eitaa logo
کتاب شناسی علوم اسلامی استاد سابقی
517 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
306 ویدیو
315 فایل
ارائه پیشنهاد ، انتقاد ، درخواست معرفی کتاب👇👇 @sabeghi1364
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از طهور
🔅 در دعای مجیر اسمای بسیط خدای متعال آمده و مختصرِ دعای جوشن کبیر است. 🔅 تفاوت دعای مجیر با دعای جوشن کبیر آن است که در یکی دفع آتش می‌کند، در دیگری رفع آتش. 🔅در یکی هنوز در آتش نرفته می‌گوید خدایا مرا نگهدار، یکی خود را در آتش می‌بیند و می‌گوید مرا بیرون بیاور. 🔅طبیعتش هم همین است که کسی که در آتش است، تقاضای بیشتری دارد و باید اسمای بیشتری کمکش کنند. 🔅کسانی که دعای جوشن کبیر می‌خوانند، اینها در واقع افتادگان در چاه جهنم هستند و برای خلاصی از جهنم، هزار و یک اسم را باید به کمک طلب کنند. 🔅اما دعای مجیر مربوط به کسانی است که لب پرتگاه هستند. @sharabetahour
میلاد امام مجتبی علیه السلام .mp3
16.66M
✨میلاد امام مجتبی سلام الله علیه 🎙با بیانات: حجة الإسلام حاج شیخ عبدالحمید 🔹کلمات قصار حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام 🗓 زمان: ۱۵ ه.ق 🏷 •┈┈•••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• مَسْجِد وَ مَکْتَبْ اِمٰامِ صٰادِقْ عَلَیْه‌ِ الْْسَلٰامْ @imamsadegh_mosque
🔹نکات قرآنی (5) سوره آل عمران🔶پنج ویژگی اهل تقوا وَسَارِعُوٓاْ إِلَىٰ مَغفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُم وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا ٱلسَّمَٰوَٰتُ وَٱلۡأَرۡضُ أُعِدَّت لِلۡمُتَّقِينَ (١٣٣) و به سوى آمرزشى از پروردگارتان و بهشتى كه پهنايش [به وسعتِ ] آسمان ها و زمين است بشتابيد؛ بهشتى كه براى پرهيزكاران آماده شده است؛ 1_ٱلَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي ٱلسَّرَّآءِ وَٱلضَّرَّآءِ 2_وَٱلۡكَٰظِمِينَ ٱلۡغَیظَ 3_وَٱلۡعَافِينَ عَنِ ٱلنَّاسِۗ 4_ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلۡمُحسِنِينَ (١٣٤) آنان كه در گشايش و تنگ دستى انفاق مى كنند، و خشم خود را فرو مى برند، و از [خطاهاىِ ] مردم در مى گذرند؛ و خدا نيكوكاران را دوست دارد 5_وَٱلَّذِينَ إِذَا فَعَلُواْ فَٰحِشَةً أَوۡ ظَلَمُوٓاْ أَنفُسَهُمۡ ذَكَرُواْ ٱللَّهَ فَٱستَغفَرُواْ لِذُنُوبِهِمۡ وَمَن يَغفِرُ ٱلذُّنُوبَ إِلَّا ٱللَّهُ وَلَمۡ يُصِرُّواْ عَلَىٰ مَا فَعَلُواْ وَهُمۡ يَعلَمُونَ (١٣٥) و آنان كه چون كار زشتى مرتكب شوند يا بر خود ستم ورزند، خدا را ياد كنند و براى گناهانشان آمرزش خواهند؛ و چه كسى جز خدا گناهان را مى آمرزد؟ و دانسته و آگاهانه بر آنچه مرتكب شده اند، پا فشارى نمى كنند؛ أُوْلَـٰٓئِكَ جَزَآؤُهُم مَّغفِرَةٞ مِّن رَّبِّهِم وَجَنَّـٰت تَجۡرِي مِن تَحتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَاۚ وَنِعمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ (١٣٦) پاداش آنان آمرزشى است از سوى پروردگارشان، و بهشت هايى كه از زيرِ [درختانِ ] آن نهرها جارى است، در آن جاودانه اند؛ و پاداش عمل كنندگان نيكوست
🟢تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی، ج15ص556... 🟤اين آيه اوصاف و ويژگي هايي را به ترتيب جايگاه آن ها در درجات تقوا برمي شمرد و متقي كسي است كه به اين درجات راه يابد. اهل تقوا براي رضاي خداوند با خلق خدا نيز رابطه اي حسنه دارند؛ نه تنها چشم طمع به مال مردم ندوخته اند، بلكه انفاق نيز مي كنند؛ هم در حالت سرور و نشاط و هم در صورت ضرر و سختي. آنان درباره حق شخصي خويش خشم خود را فرومي نشانند و از بدي هاي مردم درمي گذرند و خداوند احسان كننده را دوست دارد. كظم غيظ، عفو و احسان، به همين ترتيب ذكري، هريك از ديگري برتر و به همين نسبت از عدل بالاتر و به تقوا نزديك تر است. غيظ، بعد از غضب و هيجان طبع نسبت به كثرت ناملايم است؛ و كظم غيظ فرونشاندن انبوه غضبي است كه در آستانه فوران است و كاظم كسي است كه در هنگام غضب، با قدرت بر انتقام و ازاله ناملايم، غيظ خود را مهار و با جلوگيري از نفس، خويشتن داري مي كند و آثار خشم در او بروز نمي يابد. البته كظم در برخي موارد، كمال و فضيلت نفساني نيست و غير ممدوح است، بلكه گاهي (مثلاً در دفاع مقدس) برآوردن خشمْ ممدوح و فرونشاندن آن مذموم است. انفاق و كظم غيظ و عفو از لغزش هاي مردم، هريك احسان است؛ ليكن آيه شريفه در مرحله اي بالاتر به احسان تشويق مي كند؛ خواه احسان به ديگران يا احسان در ارتباط با خدا، يعني انجام دادن كار حسن، يا احسان در اصطلاح سالكان كه مقام خاص عبادي است. افزون بر متقيان، كه بهشت براي آنان آماده است، كساني هم كه از فحشا و ظلم به خود يا جامعه توبه كنند اهل نجات اند و وارد بهشت مي شوند. به لحاظ تفاوت درجات تقوا اين گروه نيز مشمول عنوان متقي اند؛ ليكن نه عنوان متقين مذكور در آيات گذشته كه صفت مشبهه و ناظر به صاحبان ملكه تقواست. به دلالت جمله (ذَكَروا الله) ارتكاب فحشا يا ستم بر خويشتن از سوي اينان در حال غفلت يا فراموشي ياد قلبي خداوند بوده است، بنابراين اگر كسي از روي غفلت گناه كند و بعد خدا را با ذكر قلبي به يادآورد و استغفار كند و معتقد باشد تنها خداوند گناهان او را مي آمرزد زيرا بر اساس توحيد در غفران، تنها غافر خداست و جز او هيچ عامل ديگري غافر بالذات و بالاصاله نيست و بر گناه نيز اصرار نورزد و از گناه دل بَركَند، وعده خداوند شامل حال او خواهد شد. خداوند سبحان با بيان پاداش تائبان، يعني غفران و خلود در بهشت، به توبه از گناهان و تحصيل طهارت معنوي تشويق كرده و مي فرمايد: غفران الهي بهترين پاداش عمل كنندگان است و توبه كنندگان از بهترين پاداش عمل كنندگان بهره مند مي شوند. اين آيات اشاره دارند به گروهي ديگر از كساني كه اهل بهشت اند، بنابراين،جمله (والَّذينَ إذا فَعَلوا فاحِشَةً... ) عطف به كلمه (لِلمُتَّقين) در آيه 133 است؛ يعني بهشت براي اهل تقوا و براي توبه كارانِ از ظلم و فساد و فحشا مهيّاست. در مقابل، فخر رازي و بعض ديگر(مثل تفسیر نمونه) ، اين گروه را نيز جزو متقين مي دانند كه بهشت براي آن ها آماده شده است. طبق اين نظر، جمله مزبور عطف بر (ألَّذينَ يُنفِقونَ... ) است نه بر متقين.
🔹نکات قرآنی (6) سوره نساء🔶پنج صفت منافقین إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ 1_ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَهُوَ خَٰدِعُهُم 2_ وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ كُسَالَىٰ 3_ يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ 4_ وَلَا يَذكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا (١٤٢) منافقان همواره با خدا نيرنگ مى كنند، و حال آنكه خدا كيفر دهندۀ نيرنگ آنان است و هنگامى كه به نماز مى ايستند،با كسالت مى ايستند، و همواره در برابر مردم رياكارى مى كنند؛ و خدا را جز اندكى به ياد نمى آورند 5_مُّذَبذَبِينَ بَينَ ذَٰلِكَ لَآ إِلَىٰ هَـٰٓؤُلَآءِ وَلَآ إِلَىٰ هَـٰٓؤُلَآءِۚ وَمَن يُضلِلِ ٱللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُۥ سَبِيلٗا (١٤٣) منافقان ميان كفر و ايمان متحيّر و سرگردانند، نه [با تمام وجود] با مؤمنانند و نا با كافران و هر كه را خدا [به كيفر اعمال زشتش] گمراه كند، هرگز براى او راهى [به سوى هدايت] نخواهى يافت
تفسیر نمونه، 5صفت منافقین: ۱ ـ آنها کسانى هستند که براى رسیدن به اهداف شوم خود، از راه خدعه و نیرنگ وارد مى شوند و حتى مى خواهند: به خدا خدعه و نیرنگ زنند در حالى که در همان لحظات ـ که در صدد چنین کارى هستند ـ از ناحیه خدا در یک نوع خدعه واقع شده اند (إِنَّ الْمُنافِقینَ یُخادِعُونَ اللّهَ وَ هُوَ خادِعُهُمْ). زیرا براى به دست آوردن سرمایه هاى ناچیزى، سرمایه هاى بزرگ وجود خود را از دست مى دهند. تفسیر فوق از واو وَ هُوَ خادِعُهُمْ که واو حالیه است استفاده مى شود و این درست شبیه داستان معروفى است که از بعضى از بزرگان نقل شده است که: به جمعى از پیشه وران مى گفت: از این بترسید که مسافران غریب بر سر شما کلاه بگذارند، کسى گفت: اتفاقاً آنها افراد بى خبر و ساده دلى هستند، ما بر سر آنها مى توانیم کلاه بگذاریم، مرد بزرگ گفت: منظور من هم همان است، شما سرمایه ناچیزى از این راه فراهم مى سازید و سرمایه بزرگ ایمان را از دست مى دهید! ۲ ـ آنها از خدا دورند و از راز و نیاز با او لذت نمى برند و به همین دلیل: هنگامى که به نماز برخیزند سر تا پاى آنها غرق کسالت و بى حالى است (وَ إِذا قامُوا إِلَى الصَّلاةِ قامُوا کُسالى). ۳ ـ آنها چون به خدا و وعده هاى بزرگ او ایمان ندارند، اگر عبادت یا عمل نیکى انجام دهند در برابر مردم ریا مى کنند و به خاطر خدا نیست! (یُراؤُنَ النّاسَ). ۴ ـ آنها اگر ذکرى هم بگویند و یادى از خدا کنند از صمیم دل و از روى آگاهى و بیدارى نیست و اگر هم باشد بسیار کم است، مى فرماید: و جز موارد اندکى یاد خدا نمى کنند (وَ لا یَذْکُرُونَ اللّهَ إِلاّ قَلیلاً). ۵ ـ آنها افراد سرگردان و بى هدف و فاقد برنامه و مسیر مشخص اند، نه جزء مؤمنانند و نه در صف کافران! مى فرماید: آنها افراد بى هدفى هستند، نه متمایل به اینها و نه به آنها (مُذَبْذَبینَ بَیْنَ ذلِکَ لا إِلى هؤُلاءِ وَ لا إِلى هؤُلاءِ).
🔴دسترسی سریع به قسمت های کامل زندگی پس از زندگی فصل پنجم قسمت اول ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20599 قسمت دوم ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20620 قسمت سوم ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20632 قسمت چهارم ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20659 قسمت پنجم ۲۵ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20684 قسمت ششم ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20702 قسمت هفتم ۲۷ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20722 قسمت هشتم ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20735 قسمت نهم ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ https://eitaa.com/hosein_darabi/20792 قسمت دهم ۱ فروردین ۱۴۰۳ https://eitaa.com/hosein_darabi/20811 قسمت یازدهم ۲ فروردین ۱۴۰۳ https://eitaa.com/hosein_darabi/20832 قسمت دوازدهم ۳ فروردین ۱۴۰۳ https://eitaa.com/hosein_darabi/20852 قسمت سیزدهم ۴ فروردین ۱۴۰۳ https://eitaa.com/hosein_darabi/20899 قسمت چهاردهم ۵ فروردین ۱۴۰۳ https://eitaa.com/hosein_darabi/20917 قسمت پانزدهم ۶ فروردین ۱۴۰۳ https://eitaa.com/hosein_darabi/20982 قسمت شانزدهم ۷ فروردین ١۴٠٣ https://eitaa.com/hosein_darabi/20995
🔹غَزْوه بَدْر یا بَدرُ الکُبریٰ، نخستین جنگ با فرماندهی پیامبر(ص)، میان مسلمانان و مشرکان قریش پس از هجرت پیامبر به مدینه، در هفدهم رمضان سال دوم هجری در منطقه بدر روی داد. در این جنگ، مسلمانان علی‌رغم کم‌شمار بودن به پیروزی رسیدند و چند تن از بزرگان مشرکان کشته یا اسیر شدند. این پیروزی جایگاه مسلمانان در مدینه را تثبیت کرد. بنابر منابع تاریخی، از علل پیروزی مسلمانان، جانفشانی و دلاوری مسلمانان به‌ویژه علی (ع) و حمزه سیدالشهداء، بود. این غزوه جزو معدود جنگ‌هایی است که در قرآن ذکر شده و نمونه‌ای از امدادالهی دانسته شده است
پیامبر در این شب استعانت به نماز داشتند و در تمام ساعاتی که جنگ برپا بود پیامبر مشغول خواندن نماز و دعا بودند؛ و در تمام جنگ‌های اسلام یگانه جنگی که از اوّل تا به آخر پیغمبر به دعا مشغول بودند، همین جنگ است. ”از علی(ع) روایت است که در شب بدر همه خوابیده بودند به جز پیامبر صلّی الله علیه وآله که زیر درختی تا صبح نماز می‌گزارد و می‌گریست. و نیز از علی علیه السّلام روایت است که می‌گفت: ”روز بدر چون مقداری جنگ کردم، شتابان برگشتم تا ببینم پیامبر صلّی الله علیه و سلّم در چه حال است و چه می‌کند، دیدم آن حضرت در سجده است و می‌گوید: «یا حیُّ یا قیّومُ!» و چیز دیگری بر آن نمی‌افزود، به صحنه برگشتم و دوباره بازگشتم دیدم هم‌چنان در سجده است و همان ذکر را می‌گوید، باز هم به صحنه برگشتم دفعۀ بعد هم که آمدم هم‌چنان در سجده بود و همان ذکر را تکرار می‌فرمود؛ و آن‌قدر ادامه داد تا فتح نصیب گردید!“» احمد بن حنبل نقل کرده که: پیامبر(ص) در شب بدر فرمود: مَن یَستقی لنا من الماء؟! «چه کسى به ما آب مى نوشاند؟» مردم از روى ترس قبول نکردند. پس على(ع) برخاست و دلوى بر دوش خود انداخت و بر سر چاهى که عمیق و تاریک بود آمد و داخل آن شد. پس خداوند بر جبرئیل و میکائیل و اسرافیل وحى فرستاد که براى یارى رساندن به محمد(ص) و برادرش و لشکرش آماده شوید. پس از آسمان فرود آمدند و سر و صدایى داشتند که هر کس آن را مى شنید به وحشت مى افتاد. چون به محاذى چاه رسیدند به جهت اکرام و بزرگداشت على(ع) همگى به او سلام کردند
در قرآن در سوره‌های آل عمران: ۱۲ـ۱۳، ۱۲۳ـ۱۲۷؛ نساء: ۷۷ـ ۷۸؛ انفال ۱ـ۱۹، ۳۶ـ۵۱، ۶۷ـ۷۱ به داستان بدر اشاره و از آن به عنوان یوم الفرقان یاد شده است. در این آیات، تلاش نافرجام مشرکان به کارهای اقوام گذشته، خصوصاً آل فرعون، تشبیه شده و شرکت ایشان در این غزوه معلول فریب شیطان خوانده شده است. به گفته قرآن، برخی از مسلمانان از رفتن به جهاد سرباز می‌زده‌اند، در حالی که خدا پشتیبان مؤمنان بوده و با لرزاندن دل کفّار و کم نشان دادن شمار آنان در دیده مسلمانان و فرو فرستادن باران واقدامات دیگر، پیروزی را نصیب ایشان کرده است. از همه مهمتر و صریح‌تر آنکه در روز بدر، فرشتگان به یاری مسلمانان آمدندو سبب قوّت قلب آنان شدند.
غزوه بدر از اینجا آغاز شد که «ابو سفیان» بزرگ «مکه» در رأس یک کاروان نسبتا مهم تجارتى که از چهل نفر با 50 هزار دینار مال التجاره تشکیل می شد از شام به سوى مدینه باز می گشت، پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم به یاران خود دستور داد آماده حرکت شوند و به طرف این کاروان بزرگ که قسمت مهمى از سرمایه دشمن را با خود حمل می کرد بشتابند و با مصادره کردن این سرمایه، ضربه سختى بر قدرت اقتصادى و در نتیجه بر قدرت نظامى دشمن وارد کنند. یاران ابوسفیان در مدینه که از این جریان آگاه شدند موضوع را به او رساندند. او پیکى با شتاب به مکه فرستاد و آن ها را از خطر بزرگى که سرمایه ‏هاى آنان را تهدید می کرد آگاه ساخت. در مدت کوتاهى 950 نفر از رزمندگان و سران قریش با هفتصد شتر و یکصد رأس اسب با فرماندهى ابوجهل به حرکت در آمدند و مسأله تا آن حد جدّى تلقى شد که سران مکه تهدید کردند کسانى که بتوانند به میدان روند و خوددارى کنند، خانه هاى آن ها را ویران خواهیم ساخت. از سوى دیگر ابوسفیان براى رهایى از چنگ مسلمانان مسیر خود را تغییر داد و از بى راه حرکت کرد تا خود را از منطقه خطر دور سازد. پیامبر اسلام صلّى الله علیه وآله وسلّم با 313 نفر از یاران خود، با ساز و برگ جنگى مختصر ولى دل هایى مملو از ایمان و عزم و اراده به نزدیک سرزمین بدر که یکى از منزلگاه‏ هاى نزدیک میان مکه و مدینه بود رسیدند. در اینجا بود که پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم از حرکت لشکر نیرومند قریش از مکه به سوى مدینه آگاه شد. در این هنگام با یاران خود مشورت کرد که آیا به تعقیب کاروان ابو سفیان و مصادره اموال کاروان بپردازد و یا براى مقابله با سپاه آماده شود جمعى مقابله با سپاه دشمن را ترجیح دادند ولى گروهى از این کار اکراه داشتند، ولى پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم نظر گروه اول را پسندید، لذا فرمان حرکت به سوى دشمن را داد و لشکر کوچک اسلام به سرزمین بدر رسید.