیر را گرفت. نفس عمیقی کشیدم، گفتم: «امیر اعزام شد. هرچی صدات زدم جلوش رو بگیری بیدار نشدی.» دودستی محکم زد به سرش و گفت: «کار خودت رو کردی زهرا؟!» پای برهنه به طرف مسجد دوید؛ علی هم به دنبالش. اتوبوس حرکت کرده بود. برگشت خانه و همهی کاسه کوزهها را سر من شکست. چپ میرفت، راست میآمد، میگفت: «فقط دعا کن بلایی سر امیر نیاد؛ وگرنه روزگارت رو سیاه میکنم.»
ادامه دارد...
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
🎥 روحیه مدافعان حرم وقتی توی محاصره ۱۰۰متری داعشیها هستن رو ببینید. گلوله دو تا از انگشتاشو سوراخ کرده ولی بازم شهید سنجرانی میگه و میخنده
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•
•┈┄┅═✧❁🌷 *﷽* 🌷❁✧═┅┄┈•
🌷 امـام باقر (عليہ السلام) فرمودند :
✍ هر كس پس از نماز واجب قبل از آنكه پاى خود را حركت دهد، اين استغفار را سه بار بگويد، خدا گناهان او را بيامرزد هر چند در كثرت، مانند كف دريا باشد.
👌 « اَسْتَغْفِرُ اللّه َ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَيُّومُ، ذُو الْجَلالِ وَ الاِْكْرامِ وَ اَتُوبُ اِلَيْه» سه مرتبه
http://eitaa.com/sabbaren_shakoor
•┈┄┅✾❀🌸🦋🌷🦋🌸❀✾┅┄┈•